English Version
This Site Is Available In English

خدمت به خود با دوری از حواشی

خدمت به خود با دوری از حواشی

یازدهمین جلسه از دوره چهل و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی ارتش با استادی ​راهنما همسفر اعظم، نگهبانی همسفر فرشته، دبیری همسفر هنگامه با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه‌گیری» در روز سه‌شنبه ۲۹ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

خوشحال هستم که بار دیگر این جایگاه را تجربه می‌کنم. دستور‌جلسه امروز رابطه یادگیری و معرکه‌گیری است که از دو بخش تشکیل شده؛ همان‌طور که می‌دانیم یادگیری به معنای آموزش و فراگرفتن است که در طول زندگی برای همه ما اتفاق میفتد. یادگیری هیچ پایانی ندارد و انسان تشنه یادگیری است. با خود فکر می‌کردم چرا هر هفته در این‌ مکان جمع می‌شویم و آموزش‌ها را فرامی‌گیریم و در کنار یک‌دیگر حس خوبی داریم؟ این آموزش‌ها از روز الست در تمامی انسان‌ها نهادینه شده و زمانی که به کنگره۶۰ می‌آییم با صحبت‌های آقای مهندس، سی‌دی‌ها و آموزش‌هایی که از راهنمایان خود می‌گیریم همه برای‌مان یادآوری می‌شود و یک‌سری مسائل که قدرت مطلق برای صلاح ما از یاد ما برده، با آموزش‌هایی که در کنگره‌۶۰ می‌بینیم به ما یادآوری می‌شود. بخش دوم دستورجلسه مربوط به معرکه‌گیری است؛ با خود فکر می‌کردم که چرا یک کلمه مثبت در کنار یک کلمه منفی قرار گرفته‌است؟ زمانی‌که من آموزش‌های خود را کامل فراگیرم و انسانی آگاه و به دور از حواشی باشم قطعاً زمانی‌که با یک انسان معرکه‌گیر برخورد کنم می‌خواهد با بیان کردن یک‌سری مسائل بی‌ارزش وقت و انرژی من را بگیرد و من را از راهی که می‌روم دور کند. قطعاً من هم زمان‌ها و یا روزهایی این مسئله برایم پیش آمده که معرکه‌گیر بودم، با خود می‌گویم اگر من انسان آگاهی بودم و می‌توانستم کاری کنم دانسته‌هایی که به‌دست آورده‌ام از دست ندهم زمان خود را برای شخص معرکه‌گیر نمی‌گذاشتم. از راهنمای خود یاد گرفتم که اگر زمانی قرار شد در ذهنم یک اتفاق منفی یا معرکه‌گیری اتفاق بیفتد به آن فکر بگویم برو و من نمی‌خواهم به تو فکر کنم. آن ‌زمان از فکر تو بیرون می‌رود و دیگر این فکر به ذهن شما نمی‌آید که حال شما با آن خراب شود. تمام دستورجلسات تکراری هستند؛ اما آقای مهندس آن‌ها را بسیار هوشمندانه پیش می‌برند. چرا که دید من در این هفت یا هشت سالی که به کنگره۶۰ می‌آیم نسبت به سال اولی که با این دستورجلسه برخورد کردم در حال حاضر بسیار تغییر کرده. ممکن است من در فضایی قرار بگیرم و اتفاقی بیفتد که حال من را بد کند اما یک دفعه جرقه‌ای در ذهن من زده می‌شود و به خودم می‌گویم، نه اعظم این کار ضد ارزش است، حتی بستن پیمان وادی هشتم خیلی به من کمک کرده است.

اصولاً همگی می‌دانیم که انسان فراموش کار است، ذهن انسان فرار است. یک وقت هایی یادم می‌رود که سه یا چهار ساعت زمان گذاشته‌ام و با خودم عهد بسته‌ام که یک‌سری کارها را انجام ندهم و یک‌سری کارهای ارزشی را انجام بدهم، همان پیمان وادی هشتم خودش راهی است که مسبب می‌شود تا من یک‌سری کارها را همان‌جا متوقف کنم. به نظر من در زندگی باید من این را بفهمم و آگاه باشم که خوبی، خوب است و بدی، بد است. یک‌سری انسان‌ها حال‌شان خوب است و یک‌سری انسان‌ها حال‌شان بد است، من باید آگاه باشم که چگونه با آن‌ها برخورد کنم که وارد هیچ قضیه‌ای نشوم. آقای مهندس همیشه ما را دور هم این‌جا جمع کرده‌‌اند تا به نظر من دو چیز را به منِ اعظم یاد بدهند اول سلامت روح و روانم بعد سلامت جسمم. وقتی من به دور از حواشی باشم بزرگ‌ترین خدمت را اول به خودم کرده‌ام و با این کار راهم را پیدا می‌کنم. به نظر من در انتها راه‌های رسیدن به خدا بسیار زیاد است چرا که انسان پکیج کاملی از کارهای ارزشی و ضدارزشی است؛ اما وقتی من غیبت می‌کنم یا دروغ می‌گویم، کار ضد ارزشی توسط نیرو‌های بازدارنده انجام می‌دهم زمانی که به خودم بیایم سکوت می‌کنم و دیگر آن کار را انجام نمی‌دهم. از گفتن یک‌سری مسائل اجتناب می‌کنم و همین باعث می‌شود که من یک قدم به خداوند نزدیک‌تر شوم. این موضوع را برای خودم می‌گویم که از بسیاری از کارهایی که می‌دانم ضدارزشی است باید دست بردارم فقط به بهانه رسیدن به حال خوش. تا خودم این کارها را انجام ندهم و به باورش نرسم نمی‌توانم به رهجو این مطلب را انتقال بدهم و این خیلی مهم است. در انتها همیشه شکرگزار خداوند باشیم برای هر دم و بازدم و سلامتی‌مان، خودمان را درگیر حواشی نکنیم، تمام انجام ندادن کارهای ضدارزشی فقط برای رسیدن به حال خوش است؛ چه‌بسا جناب مهندس این دستورجلسات را زنجیروار پشت سر هم گذاشته‌اند نمی‌دانم به این فکر کرده‌اید که دستور جلسه هفته قبل چه بود؟ آیا یادتان می‌آید؟ دستور جلسه‌ هفته پیش سیستم ایکس بود، این هفته دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکه‌گیری‌ است. این‌ها همه به هم متصل هستند، یعنی باید سیستم ایکس من توسط خودم درست شود تا بتوانم در ادامه پله‌ بعدی دستور جلسه بعدی را درک کنم تا هم جسم و هم روانم در کنار جهان‌بینی که این‌جا آموزش می‌گیریم هر دو به آن مقصودی که پروردگار از ما خواسته است تا به شیطان نشان دهد که انسانی که من از روح خودم در آن دمیده‌ام این است، اعظم این است. آن انسانی نیست که تو می‌خواهی ثابت کنی، فقط به منزله‌ اختیاری که دارد. حال قرار است راه خوب را انتخاب کنم یا راه بد.

برگزاری آزمون در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳ در نمایندگی ارتش:

مرزبانان کشیک: همسفر هانیه و مسافر قاسم
عکس: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون یکم) عکاس
تایپ، ویراستاری و ارسال: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون سوم)

همسفران نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .