English Version
This Site Is Available In English

معرکه نگیرم،چشم بگویم

معرکه نگیرم،چشم بگویم

 به نام قدرت مطلق الله

سلام دوستان میلاد هستم یک مسافر؛خدا را شکر می‌کنم که در کنگره‌ی ۶۰ یک عضو کوچک هستم و درمان شدم و دارم آموزش می‌گیرم. همیشه با خودم فکر می‌کردم که روش درمانی کنگره از سایر روش‌ها چطور می‌تواند بهتر باشد وقتی که هنوز دارم مواد مصرف می‌کنم. بیش از ده سال پیش تنها ذهنیتی که از کنگره داشتم که آن هم بیشتر به من القا شده بود این بود که اشکالی ندارد مواد مصرف کنی و در جلسات شرکت کنی بر خلاف انجیوی معروف دیگر. همان موقع بود که کنگره را بر اثر عدم آگاهی قضاوت می‌کردم. قضاوتم هم این بود که آن انجیوی دیگر با این ابهت و قدمتش و این که مصرف مواد ضد ارزش است و نباید حتی همراه کسی باشد در جلسه، اوضاعش آن طور که باید نیست و چقدر از دوستان و اعضا پس از مدتی دوباره به مصرف مواد مخدر بر می‌گشتند. کنگره که دیگر مواد آزاد هست هیچی تکلیفش معلوم است.

سال‌ها گذشت و من در حال مصرف مواد بودم. ۷سال درگیر متادون و قرص ب۲ در کلینیک شدم، تا دوسه سال پیش من از روش و قوانین کنگره آگاهی نداشتم ولی همیشه با خودم فکر می‌کردم و این نظریه را داشتم که روش درمان اعتیاد با تقلیل مواد صورت می‌گیرد غافل از اینکه آقای مهندس ۲۸سال پیش این راه را عملی انجام دادند و خودشان را درمان کردند. البته به گفته‌ی خودشان سال‌های قبل هم افراد دیگر مثل ژاپنی‌ها این روش را امتحان کردند ولی موفق نبودند که آقای مهندس علت آن را در سی دی حلقه‌ی مفقوده که همان عدم جهان بینی است عنوان می‌کنند. بالاخره سه سال پیش پایم به کنگره باز شد ولی متأسفانه به علت‌های مختلف جلسه‌ی دوم نیامدم و مجدد بیش از یکسال بعد آمدم و با خواستی قوی‌تر و تلاش بیشتر آمدم. خداراشکر می‌کنم که تا الان هستم و چند ماه است که ر‌هایی مواد و سیگار دارم‌.

امیدوارم که بتوانم در این مسیر ثابت قدم باشم که البته یکی از شروط این مهم حضور مرتب در کنگره و خدمت‌گزار بودن است.‌امیدوارم که به یاری خدا کسانی که درگیر بیماری اعتیاد هستند و به مشکل خوردند در زندگی شان هر چه زودتر خدا مسیر کنگره را به آن‌ها نشان بدهد، کنگره‌ای که هم به لحاظ علم هم منطق و هم آمار ثابت شده که از بهترین روش‌های درمان بیماری اعتیاد است. کلامم طولانی شد می‌خواستم در مورد دستور جلسه‌ی این هفته مشارکت مکتوبی داشته باشم در چند جمله خلاصه تجربه‌ی خودم را می‌گویم. رابطه‌ی معرکه‌گیری و یادگیری. زمانی که من حرف هیچ کسی را قبول نداشتم و فقط دنبال معرکه‌گیری و توجیه و بهانه بودم که آن هم به خاطر جهالت من بود. به خاطر ندارم موفقیتی کسب کرده باشم. ولی هر زمانی که بیشتر گوش کردم و منیت خود را کنار گذاشتم هم حال دلم خوب بود هم موفقیت‌های نسبی هم داشتم به خصوص در کنگره این مطلب را بهتر یاد گرفتم و مطلبی که بسیار مهم است این است که آموزش‌ها را عملی و کاربردی کنیم تا ارزش آن و تأثیر آن صدچندان شود. در پایان در مورد این دستور جلسه یک جمله که اعتقاد و نظر من است: البته راهنما‌ها و مرزبان‌ها و... اشتباه نمی‌کنند به طور کلی عرض می‌کنم کنگره‌ای بگویم هر گاه در بحث و صحبتی مثل صحبت بین راهنمای من با من یا هر کس در هر جایگاهی مثل مرزبان، دوست یا هم لژیونی و... به این نقطه تحمل برسم که در عین حالی که حق با من است و یقین داشته باشم که طرف مقابل دچار اشتباه شده ولی کوتاه بیایم وچشم بگویم، آنجاست که من در مسیر رشد و تکامل و در حال آموزش و تزکیه و رسیدن به صلح و آرامش هستم و لطف خدا شامل حال من شده است. از همه سپاس‌گزارم.

نگارنده: مسافر میلاد -رهجوی لژیون سوم

ارسال خبر:مرزبان خبری 

نمایندگی دلیجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .