English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری آفت علم است

معرکه‌گیری آفت علم است

معرکه‌گیری در اثر کمبود دانش، حسادت، خودخواهی و منيت یا زمانی که انسان در کار و اهدافش شکست می‌خورد و بر سر یک دوراهی قرار می گیرد؛ شروع می‌شود.
در کنگره نیز کسانی که در دام معرکه‌گیری قرار می‌گیرند، دستاوردی جز حال بد و‌ به بیرون پرتاب شدن از این گردباد سبز را ندارند؛ اما آنان که در مسیر درمانی و یادگیری هستند، رهایی کمترین هدیه کنگره به آن‌ها است.

پیرامون این موضوع با همسفر بتول مصاحبه‌ای انجام داده‌ایم‌ که مطالعه آن خالی از لطف و آموزش نیست.

همسفر بتول و مسافرشان جواد با آنتی ایکس شیره، تریاک و قرص وارد کنگره شدند. مدت یازده ماه و ۱۵ روز با متدDST و داروی OT  با راهنمایی مسافر مهدی و همسفر الهه سفر کردند و هم‌اکنون نیز هشت ماه است که با دستان پر توان آقای مهندس آزاد و رها هستند. همسفر بتول در حال حاضر در بخش حضور و غیاب همسفران مشغول خدمت هستند.

خانم بتول از نظر شما نقش یادگیری در روند تکامل انسان چگونه است؟
یادگیری؛ همان آموزش است که دانایی انسان را افزایش پیدا می‌دهد. انسان همیشه در حال یادگیری است و هیچ گاه از آموزش، بی‌نیاز نیست. پیش از ورود به کنگره، همیشه به دنبال تحصیل و علم‌آموزی بودم؛ اما معنای واقعی علم را در کنگره آموختم؛ چراکه پای علم و عمل سالم در میان بود.با توجه به آموزش‌های کنگره، مهم‌ترین مسئله در تکامل انسان  همان یادگیری است. زمانی که به دنبال یادگیری باشیم، تفکر ما صحیح می‌شود و از تجربیات‌ خود در جهت پیشرفت و تکامل استفاده می‌کنیم. انسان برای اینکه گوهر وجود خود را کشف کند و به مراتب بالا برسد، نیاز به یادگیری دارد؛ زیرا با یادگیری است که انسان به تکامل و هدف آفرینش می‌رسد، در صراط مستقیم قرار می‌گیرد و نفس او تربیت می‌شود. در یادگیری علم درست است که اتفاقات خوبی برای انسان رخ می‌دهد و می‌تواند به خوشبختی و رستگاری برسد؛ زیرا ریشه تمام مشکلات به علت جهل و نادانی و ندانستن علم زندگی است. انسان با یادگیری و آموختن؛ توانمند، شجاع و خیرخواه می‌شود و نه تنها خودش را از نابودی نجات می‌دهد؛ بلکه می‌تواند هزاران نفر دیگر را از گمراهی نجات بدهد. آقای مهندس بیان می‌کنند: «انسان با یادگیری علم صحیح عاشق می‌شود». حضرت محمد وارد مسجد شدند و دو گروهی را دیدند که یکی در حال عبادت و دیگری در حال آموختن علم بودند. ایشان فرمودند: آن گروهی که در حال آموختن علم هستند، ارزششان بیشتر است. یادگیری برای انسان به نظر من در حکم سوخت و انرژی هست که برای تربیت نفس، لازم است.

چه افرادی در کنگره به سمت معرکه‌گیری کشیده می‌شوند؟
معرکه‌گیری نقطه‌ مقابل یادگیری و آفت علم و دانش است. انسان‌هایی که دچار معرکه می‌شوند؛ انسان‌های جاهل و نادان هستند. در کتاب عشق گفته شده: انسان تاریکی‌ها را تجربه می‌کند تا به عظمت روشنایی‌ها پی ببرد. انسانی که وارد معرکه می‌شود، قطعأ به دنبال آموختن نیست و به دنبال حاشیه‌سازی است. وقتی که رهجو دنبال حاشیه‌سازی باشد از آموزش و صراط مستقیم دور می‌شود و هدف خودش را گم می‌کند. این افراد هنوز نقطه تفکرشان باز نشده و علف‌های کنار جاده آن‌ها را به اطراف می‌کشاند. زمانی که پیشرفت هم لژیونی‌های خودشان را می‌بینند که با وجود اینکه با هم وارد کنگره شدند یا حتی رهجوهایی هستند که دیرتر از او به کنگره آمده‌اند؛ اما در مسیر کنگره حرکت می‌کنند و با فرمان‌برداری به جایگاه‌های خدمتی؛ مانند راهنمایی می‌رسند حسادت می‌کنند. همین امر باعث ایجاد کینه و تنفر در آن‌ها می‌شود و  در ادامه، شروع به پچ‌پچ کردن می‌کنند و مشکلات و شکست خودشان را به گردن دیگران می‌اندازند. این دسته از افراد همیشه دنبال مقصر هستند، در حالی که نمی‌دانند مقصر اصلی خود و جهل و ناآگاهی خودشان است.
در این بین، یک عده هستند که از مشکلات و اشتباهات زندگی، درس عبرت می‌گیرند و رشد می‌کنند؛ اما یک عده هم به جای عبرت گرفتن، دنبال معرکه‌گیری هستند، بر جهل و نادانی خودشان پافشاری می‌کنند، دیگران را تحقیر می‌کنند و از عمل سالم خارج می‌شوند. البته معرکه‌گیری هم دلیل می‌خواهد و دلیل اصلی آن، شکست و ناکامی است. انسان‌هایی که به جلو حرکت می‌کنند، مدیر و مدبر می‌شوند.
تجربه من از چندین سال حضور در کنگره این است، افرادی در کنگره موفق می‌شوند که فرمان‌بردار هستند و هر آنچه که راهنما به آن‌ها می‌گوید را مو به مو اجرا می‌کنند و دست از منیت و خودخواهی خودشان بر می‌دارند. تمام قوانین کنگره برای پیشرفت خودمان است. آقای مهندس عنوان کردند: «هر چه که هستی یا داری را پشت در بگذار و بیا». ما باید منیت خودمان را خاک کنیم و به کنگره بیاییم تا آموزش‌پذیر بشویم. زمانی که در کنگره درجا بزنیم و پیشرفت نکنیم، دچار ترس و ناامیدی می‌شویم و حس‌های ما آلوده می‌شود و به دنبال آن، حسادت و معرکه‌گیری می‌آید. فرمان‌برداری راز موفقیت در کنگره است و نافرمانی، باعث بیچارگی رهجو می‌شود. افراد معرکه‌گیر زمانی که راجع به یک موضوعی با آن‌ها صحبت می‌شود از موضوع اصلی خارج می‌شوند و به قول خودمان به جاده خاکی می‌زنند.

شما سفر طولانی را برای رسیدن به رهایی طی کردید، برای همسفرانی که مسافرشان با تأخیر در مسیر درمان قرار می‌گیرند چه توصیه‌ای دارید؟
ابتدا باید این را بگویم که من هر چه دارم از کنگره و آموزش‌های کنگره است. توصیه من این است که من همسفر باید برای خودم به کنگره بیایم، صبر و استقامت داشته باشم و نقطه تحملم را بالا ببرم. علاوه بر اینکه در جهت یادگیری و آموزش تلاش می‌کنم، بال پرواز مسافر باشم نه اینکه نقطه مقابل او قرار بگیرم. بدانیم که هر چیزی یوم‌الفصلی دارد و نوبت باران محفوظ است. برای موفق شدن در کنگره و سفر کردن دو مورد وجود دارد:
یکی داشتن خواسته قوی و تلاش در راستای آن.
دوم اینکه باید اذن و فرمان خروج از تاریکی صادر بشود.
این که بدانیم هیچ نفسی بار نفس دیگری را به دوش نمی‌کشد و شاید نیاز من همسفر بوده است که با طولانی شدن سفر یا بد سفر کردن مسافر و برگشت آن، من هم باید آموزش ببینم و نقطه‌ تفکرم بیدار بشود. هر کدام از ما پیشینه‌ای و یا بازپرداخت‌هایی داریم. شاید نیاز مسافر است که بیاید، برود، برگشت کند و در همین آمدن و رفتن‌ها و برگشتن‌ها، مسافر آموزش می‌بیند و مراحل تکاملی‌اش را طی می‌کند.
پس خودمان را اذیت نکنیم. وظیفه‌ خود را انجام بدهیم و تلاش کنیم؛ اما توکل و امیدمان به خداوند باشد، صبور باشیم و مسافر را رها کنیم. البته رها کردن با عشق و سپردن او به راهنما و کنگره.
شعری زیبا در این زمینه وجود دارد:
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی‌باک‌تر از شیرم
هر لحظه که می‌کوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

توصیه‌ای با این مضمون وجود دارد که ز گهواره تا گور دانش بجوی…
چرا تا این حد یادگیری حائز اهمیت است؟

انسان در هر سنی نیاز به آموزش دارد؛ باید یاد بگیرد و در زندگی به آموزش‌ها عمل کند. تفاوت ما با حیوانات در همین علم و دانش ما است. دفتر زندگی ما با مرگ از بین نمی‌رود. ما در کنگره یاد گرفتیم که پایان هر نقطه، سرآغاز خط دیگری است، زندگی ما با مرگ از بین نمی‌رود و در بعد دیگر به زندگی خود ادامه خواهیم داد. قطعا این علم و دانش و تکامل نفس در بعد‌های دیگر هم نیاز است. انسانی که آموزش نبیند؛ مانند آب راکدی است که تبدیل به مرداب می‌شود؛ اما  کسی که آموزش می‌بیند همانند رودخانه و دریایی است که در مواجه شدن با مشکلات و سختی‌ها خودش را به اقیانوس می‌رساند. حدیثی در این زمینه داریم که می‌گوید:  «
اُطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِ» که این همان مفهوم «ز گهواره تا گوردانش بجوی» می‌شود. ما همیشه به آموختن علم و دانش نیاز داریم و برای آموختن و یادگیری هیچ وقت دیر نیست. کسی که دانا است هیچ گاه نمی‌گوید که من دانا هستم و خودش بی‌نیاز از آموزش نمی‌داند. انسان دانا افکار، گفتار و رفتار مشخصی دارد و دانسته‌هایش را در زندگی کاربردی و عملی می‌کند.

شما مدتی از کنگره دور شدید و دوباره بازگشتید. این فراق چگونه بود؟
اوایل ورود فکر می‌کردم که برای مسافرم می‌آیم و با خود گفتم که دست مسافرم را  بند می‌کنم و می‌روم؛ اما پس از مدتی متوجه شدم که حال خودم خراب‌تر از مسافرم است و من بیشتر از او نیاز به کنگره دارم. به خاطر یکسری مشکلاتی که پیش آمد، تایمی را از کنگره دور شدم. البته سی‌دی‌ها را گوش می‌کردم؛ اما این بودن در جمع و حضور در کنگره، انرژی دیگری به فرد می‌دهد. برای همین است که می‌گویند آموزش و تکامل در جمع اتفاق می‌افتد. اینجا بود که قدر کنگره را فهمیدم و متوجه شدم که حال خودم با بودن در کنگره، خیلی خوب می‌شود. بایستی در کنگره بمانیم، خدمت کنیم و تغییر جایگاه بدهیم تا به حس و حال خوب برسیم.

سخن پایانی
در پایان از آقای مهندس و خانواده محترم  ایشان که این بستر را برای ما فراهم کردند که آموزش بگیریم و به خودمان خدمت کنیم، از تمامی کسانی که زحمت می‌کشند تا کنگره بر پا باشد، از مرزبانان فعلی و مرزبانان دوره‌های قبل تشکر می‌کنم.
سخن خود را با پیامی از استاد سردار به پایان می‌رسانم:
امیدواری بسیار سبب قدم‌های محکم می‌شود. در اراده خود به جهت انجام کارها هیچ هراسی به خود راه ندهید؛ زیرا جلودار واقعی آن خداوندی است که ناممکن‌ها را در مقابل چشم شما تعیین و ممکن می‌نماید.

گفت‌و‌گو و تایپ: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون بیستم)
ویراستاری، تنظیم و ارسال: نگهبان سایت همسفر زینب (لژیون اول)
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .