English Version
This Site Is Available In English

مسیر عبور بین تاریکی و روشنایی

مسیر عبور بین تاریکی و روشنایی

مبحثی که امروز درس می‌دهم مربوط به تاریخ ۱۳۸۸/۰۵/۳۱ با عنوان نبود روشنایی است. آقای مهندس می‌گویند وادی یکم تا وادی ششم را در عرض شش ماه نوشتم؛ اما از وادی هفتم تا وادی چهاردهم، سیزده سال و نیم طول کشید؛ یعنی چهارده سال طول کشید تا ‌وادی‌ها به نگارش درآمدند. وادی یازدهم را که به پایان بردی بسیار عالی‌ست، دو وادی دیگر هم ما که فکر می‌کنیم که با مطالعات خود بتوانی بنویسی اما به وادی چهاردهم که رسیدی، این وادی بسیار عظیم است؛ زیرا تمام خلقت را در جهات مختلف پوشش می‌دهد. مسئله جهان‌بینی بسیار مهم است، پایه‌ روان یکی جهان‌بینی و دیگری هم فیزیولوژی است. خلق‌وخوی انسان هم در صور پنهان و هم در صور آشکار، روان نام دارد. شاید کسی در صور آشکار شخص بسیار معقولی باشد؛ ولی در صور پنهان بسان قاتلی باشد. واکنش و کنش انسان در گفتار، کردار و پندار اوست، بعضی افراد در پندار مشکل دارند و بعضی در گفتار و کردار مشکل دارند. در تمام موارد، جهان‌بینی را داریم، پیامبران در کتاب‌های خود جهان‌بینی را آموزش می‌دادند. جهان‌بینی؛ یعنی دیدن جهان، شهر، جامعه و دنیا هر چیز که قابل دیدن باشد. شاگردی که حرمت استاد را نگه ندارد یا فرزندی که حرمت والدین را نگه‌ نمی‌دارد یا کسی که غیبت، تقلب و احتکار می‌کند جهان‌بینی‌اش خراب است، انجام بعضی از ‌ضدارزشی‌ها، کم‌کم چهره‌ انسان را زشت می‌کند؛ مانند غیبت کردن و گمان بد بردن.

در وادی یازدهم آمده که رودهای خروشان و چشمه‌های جوشان به بحر و اقیانوس می‌رسند و در وادی‌های بعد به ما می‌گوید در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود و یا پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری می‌باشد، هر مقطعی که تمام می‌شود مرحله دیگری شروع می‌شود. در وادی چهاردهم می‌گوید آن محبت است که تمام جهان را پوشش می‌دهد، محبت سبب جذب و به‌هم پیوستن می‌شود، عشق در تمام ذرات است، انسان و حیوان فرقی نمی‌کند جان خود را فدای فرزندان می‌کنند به دلیل عشقی که بین آن‌ها وجود دارد. اگر ما پرده‌ای بر روشنایی بکشیم و فکر کنیم که همه چیز سیاه است و بر مبنای نبودن روشنایی می‌باشد در مورد آن می‌توانیم مطلب بنویسیم. یکی از مسائل مهم تاریکی، ناامیدی است؛ اگر یک مثلث در نظر بگیرید یک ضلع آن تاریکی، ضلع دیگر روشنایی و قاعده آن هم مسیر راه (حرکت عبور بین دو ضلع) است. تاریکی از خودش وجودی ندارد، وقتی نور نباشد تاریکی هست. وقتی امید نباشد نااُمیدی به‌وجود می‌آید، اگر ما بخواهیم همه چیز را بر مبنای ظلمت بگیریم به سمت نااُمیدی می‌رویم. مفهوم و یا نبودن روشنایی فقط وجود تاریکی است که این‌طور تصور خواهد شد که همه چیز در عالم ظلمات متولد می‌شود و لاغیر؛ اما اگر بخواهیم حق و حقیقت را بنگاریم دیگر نمی‌توانیم خیلی از مطالب را نادیده بگیریم به همین جهت می‌گوییم عظیم است و به‌کار بردن آن سخت است.

