English Version
This Site Is Available In English

خدمت و آموزش سپری در مقابل معرکه‌گیری

خدمت و آموزش سپری در مقابل معرکه‌گیری

اساس و پایه خلقت و آفرینش محبت است و انسان‌ها برای دو هدف اصلی پا به هستی گذاشته‌اند؛ یکی آموزش و دیگری خدمت. دلیل ورود ما به کنگره درمان اعتیاد است، زیرا فهمیدیم که تنها با اراده نمی‌شود بر اعتیاد غلبه کرد، بنابراین باید دانایی خود را افزایش دهیم. در کتاب عبور از منطقه۶۰ درجه زیر صفر آیه‌ای از کلام الله شریف در سوره بلد آمده است؛ " فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَ مَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ فَكُّ رَقَبَةٍ" پس نگذشته است بر گذرگاه سخت و چه چیز دانا کرد تو را، گذرگاه سخت چیست؟ آزاد کردن بنده و این رهانیدن، رهانیدنی است که انسان بایستی خودش، خودش را به رهایی برساند، بنابراین عبور از این گذرگاه سخت بدون داشتن علم و آگاهی غیرممکن است.

این علم و دانایی و به کارگیری آن است که باعث می‌شود تا فرد از حوزه و کشش بسیار قدرتمند اعتیاد و موادمخدر خارج شود و بر نیروی آن فائق آید و تا این علم و دانایی وجود نداشته باشد نمی‌توان حتی یک قدم مفید و مؤثر برداشت چه برسد به درمان قطعی اعتیاد. برای رسیدن به این دانایی ما در علوم جهان‌بینی کنگره۶۰ مثلثی داریم تحت عنوان مثلث دانایی که اضلاع آن عبارتند از؛ تفکر، تجربه و آموزش که این سه مؤلفه در کنار یکدیگر و به موازات هم ما را در سطوح مختلف به دانایی می‌رسانند البته لازم به یادآوری است که دانایی زمانی اتفاق می‌افتد که هر سه ضلع مثلث تقریباً به یک اندازه رشد کنند. 

در حوزه اعتیاد مصرف‌کننده موادمخدر تجربه‌های بسیاری در مورد مصرف و ترک‌های گوناگون دارد و همچنین در کنار تجربه، تفکر بسیاری نیز داشته است که چگونه خود را از این گرداب نجات دهد و راه‌ها و روش‌های مختلفی را به کار گرفته است، نکته مهم این است که به دلیل کمبود آموزش، شناخت و دانش صحیح در مورد درمان اعتیاد در درمان خود موفق نبوده و به بیراهه رفته است و هر بار که اقدام به ترک اعتیاد نموده با وضعیتی بدتر، دو مرتبه به مصرف برمی‌گردد و چنین فردی با ورود به کنگره۶۰ و با قرار گرفتن در مسیر و جریان آموزش، ضلع آموزش مثلث دانایی او کم‌کم رشد می‌کند و با دیگر اضلاع مثلث دانایی او در زمینه اعتیاد هم سطح می‌شود.

در این حالت دانایی و دانش او برای حرکت مفید و سازنده، مؤثر واقع خواهد شد و می‌تواند در این مسیر دشوار و پر فراز و نشیب حرکت نماید و ما حرکت و پیشرفت و همچنین تغییرات را در او به وضوح مشاهده می‌کنیم. پس از این‌که مصرف‌کننده موادمخدر با شروع سفر توانست از نام زیبای مسافر استفاده و به مفهوم واقعی سفر و حرکت کند حتی پس از گذشت چند روز می‌توانیم تغییرات را در سیمای او مشاهده کنیم. منظور از بیان این مطالب این بود که بدانیم فلسفه وجودی ما در کنگره۶۰ درمان و رهایی از اعتیاد است و برای این امر شدیداً به یادگیری و آموزش نیاز داریم و در واقع اینجا هستیم که بیاموزیم و آموزش ببینیم، یاد بدهیم و آموزش دهیم.

در هر اجتماع انسانی از مدرسه گرفته تا دانشگاه، از فروشگاه تا کارخانه و خلاصه هر جایی که تعدادی انسان با همدیگر باشند، مسائل حاشیه‌ای نیز وجود دارد و کنگره۶۰ نیز از این قاعده مستثنی نیست و ما نمی‌خواهیم ادعا کنیم که تمام اعضای کنگره۶۰ به طور کامل از این مسائل به دور هستند، ممکن است در اینجا نیز مسائل حاشیه‌ای در حد جزئی وجود داشته باشد؛ اما عده‌ای بسیار کم وارد این مسائل می‌شوند، آن‌ها افرادی هستند که نیروی خود را صرف آموزش، یادگیری و خدمت نمی‌کنند، این افراد به صورت خودکار جذب مسائل منفی و حاشیه‌ای مانند غیبت کردن، دیگران را نقد کردن و همچنین در امور شخصی دیگران تجسس می‌کنند و در نهایت معرکه می‌گیرند‌، معمولاً نق‌زدن‌ها و وارد حاشیه شدن‌ها ابتدا در ذهن و تفكر ايجاد می‌‌شود و از آنجا كه به هر چه فكر كنيم همان برای ما اتفاق می‌افتد، در عمل نيز اين مسئله نمود پيدا می‌كند و شخص عملاً از مسير خارج می‌شود. 

خصوصيت خاص افرادی كه خدمت نمی‌كنند و به‌نوعی بازیگر نیستند، همين مسئله ايراد گرفتن از خدمت ديگران و یا از تمام كارهایی كه در كنگره انجام می‌شود و این نق‌زدن‌ها هميشگی است، در كنار خدمت، آموزش و يادگيری نيز باعث می‌شود تا ديگران مجال و تفكری برای اين‌گونه مسائل نداشته باشد، تجربه نشان می‌دهد افرادی که در کنگره۶۰ در چرخه آموزش و خدمت هستند به ندرت جذب این مسائل حاشیه‌ای می‌شوند و آن‌هایی که بازیگر هستند به دلیل دریافت آموزش و خدمت می‌توان تغییرات را در تفکر و اندیشه و همچنین جهان‌بینی آن‌ها به وضوح مشاهده کنیم و این‌گونه مسائل برای آن‌ها معنا و مفهمومی ندارد.

قدرمسلم رابطه‌ای بين يادگيری و معركه‌گيری برقرار می‌شود كه با فاصله گرفتن بین آموزش و خدمت به سمت مسائلی مانند معركه‌گيری كشيده می‌شويم، البته اين دو نقطه مقابل یکدیگر هستند و در کنار هم وجود ندارند. شهر وجودی، تفكرات و ذهن ما تنها جای يكی از اين‌ها است؛ يادگيری، آموزش و خدمت يا معركه‌گيری، نق زدن و حاشيه که مورد  دوم از جهل و ناآگاهی ما سرچشمه می‌گیرد. بیرون از ما دشمنی وجود ندارد، بلکه دشمن درون ما است به همین دلیل بايد بياموزيم و عمل كنيم. 

عشق به انجام که باشد چیزی به نام مانع معنا ندارد، برای درمان اعتياد نیز بدون عشق مطمئناً نيروی اهریمن بسیار قوی عمل می‌کند، اعتياد بيماری نيست كه با سهل‌انگاری درمان شود، درمان اعتياد نيروی عظيمی می‌طلبد كه جز با نيروی عشق نمی‌توان به مصاف آن رفت، اين عشق، عشق به آموختن و عمل كردن است، بنابراین بايد ساخته شويم و برای این کار آموزش لازم است و به قول معروف اگر افسار نفس و خواسته‌های آن را در دست نگیریم، نفس افسار ما را در دست می‌گیرد. 

نویسنده؛ همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
عکس، ویرایش و ارسال؛ همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .