به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان علیرضا هستم مسافر. مولانای جان میفرماید: «هر که را اسرار حق آموختند، مهر کردند و دهانش دوختند». یقیناً معرکهگیری از عدم شناخت درست مسئله به وجود میآید. من علیرضا قبل از کنگره همیشه در جمع مصرفکنندگان و در دورهمیهایمان متخصص در همه امور بودم؛ از انتصاب رئیسجمهور، پیشبینی بورس، اقتصاد، تحولات سیاسی در ایران و خاورمیانه، انبوهساز، کارشناس مسائل خانواده، فوقتخصص بیماریهای جسم و روان و.... ولی با ورود به کنگره و در مسیر درمان اعتیاد، با روش درمان DST و با داروی OT، آموزش و ایجاد دانایی و دانایی مؤثر به روش DST، در بستری مناسب با راهنماییهایی که با عشق و محبت مرا به سمت صراطمستقیم سوق داد، آموختم که اگر آگاهی دارم و اگر آموزشی گرفتم، اول و فقط روی خودم اجرایی کنم، اگر توانستم به مرحله اجرایی کردن آموزش در زندگیم برسم، خب به دانایی مؤثرم اضافه کردم و این بسیار اتفاق نیکویی است.
ولی اگر فقط آموزشها را دریافت کنم و بجای اینکه روی خودم کار کنم، شروع کنم به سخنرانی در بین اقوام و دوستان و آشنایان و خانواده و فقط متکلم وحده جمع باشم، این معرکهگیری است و هیچ ارزشی ندارد، حتی با هزاران توجیه که من مثلاً در حال آموزش دادن به اطرافیانم هستم!. در محیط نمایندگی هم از نظر من، محل استعمال سیگار و آن سطل زباله سیگار، میز معرکهگیری است و آن منطقه از نمایندگی، سیاهچال است که معمولاً عزیزان تازهوارد با معرکهگیری و قضاوتهای خود باعث بلعیده شدن (از مسیر خارج شدن) دیگر تازهواردین در آن سیاهچال میشوند. امیدوارم از آموزشهای کنگره به عملی کردن آموزشها در خودم و زندگیام برسم، نه به معرکهگیری و خودنمایی. معرکهگیری دقیقاً نقطه مقابل یادگیری است. سپاس که به مطلب من توجه کردید.
نگارش: مسافر علیرضا لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
105