باید شوری کنیم که برای این قِسم کارها، مشکلاتی ایجاد نشود؛ زیرا از قوه به فعل درآوردن راهی است بسیار سنگین و سخت، وقتی بخواهید فکری را به عمل تبدیل کنید باید خیلی کار‌ها را انجام دهید؛ پس قوه را به فعل تبدیل کردن هنر است. البته برای درک این موضوعات در کنگره زیاد سخت و یا دور از واقعیت نیست، در اجرای آن بسیاری از مردمان در تمام قرون دچار مشکلات هستند. از آن‌چه که الله در کتب آسمانی گفته به‌کار برده می‌شد اکنون همه در مدینه فاضله بودیم و نیاز به جنت خیالی که زاییده همیشگی تفکرات ماست نبودیم. در کنگره این کار آسان شده مثل فرد مصرف‌کننده که به درمان می‌رسد؛ اگر فرامین الهی را انجام می‌دادیم همه در صلح و آرامش بودیم، کتاب‌های آسمانی همه در مورد جهان‌بینی است؛ به والدین احترام بگذارید و در میان مردم صلح برقرار کنید. در کتب آسمانی آمده؛ قتل نکنید، دزدی نکنید، شهادت دروغ ندهید، باادب و خوش‌رفتار باشید، امانت‌دار باشید، به مسکین طعام بدهید، در راه خداوند انفاق کنید، بین مردم صلح برقرار کنید، به رحمت خداوند امیدوار باشید، به جاهلان به زبان خودشان پاسخ دهید و همه‌ این‌ها چیزی جز جهان‌بینی نیست؛ اگر این دستورات را انجام بدهیم به مشکل برنخواهیم خورد. در تمامی کتب آسمانی آمده به والدین خود احترام بگذارید؛ اگر انجام می‌دادیم همه ما در بهشت بودیم به قول معروف اگر از آنچه در کتب آسمانی‌‌ به‌کار برده می‌شد اکنون همه در مدینه فاضله بودند؛ پس تصور بنمایید که موضوع چیست و کلید یا کلید‌های آن را باید بیابیم و این همان صف‌آرایی نیروهای اهریمنی در مقابل نیروهای الهی است که اشعث هم از این موضوع بی‌نصیب نمانده؛ اشعث یک شخصیتی است در قصه‌های من مانند سردار، رعد و سیلور که سمبلی است که به ظلمت می‌‌رود یا در روشنایی، بالا و پایین‌های خیلی زیادی دارد. کلید و کلید‌های آن را باید بیابیم و این همان صف‌آرایی نیروهای مثبت با نیروهای منفی و برای بیرون آمدن از ظلمت و رسیدن به روشنایی باید کلید یا کلیدها را بیابیم؛ اما هر صندوق یا هر موضوعی یک کلید و یا راه حل دارد که با شروع به انجام، راه‌ها پیدا می‌شود و یا از یک نقطه سیاه در تصویر سفید می‌توان با تفکر اهریمنی به نقطه سیاه رسید و یا برعکس.

هر مشکل یک کلید یا راه حل دارد که باید آن کلید را پیدا کرد، کلید مشکل اعتیاد تا قبل از کنگره و قبل از متد DST پیدا نشده بود و آن کلید را توانستیم پیدا کنیم تا به این نتایج رسیدیم. در قدیم می‌گفتند؛ گز نکرده پاره نکن؛ یعنی اگر نمی‌دانید انجام ندهید. هر مشکل یا هر مسئله‌ای راه حلی دارد مهم آن است برای انجام آن اقدام کنید؛ چون راه، خودش باز می‌شود زمانی که راه پیدا شد از یک نقطه سیاه در تصویر سفید می‌توان با تفکر اهریمنی به نقطه سیاه رسید و مهم این است که مثبت باشد یا منفی و این همان یین و‌ یانگ می‌باشد؛ یعنی صفحه کاملاً سفید است، یک نقطه سیاه درونش پیدا می‌شود و می‌تواند تمام صفحه را سیاه کند، در روشنایی یک نقطه تاریک پیدا می‌شود و آن نقطه تاریک همه جا را سیاه می‌کند؛ در آلمان هیتلر آمد و یک نقطه سیاه شد و تمام دنیا را به خاک و خون کشید و جنگ جهانی دوم را راه انداخت؛ یعنی نقطه سیاه گسترش یافت و عکس این موضوع هم می‌تواند باشد؛ یعنی در نقطه سیاه یک نقطه سفید پیدا می‌شود که قادر به روشن کردن تمام صفحه است؛ مانند زمانی که حضرت محمد در آن جامعه بدوی توانست تمام دانش را انتقال دهد یا زرتشت با آمدنش یک نقطه در جامعه تاریک بود و همه را تبدیل به روشنایی کرد و هر کسی برای خودش می‌تواند در یک صفحه سفید یک نقطه سیاه پیدا کند و تمام صفحه را سیاه کند و‌ تمام صفحه را تبدیل به نیروی اهریمنی کند؛ مانند ویروس کرونا که توانست گسترش یابد و هزاران نفر را به مرگ بکشاند. دائماً این دو در جهان هستی در حال تغییر هستند، نقاط سیاه، سفید می‌شوند و نقاط سفید، سیاه می‌شوند، همه‌ جامعه الهی است تبدیل به شیطانی می‌شود و بالعکس.

از آن نقطه، خطوطی سفید انشعاب یافته که می‌دانی شاید گاهی اوقات رسیدن به قله به زیبایی شروع نباشد، شروع می‌تواند اهداف گسترده‌تر و وسیع‌تری را در برداشته باشد، شاید شما هم این‌طور تصور بنمایید، شاید اشعث در صف‌آرایی در آن لحظه مورد حمایت نگهبانان مخصوص قرار گرفته و دلیلش را شما و خود او می‌دانید. زمانی حفظ نمودن بعضی از مطالب به مراتب ارزشش بیشتر از ادامه است؛ زیرا در ادامه ممکن است به توفیق نرسیدن باشد. از یک نقطه خطوط سفیدی انشعاب یافته است؛ یعنی زمانی که نقطه سفید در صفحه سیاه است از خودش انشعاباتی می‌زند و در جهات مختلف پیش‌روی می‌کند و ذره‌ذره نقاط دیگر را تبدیل به روشنایی می‌کند و برعکس؛ یعنی در یک بدن کاملاً سالم یک تومور سرطانی اگر خوب نشود متاستاز می‌سازد؛ یعنی کانال می‌زند و به تمام بدن آن شخص سرطان منتقل می‌شود. گاهی اوقات بهتر است یک مطلبی را بازگو نکنیم؛ چون نگه داشتن آن بهتر از بازگو کردنش است به دلیل این که باعث تشویش در افراد می‌شود، یک زمان من می‌خواستم یک‌سری مسائل را به بچه‌های کنگره یاد بدهم؛ ولی استادان گفتند که شما نباید اصلاً این کار را انجام بدهید؛ چون در افکارشان پریشانی به‌وجود می‌آورید، ضررش بسیار بیشتر از منفعتش است. خود می‌دانید که گاهی پیش می‌آ‌ید که عملی را انجام می‌دهید و به شما القاء فرمان عمل داده می‌شود یا شما را از آن عمل باز می‌دارد.

استاد می‌گوید؛ زمانی که من دربند بودم گاهی می‌شد که خورشید را نمی‌د‌‌یدم و زمانی فکر می‌کردم که بهتر است؛ زیرا با چشمان خود اوضاع را نمی‌دیدم و این به من کمک می‌کرد که در تاریکی از چشم دیگرم استفاده کنم و آن زمینه راهی برای یافتن نقطه روشنایی را برایم فراهم نمود. گاهی اوقات برای ما سختی فراوانی فراهم می‌شود و دربند و در تاریکی هستیم، در زندگی در یک سونامی، در موج، در مشکلات بسیار وحشتناک و سختی می‌افتیم درست است سخت است؛ ولی در آن سختی و تنگنا من سعی کردم راهی را پیدا کنم و با دید دیگری حرکت کنم تا بتوانم از آن تاریکی و ظلمت خارج شوم. زمانی که دربند هستیم این فرصت را داریم که در خودمان فرو برویم و بسیاری موضوعات را درک کنیم. گاهی اطراف انسان را مسائلی می‌پوشاند که انسان خود را نمی‌تواند ببیند؛ اما به درون برگشت می‌کند تا جهان دیگری را تجربه کند. اشعث مرد دانایی بود که در مواقع خاص توانست جهت خود را بیابد و خود را از مسائلی مصون بدارد؛ شاید این‌گونه به نظر بیاید که در جهان ناآگاهی و بی‌تفاوتی سیر می‌نموده؛ اما این‌گونه که البسه رزم او در جای دیگر نگه‌داری می‌شده تا به موقع از آن بتواند استفاده کند؛ برای انتشار و گسترش عشق، محبت و تمامی آن نسخه‌های قوی و چند جانبه نیاز است که مانند صف، مهاجمین را از راه‌های مختلف سد کنیم و او این را خوب تجربه کرده، فقط منتظر بیداری کامل است. با سختی‌ها آسانی است هم سخت است و هم سهل است، سختی‌هایی که برای ما پیش می‌آید لعنت خداوند نیست این‌ها رحمت خداوند است سختی‌ها را تحمل می‌کنیم تا به رحمت الهی دست پیدا کنیم و برای ما تجربه خوبی باشد.

نگارش: همسفر اکرم و رابط خبری همسفر سحر رهجویان راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون یکم)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .