در سیدی نبود روشنایی آقای مهندس در ابتدا به وادیها اشاره میکنند و این چنین بیان میکنند که به وادی چهاردهم رسیدیم. این وادی بسیار عظیم است، تمامی خلقت را در تمامی جهات پوشش میدهد که یکی از آنها مسئله جهانبینی است؛ چون پایه تفکر ما جهانبینی است. تمام کتب آسمانی تورات، انجیل و قرآن جهانبینی را درس میدهند. دیدن جهان از دیدن خود شروع میشود، جهانبینی در تمام سطوح جامعه وجود دارد، کسی که کارهای ضدارزشی میکند جهانبینی او خراب است، انجام کارهای ضدارزشی مثل ظن بد بردن، غیبت کردن، دروغ گفتن و... بعد از مدتی قیافه انسان را نیز خراب میکند. به این دلیل وادیها مطرح شد.
در وادی چهاردهم از محبت صحبت میشود؛ چون تمام خلقت را از تمام جهات پوشش میدهد محبت است که انسانها را به یکدیگر نزدیک میکند، محبت باعث جذب و به هم پیوستن میشود. اگر ما پردهای بر روی روشنایی بکشیم و فکر بکنیم همه چیز سیاه است، این بر مبنای نبودن روشنایی میباشد. بعضی از انسانها گرفتار این مطلب میشوند. خیلی از مطالب در تاریکی به وجود میآید و از بین میرود، همه چیز در ظلمت و سیاهی بوجود میآید. روشنایی را اگر یک مثلث در نظر بگیریم یک ضلع آن روشنایی ضلع دیگر تاریکی و پایین هم مسیر راه است؛ یعنی از قاعده مثلث یک ضلع روشنایی، یک ضلع تاریکی، یک ضلع حرکت یا عبور به این دو تا است میتوانیم برویم به تاریکی و بالعکس. تاریکی از خودش وجود ندارد، یعنی عدم، وقتی نور نباشد تاریکی است، تاریکی شخصیت ندارد.
شما فرض کنید تمام تاریکی باشد یک کبریت که بکشید تمام تاریکی از بین میرود ولی اگر کبریت باشد، خروارها تاریکی بیاید، باز ما روشنایی را داریم حتی اگر سونامی تاریکی بیاید نور کبریت نمیتواند از بین برود، یعنی نبود، نیستی، ناامیدی هم همینطور؛ وقتی امید نباشد، ناامیدی هست، نادانی همین؛ وقتی دانایی نباشد میشود نادانی، آگاهی نباشد میشود ناآگاهی، حالا ما میخواهیم خود را حذف کنیم اعتقادات را حذف کنیم چه چیزی میماند؟ بعضی اوقات بعضیها میروند به یک درخت اعتقاد پیدا میکنند و حاجت خود را از آن میخواهند، حالا اگر ما این را از آن بگیریم در عوض به او چه خواهیم داد؟ ناامیدی انسان را میکشد، از بین میبرد، بیمحبتی انسان را از بین میبرد.
امید مسئله حائز اهمیتی است، کسی که امید داشته باشد دست به خودکشی نمیزند، کسی که امید داشته باشد به درد مبتلا نمیشود، در کنگره ۶۰ چه چیز ما را دور هم جمع کرده است، کسی که ثروتی ندارد با التماس میخواهد که کمک مالی به کنگره انجام بدهد آیا جز محبت چیز دیگری هست؟ وقتی محبت باشد امید هم به وجود میآید به همین جهت میگوییم عشق و محبت عظیم است. روشنایی بسیار عظمت دارد؛ چون وجود دارد عدم نیست. از قوه به فعل درآوردن بسیار سنگین و سخت است، از فکر به عمل درآوردن، قوه یعنی در فکر شماست، در انسان سواد نهادینه شده است؛ یعنی سواد را به عمل در بیاوریم. برای درک این موضوع در کنگره زیاد سخت و یا دور از واقعیت نیست؛ چون درمان اعتیاد از قوه به فعل درآوردن است.
بسیاری از مردمان در تمام قرون و اعصار دچار مشکلات هستند. همه انسانها تبدیل کردن از قوه به فعل برایشان مشکل میباشد اما اگر فرامین خداوند را اجرا کنیم همه در آسایش هستیم؛ وقتی اسم ادیان میآید همه فرار میکنند و این مربوط به قرون وسطی است که همه چیز در اختیار کشیشها و کلیسا بود، از کتابهای آسمانی سوءاستفاده شده بود. آیا جز این است که در کتابهای آسمانی و ادیان مختلف در اعصار مختلف چیزی جز این بگویند: که دروغ نگویید، شهادت دروغ ندهید، قتل نکنید، دزدی نکنید، در راه خدا انفاق کنید، با مردم در صلح باشید؟ از دین سوءاستفاده شده است. به قول معروف آنچه که در کتب آسمانی گفته شده است اگر عمل میشد، هم اکنون همه ما انسانها در مدینه فاضله بودیم.
مشکلات ما همه این است، پس تصور بنمایید که کلید و کلیدهای این مشکلات را بیابید و این همان صف آرایی نیروهای اهریمنی در مقابل نیروهای الهی است، همیشه دو قطب وجود داشته است و برای اینکه از ظلمت بیرون بیاییم، باید کلید یا کلیدها را بیابیم تا کلیدش را نیابیم هیچ کاری نمیتوانیم انجام بدهیم. صندوق یا هر موضوعی یک کلید یا یک راه حل دارد که با شروع و انجام راهها پیدا میشود و یا از نقطه سیاه در تصویر سفید میتوان با تفکر اهریمنی به سیاه رسید و بالعکس. مشکل اعتیاد یک کلید داشت پیدا نشده بود، کلید اعتیاد برای جهان مجهول بود. در سالهای نه چندان دور مشخص خواهد شد، چون کلیدش را پیدا کردهایم؛ بنابراین هر موضوعی یک کلید یا یک راه حل دارد،که با شروع به انجام راهها پیدا میشود مهم آن است که ما اقدام به انجام آن بکنیم.
نویسنده و رابط خبری: همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر زهرا(لژیون یکم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
49