سلام دوستان احسان هستم مسافر، دستور جلسه امروز رابطه یادگیری و معرکهگیری است، آقای مهندس دستور جلسه یادگیری و معرکهگیری را دو تا مقوله کاملاً جدا از هم و مقابل یکدیگر قرار میدهند، یعنی هر چقدر یادگیری بیشتر، معرکهگیری کمتر، هر چقدر معرکه گیری بیشتر، یادگیری کمتر و شاید این را هیچ شخصی به ما آموزش نداده بود و هیچ جایی از این دو مقوله صحبتی نبود. من فکر میکردم شخصی که به قول خودمان معرکه میگیرد و چهار نفر را دور خودش جمع میکند، این خیلی بلده یا خیلی زرنگ است، از قدیم هم ضربالمثل بود که میگفت هر درخت هر چقدر پربارتر سر به زیرتر، خوب که نگاه میکنیم به همین موضوع برمیگردد. آقای مهندس میفرمایند: شخصی که تحت آموزش و آموزش پذیر باشد، قطعا از مقوله معرکهگیری فاصله میگیرد. آقای مهندس در سیدی این هفته فرمودند: روان یعنی کنش و واکنش ما در پندار، گفتار و کردار، همیشه ایشان میگفتند: روان یعنی خلق و خو، ولی اینجا تعریف جامعتر و بهتر بیان میکنند.خلق و خو در صور آشکار، کنش و واکنش انسان چه در صور پنهان، پندار، گفتار و کردار انسانی که آموزش پذیر باشد، روانش تغییر میکند، یعنی اینکه کنش و واکنش او نسبت به یک سری تغییرات عوض میشود، کلامی که دارد جاری میکند، عوض میشود و عملی که دارد اجرا میکند عوض میشود، اما انسانی که تحت آموزش نباشد یا آموزش صحیح نبیند هیچ تغییری در حس به وجود نمیآید. در مسئله معرکهگیری اگر انسان جایگاه خودش رو نتواند تشخیص بدهد و عملی یا کرداری را اجرا بکند خواه یا ناخواه وارد معرکه گیری میشود. به طور مثال من سفر دومی تو شعبه میبینم شخصی فلان اشتباه را انجام میدهد، خب به من چه؛ شعبه مرزبان دارد، شعبه ایجنت دارد. آقای امین میگویند: این دستور جلسات فقط جهان بینی واسه خود من است و باید در درونم کاربردی کنم.
زمانی که کلامی در ذهن من میچرخد کسی که دارد از درون با من صحبت میکند بفهمم این چه کسی است! روح دارد با من صحبت میکند یا جن درون من. روح درون میخواهد من را ارتقا بدهد یا جن درون میخواهد من را بیشتر در تاریکی فرو ببرد. آقای خدامی میگویند: یک جایی چند نفر داشتند صحبت میکردند یکی داشت پشت سر یه نفر صحبت میکرد، آقای خدامی جلسه را ترک کرده بودند.بیرون از کنگره شاید فهم یادگیری و قرار نگرفتن در معرض معرکهگیری سخت باشد، اما داخل کنگره خیلی راحت است. شاید همه جا از صراط مستقیم صحبت بشود و بگویند صراط مستقیم چی است، اما انسانی که به فهم صراط مستقیم برسد انجام عمل سالم برای آن خیلی راحت است، یک جایی این یادگیری انسان را وارد مرحلهای میکند، وارد درجهای میکند که انجام عمل ضد ارزشی برای آن سخت میشود، وقتی فهمش به وجود بیاید من وقتی ببینم این آب است تشنهام باشد راحتترین کار خوردن این آب است. زمانی چیزی نیاز داشته باشم و وقتی که در صراط مستقیم باشم راحتترین کار انجام آن کار است. زمانی که سه روز است تشنه هستم و یک لیوان اینجا است و داخل آن سم است وقتی میدانم، بدترین و سختترین کار میشود انجام آن ضد ارزش. در بحث یادگیری انسان باید به این گرید برسد، به دستور جلسات فکر میکردم دستور جلسه بعدی وادی دهم است، دستور جلسات وچیدمان آنها همیشه یک ربطی به هم دارند، امروز میگوید یادگیری هفته بعد می گوید: صفت گذشته در انسان صادق نیست. شخصی که که یادگیری رو بتواند انجام بدهد یا کسی که در وادی نهم بتواند نقطه تحمل خود را افزایش بدهد میتواند وارد وادی دهم بشود و میتواند صفت خود را عوض کند. در مرحله معرکهگیری است که همهی جهان بینی من خودش را نشان میدهد.
خیلی ممنون که به صحبتهای من توجه نمودید.
تایپ: مسافر مهرداد ل ۷
ویرایش: مسافر یونس ل ۱
بازنگری و ارسال: مسافر طاها ل ۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
75