مسئله جهانبینی، مسئله خیلی مهمی است و روی پایه تفکرات انسان قراردارد. پایهروان، یکی جهانبینی و دیگری فیزیولوژی است؛ روان خلق و خوی انسان چه در صورآشکار و چه در صورپنهان است؛ یا بهطور کاملتر، کنش و واکنش هر موجود در پندار، گفتار و کردار بیانگر روان اوست؛ حالا چرا صورپنهان و آشکار؟ چون یکی را میبینی در صورآشکار یک انسان معقول است اما در صورپنهان یک قاتل زنجیرهای است.
ما در تمام سطوح جامعه به جهانبینی نیاز داریم و جهانبینی را باید در تمام موارد در نظر گرفت چه در صورآشکار و چه در صورپنهان. همه پیامبران آمدند تا جهانبینی را آموزش دهند؛ جهانبینی، یعنی دیدن جهان در تمام سطوح لازم.
خداوند در وجود ما انسانها، عشق و محبت را قرار داده است و تمام هستی را براساس این دو بوجود آورده است و اینها نقش بسیار مهمی دارند. اگر ما پردهای بر روشنایی بکشیم و فکر کنیم همه چیز سیاه است؛ خیلی مسائل و مشکلات بوجود میآید؛ از جمله ایجاد ناامیدی است.
یک مثلث را در نظر بگیرید که یک ضلع آن روشنایی و ضلع دیگر آن تاریکی است و قاعده حرکت و عبور بین این دو ضلع است. اگر در ظلمت باشیم، میتوانیم از قاعده به سمت روشنایی حرکت کنیم و بالعکس. ناامیدی سم است و اگر ما همه چیز را برمبنای ظلمت بگیریم؛ آنوقت به سمت ناامیدی میرویم؛ ناامیدی و بیمحبتی انسان را از بین میبرد؛ کسی که امید داشته باشد، دست به خودکشی نمیزند و به امراض مختلف دچار نمیگردد.
در کنگره۶۰، چیزی که ما را دور هم جمع میکند؛ محبت است، وقتی محبت باشد؛ امید هم بوجود میآید؛ عشق، محبت و روشنایی بسیار عظیم هستند و وجود دارند.
از قوه به فعل درآوردن هر عملی، کاری بسیار سخت و سنگین است و اگر انسان میتواند از عهده خیلی کارها برآید؛ بهخاطر این است که به صورت بالقوه در نهاد او قرار دارد و از قوه به فعل درآوردن یک هنر است و ما در کنگره، این کار را انجام دادهایم.
اگر ما آنچه را که خداوند، در کتب آسمانی آورده است به کار میبردیم و قوانین خداوند را اجرا میکردیم؛ اکنون در مدینه فاضله قرار داشتیم و در آرامش و آسایش بودیم. برای رفتن از ظلمت به روشنایی باید کلیدها را بیابیم و هر صندوق یک کلید و یک راهحل دارد که با شروع به انجام، راهها پیدا میشود و مهم این است که حرکت کنیم و اقدام برای انجام کار نماییم؛ وقتی حرکت کنیم، راهحل پیدا میشود و راه مشخص میگردد.
یک موقع ارزش بعضی مطالب به این است که آنها را انتشار ندهید؛ چون ممکن است مطرح کردن آنها باعث ایجاد مشکل شود و بعضی اطلاعات محرمانه است؛ برای جامعه مضر است و انسان را دچار تردید و تشویش میکند.
گاهی برای همه ما انسانها پیش میآید که وقتی نفس به مرحله میانه میرسد؛ به او هم فجور و هم تقوا، الهام میشود؛ پس به همه ما القا میشود که این کار را انجام بدهیم یا انجام ندهیم.
گاهی برای ما سختیهای زیادی بوجود میآید؛ مثل اینکه در بند و تاریکی هستیم و یکدفعه در یک موج یا سونامی و مشکلات وحشتناک قرار میگیریم و درست است که این وضعیت بد است؛ اما در آن سختی و تنگنا راهی را میتوانیم پیدا کنیم؛ پس باید با دید دیگری نگاه کنیم که بتوانیم از آن ظلمت خارج شویم.
بعضی مواقع مشکلات، برای ما راه را باز میکنند و ما خیلی چیزها را یاد میگیریم. همراه باسختیها، آسانی است؛ یعنی هم سخت است و هم سهل، سختیها لعنت خدا نیستند؛ بلکه رحمت خداوند هستند ما سختیها را تحمل میکنیم تا به رحمت الهی دست پیدا کنیم و برای ما تجربه خوبی باشد.
نویسنده: همسفر شیلا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون یازدهم)
ویراستار: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
20