English Version
This Site Is Available In English

اگر آموزش را کنار بگذاریم، یارگیری را فرا می‌گیریم

اگر آموزش را کنار بگذاریم، یارگیری را فرا می‌گیریم

جلسه چهارم از دوره چهل‌ودوم جلسات آموزشی‌ خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی مسافر علی نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکه‌گیری" در روز سه‌شنبه ۲۹ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.

سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
قبل از هر چیز خدا‌قوت می‌گویم به ایجنت دوره قبل؛ آقای بهرام که من مدت ۱۱ ماه افتخار این را داشتم که در خدمت ایشان باشم، در این مدت ۱۱ ماه اتفاقات خوبی افتاد و بزرگ‌ترین اتفاق که افتاد؛ پروژه ساخت ساختمان بود و من این را می‌دیدم که ایشان چقدر زحمت می‌کشیدند، این نشان می‌دهد که آقای بهرام بازیگر خوبی در این کار بودند و من صادقانه از ایشان تشکر می‌کنم و به آقا مهران عزیز هم تبریک می‌گویم.
اما دستور جلسه، رابطه یادگیری و معرکه‌گیری است که من و شما هوشیار و بیدار باشیم و قطعاً انسان با هوشیاری و بیداری است که می‌تواند مشکلات خودش را حل کند. همه ما می‌دانیم که معرکه‌گیری یکی از دام‌های شیطان و نیروهای منفی است که آن را با دانش و شناخت می‌توانیم مهار کنیم.
انسان‌ها با سخن گفتن و آنچه که دیگران سخن می‌گویند، متوجه می‌شوند که طرف مقابل چطور انسانی است. انسان‌ها وقتی از منطق و عقلانیت دور می‌شوند، معرکه گیری را شروع می‌شود. حالا این سوال پیش می‌آید که ما معرکه گیری را چطور کنترل کنیم؟
ما در بحث مثلث دانایی که شامل تفکر، تجربه و آموزش است به ما می‌گوید اگر تفکر نکنیم و آموزش دریافت نکنیم قطعاً یک جایی تجربه خواهیم کرد و آن‌جا آموزگار دیگری این تجربه را به ما انتقال خواهد داد و آن آموزگار، کسی نیست جز خود زندگی.
اگر ما از جاده دانایی منحرف شویم قطعاً به پرتگاه نزدیک می‌شویم و آنچنان به گارد ریل جاده برخورد می‌کنیم که هیچ امید و نجاتی وجود نخواهد داشت. کسانی که معرکه‌گیری می‌کنند دیگران را با خودشان همسو و همیار می‌کنند و دیگران را به قول معروف به مسلخ می‌برند. من خودم زمانی که در سفر اول بودم اولین چیزی که راهنمای تازه‌واردین به من گفت این بود که آن منیت و آن چیزی که احساس می‌کنی و درک می‌کنی و می‌دانی را بگذار پشت در و به داخل بیا.
من فکر می‌کردم در حوزه درمان اعتیاد چون قبلاً در یک گروه دیگر بودم، همه چیز را می‌دانم و همه چیز را می‌فهمم ولی وقتی آمدم و وارد کنگره ۶۰ شدم، بعد از گذشت دو الی سه ماه دیدم که در حوزه درمان اعتیاد من واقعاً چیزی نمی‌دانم و اگر منیت را همراه خود داشتم و می‌گفتم خودم می‌دانم، قطعاً وارد معرکه‌گیری می‌شدم.
ما این‌جا آمده‌ایم که آموزش بگیریم، اگر ما آموزش را کنار بگذاریم، قطعاً یارگیری را فرا می‌گیریم . درست است که یک فرد معرکه‌گیر حس دیگران را آلوده و خراب می‌کند ولی ما یادمان باشد که کسانی که معرکه می‌گیرند سرانجام خودشان، اگر جهل و نادانی خودشان را نپذیرند قطعاً از چاله به چاه خواهند افتاد.
همان‌طور که ابتدا در نوشتارها می‌خوانیم که ۱۴ ثانیه سکوت کنیم و از جهل و ناآگاهی خودمان به خدا پناه ببریم، دقیقاً مسئله همین جا است. من معتقد هستم دشمن درون ما، جهل و نادانی ما است یعنی هر اتفاقی که در زندگی ما می‌افتد به خاطر این است که ما تفکر نمی‌کنیم، اگر هم تفکر می‌کنیم آن تفکر ما قبلاً، از یک فکر آلوده و خسته می‌آمد. همه مردم دانایی دارند اما آن دانایی موثر کجاست؟
می‌بینیم که وقتی جلسه کارگاهی تمام می‌شود یک سری از دوستان برای سیگار کشیدن پایین می‌روند، خودشان می‌دانند که سیگار مضر است ولی چرا ستفاده می‌کنند؟ می‌دانند که ورزش یک ضلع درمان است ولی چرا در ورزش شرکت نمی‌کنند؟ چون هنوز به آن دانایی موثر نرسیده‌اند.
مثلاً شما یک رهجو را در نظر بگیرید چطور معرکه‌گیر می‌شود، ابتدا نق‌زدن را شروع می‌کند و بعد به صحبت کردن و بعد به تلفن زدن می‌رسد، اینجا است که بعد از آن یارگیری را شروع می‌کند و دیگران را با خودش همراه می‌کند و آن‌ها را به مسلخ می‌برد که انتهای کار، خودش نابود می‌شود.
بعضی‌ها هم هستند که در حوزه درمان اعتیاد جام‌شان پر می‌شود، اگر آن‌ها کاری نکنند به مرور زمان، آن‌ها هم دچار مشکل می‌شوند. می‌بینیم که تمام خدمت‌گزاران مثل راهنمایان، مرزبان‌ها آموزش می‌گیرند و این آموزش را به دیگران انتقال می‌دهند که این خیلی نکته مهمی است که ما آن آموزشی که دریافت می‌کنیم اگر قرار باشد نزد خودمان بگذاریم ارزشی ندارد.
امیدوارم تمام دوستان این مسئله سیگار را برای همیشه حل کنند چون من خودم واقعاً زمانی به آن تعادل رسیدم که مسئله سیگار را برای همیشه حل کردم، بحث مواد را که قبلاً حل کرده بودم ولی ما وقتی سیگار مصرف می‌کنیم به قول معروف پرچم اعتیاد هنوز نیمه‌افراشته است ولی وقتی که سیگار را درمان می‌کنید آن پرچم دیگر برای همیشه پایین است و به نظر من بهترین اتفاقات مهم زمانی می‌افتد که شما سیگار را درمان کنید و به تعادل و به آن حال خوب می‌رسید.
از این‌که به صحبت‌های من گوش دادید ممنون و متشکرم.

نویسنده: مسافر محمد از لژیون ششم
عکاس: مرزبان خبری مسافر حمید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .