بیایید این آتش ویرانگر را مهار کنیم و آتش را تبدیل به بزرگترین پرنده نماییم که سرعت صوت و سرعت نور با نمایش بهترین رنگها را به همراه داشته باشد تا به مکانی برسیم که از آنجا انشعاب یافتهایم. به جهت فرمان، نوری باشیم که خداوند میخواهد نه آتشی که همه چیز را ویران نماید و نمایش نور از شعلههای آتش و استادی باشید برای شعلههای آتش که میخواهند سوار بر نور شوند و از خاکستر شدن گریزان هستند.
در خدمت مرزبان پارک پامچال مسافر ساغر در «نمایندگی کاسپین» هستیم. مصاحبهای را با ایشان ترتیب دادهایم که شما را به خواندن آن دعوت میکنم.
مسافر ساغر با ۱۷ سال سوء مصرف نیکوتین وارد کنگره شدند، آخرین آنتیایکس مصرفی سیگار، روش درمان DST، داروی درمان آدامس نیکوتین خوراکی، به مدت ده ماه و یک روز سفر کردند به راهنمایی همسفر نرگس و با تشکر از راهنما همسفر محدثه، راهنما همسفر اعظم جلالی، راهنما همسفر شهربانو. ورزش در کنگره والیبال، هم اکنون به مدت سه سال و سه ماه و سیزده روز است که وارد سفر دوم شدهاند.
سیگار را از کی شروع و چند سال مصرف کردید؟
با تمام ناباوری باید عرض کنم متأسفانه من سیگار را از ۲۱ سالگی شروع کردم و خودم از این گذشته بیهدف تأسف میخورم. هفده سال زمان بسیار طولانی است؛ اما وقتی انسان در ضدارزشها و سیاهی قرار میگیرد برای او در کسری از ثانیه میگذرد؛ اما متأسفانه و چه حیف که در باور من خوش میگذشت.
در این سالها شاهد شکسته شدن قبح قلیان و ورود وسایل و آنتیایکسهای جدید که همانند قلیان عمل میکنند هستیم؛ چه پیامی برای افراد مصرفکننده اینها دارید؟
قلیان از اول هم قبح خاصی نداشته، ما انسانهای ناباور و کسانی که کمبود اعتمادبهنفس دارند، لباس زیبا را به تن خواستههای نامعقول خود میکنیم. در جامعه ما متأسفانه همه انسانها از در نصیحت وارد میشوند؛ اما من به عنوان یک مصرفکننده سیگار به جرأت این را اعلام میکنم که به عنوان دختری در خانه، زنی در جامعه، یک مادر و همسر در منزل به هیچ عنوان کار شایستهای انجام نمیدادم و بدتر از هر چیز ابتدا به خود و بعد خانواده و جامعه نیز ضرر میرساندم. با مرتکب شدن به چنین اشتباهاتی، سفرهای برای ضدارزشها در خانه خود پهن میکردم و همه آنها را دعوت به ثانیههای زندگی خود میکردم. اکنون که دارم این حرفها را میزنم، هنوز در بهت و ناباوری هستم و تمام آن ضدارزشها را در کولهای ریختم و از زندگی خود بیرون کردهام.
افرادی که مصرف قلیان، سیگار و ویپ را دارند خود آنها بهترین کسی هستند که میتوانند به خود کمک کنند. هر کس که تقاضای سیگار، قلیان و یا جایگزین کردن ویپ یا الکل را میکند، سخت در اشتباه است و خود میداند که قطعاً خودش را گول میزند و بعد از آن به نتیجه مطلوبی نخواهد رسید؛ این عین واقعیت است. پیام من برای افراد مصرفکننده قلیان و سیگار این است که با چشمانی باز به خود نگاه کنید؛ هر بهانهای را برای مصرف دود اجرا نکنید.
نظر شما در مورد این جمله که میگویند: سیگار آرامبخش است چیست؟
سوال شما از ساغر گذشته یا ساغر فعلی است؟ اگر روی صحبت شما با ساغر گذشته است؛ باید بگویم که برای سیگار کشیدن تمام بهانهها به ذهن انسان میرسد، چه در شادی، غم، گرسنگی و سیری، چه قبل و بعد از خواب خلاصه مطلب؛ مصرفکننده برای مصرف خود بهترین و آسانترین راهکار را پیدا میکند؛ پس من هم دنبال بهانهای بودم که به مقصد خود برسم. واقعاً میرسیدم؛ چون خواسته من کشیدن سیگار بود، جا و مکان خاصی هم نمیخواستم.
آیا مصرف سیگار در صور پنهان، خلقوخو و تفکر تأثیر دارد؟
صد البته، مصرف سیگار در رفتار من تاثیر بسزایی داشت، واضح است که فرد مصرفکننده برای رسیدن به هدف خود باید یک راهکار جدید پیدا کند؛ چه چیز آسانتر از سیگار، قلیان، ویپ کشیدن یا الکل و هر آنتیایکسی که به ذهن شما میرسد در رفتار و کردار من تاثیر صددرصد داشت. در نبود آنتیایکس انسان عصبانی، بیقرار، بیخواب، بیحوصله و کلاً زندگی بیمفهوم میشود؛ تا اینکه به هدف برسد و مصرف کند. من هم از انسانهای دیگر مجزا نبودم و همین امر برای من نیز اجرایی شد.
چه چیزی باعث میشود افرادی که وارد لژیون سیگار میشوند آن را جدی نمیگیرند و نیمه کاره رها میکنند؟
من در زمان کرونا وارد لژیون مجازی سیگار شدم. با توجه به مسائل و دستاندازهایی که در طی سفر نیکوتین پیش آمد، اما خدا را شکر توانستم به بهترین نحو سفر کنم؛ چون واقعاً خواسته رهایی از نیکوتین را داشتم و گاهی پیش میآید افرادی که وارد لژیون ویلیاموایت میشوند، سفر خود را جدی نمیگیرند و درک کافی از این مطلب را ندارند؛ چون این افراد در گرو ضدارزشها و امیال بازدارنده قرار گرفتهاند و به نتیجه مطلوبی از درک سلامتی نرسیدهاند. شاید زمان مناسب برای این افراد نرسیده است. چه حیف از این لحظاتی که میگذرد و به هیچ نحو قابل پس گرفتن نیست.
چه ارتباطی بین مصرف سیگار، قلیان با سیستمایکس میباشد؟
سوال خیلی خوبی بود؛ رابطه مصرف سیگار با سیستمایکس یک رابطه کاملاً جنجالی است؛ چون هرچه نیکوتین بیشتری از سد خونی مغز عبور کند، سیستمایکس بدن انسان تخریب بیشتری خواهد داشت. تجربه من زمانی بود که مصرف نیکوتین مانع از بارداری بنده میشد و صددرصد سیستمایکس بنده را تحتشعاع خود قرار داده بود؛ حتی ریزش مو، تیرگی پوست، فرورفتگی اطراف چشم و در سیستم خواب یا بیداری بنده اثر سو داشت و زندگی عادی من کاملاً به خطر افتاده بود و بزرگترین مسئله این بود که در جمعهایی که مصرفکننده نبودند نمیتوانستم حاضر شوم.
نتیجه عبور از خط قرمزهای زندگی از دیدگاه شما چیست؟
نتیجه عبور از خط قرمزهای زندگی اول برای من اینگونه بود که به آموزش و پرورش پدر و مادرم در خانواده جواب رد دادم. خود را دانای دانایان و توانمندترین انسان میدانستم و به این امر اعتقاد داشتم که کسی چیزی بهتر از من نمیداند، بلد نیست، من عقل کل هستم و خوب و بد زندگی خودم را خوب میدانم. همینجا از خط قرمزها و هنجارهای خانواده و جامعه رد شدم و به بیراهه رفتم که باعث شد تمام فرصتهای خوب زندگی را از دست بدهم که دیگر قابل جبران نیستند و برگشت ناپذیر هستند.
چه شد که به فکر قطع سیگار و یا بهتر است بگوییم درمان آن افتادید؟
تقریبا سه سال و چند ماهی بود که در شعبه کاسپین هفتهای دو مرتبه از نگهبان جلسه میشنیدم که ما به صداقت و شرافت شما شدیداً نیازمندیم، این امر بسیار زیاد مرا اذیت میکرد و حس بدی میگرفتم از خودم بدم میآمد. فکر میکردم که همه پاک و مطهر هستند؛ اما من با لباس و پوشش غیر عرف وارد کنگره شدهام و همه با نگاه بد به من زل زدهاند و این حس مرا اذیت میکرد؛ پس از آن به فکر بیدار شدن و ساختن زندگی عالی در کنار مسافرم و فرزندانم افتادم؛ البته مطمئن بودم که با درمان سیگار خیلی از مسائل من قطعاً حل خواهد شد و خدا را شکر تا به امروز همین گونه بوده است.
شما مرزبان پارک پامچال هستید چه حسی از این که در این جایگاه خدمت میکنید دارید؟
در رابطه با این سوال راهنما همسفر محدثه همیشه میفرمودند تا خدمت نکنی و با کفشهای خدمتگزار راه نروید، منظور کار آنها را متوجه نمیشوید؛ حتی اینکه خدمتگزار کنگره از بسیاری از مسائل خود میگذرد تا به عشق برسد.
خدمت خالصانه را اینجا درک کردم که منظور چیست؟ تا زمانیکه رهجو بودم، خودم بودم با آموزشهای راهنما؛ اما بعد از مرزبانی متوجه شدم که سه مرزبان از شعبه، لژیونها و از افراد متفاوت در حال آموزش گرفتن است، پس چه بهتر بار خودم را پر کنم و در جایی که لازم بود از این آموزشها بهرهبرداری کنم و آنها را در زندگی کاربردی کنم. عشق خدمت از طرفی و دلتنگی برای اعضاء از طرف دیگر و شوق دیدار و خدمت کردن برای من از همه جذابتر است و خدای خودم را شاکرم که من را در این حیطه کاری قرار داد تا بهتر خودم را آنالیز کنم.
در کنگره دستور جلسهای تحت عنوان «جهانبینی در ورزش» مطرح است نگاه شما به این دستور جلسه چیست؟
در رابطه با «جهانبینی در ورزش» باید بگویم خدا را شکر دوستانی که من در خدمت آنان هستم هر کدام به نوبه خود مرزبانی لایق هستند؛ اگر نگهبانهای ورزشی، دبیران و ورزشبانهای هر شعبه دستبهدست من نمیدادند؛ قطعاً به تنهایی نمیتوانستم نظم و نظام کنگره را در نمایندگی پامچال عملی کنم. جهانبینی در ورزش بسیار مهم است؛ اخلاق، رفتار و حتی صحبت کردن در ورزش میتواند راه و مسیر را روشن کند و خدا را شکر در این مدت حتی کوچکترین مسئلهای در نمایندگی پامچال نداشتیم که باعث کدورت در افراد باشد. این نشانه از آموزشهای ناب آقای مهندس حسین دژاکام و راهنمایان فرهیخته و دانای نمایندگی پامچال میباشد. به امید روزی که نمایندگی پامچال میزبان مسابقات جام عقاب طلایی در نمایندگیهای مختلف باشد.
کلام آخر:
در آخر باید بگویم از جناب آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان، جناب آقای استاد امین دژاکام و خانم آنی بزرگوار بسیار تشکر میکنم. همچنین دستان پرمهر راهنمای خود همسفر محدثه، همسفر شهربانو را میبوسم؛ چون هرچه هستم و دارم مدیون آموزش این دو عزیز است. در ضمن از همسفر فاطمه ایجنت محترم نمایندگی پارک پامچال و همسفر سپیده مرزبان مالی نمایندگی پارک پامچال بسیار تشکر میکنم که بنده را به عنوان عضو کوچکی از گروه مرزبانی پذیرفتند تا بتوانم خود را بیشتر بشناسم و در راه آموزشها قدم بردارم.
مصاحبه کننده: رابط خبری همسفر سمیه رهجوی همسفر سما (لژیون چهارم)
ویرایش: دبیر سایت همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آوا خدمتگزار سایت رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون چهاردهم)
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
193