گزارش تصویری از لژیونهای ویلیام (درمان سیگار) به روایت تصویر
خلاصه سخنان راهنمای محترم درمان نیکوتین مسافر محمدجواد:
سلام دوستان محمد جواد هستم مسافر نیکوتین؛
دستور جلسه امروز بسیار تا بسیار کاربردی و مهم میباشد. ما ۵۲ تا دستور جلسه داریم که هر کدام از این دستور جلسات یک شاه کلید در اختیار ما قرار میدهد که در مسیر حرکت دچار مشکل نشویم. کنگره مانند یک حمام عمومی میماند، ما وقتی که داخل آن میشویم باید لباسهایمان را در بیاوریم تا بتوانیم خودمان را شستشو دهیم و نمیتوانیم بگوییم که من با لباس میخواهم داخل حمام شوم.
زمانی که ما صحبت از درمان سیگار میکنیم یعنی درمان سیگار هم جزئی از درمان محسوب میشود، تا زمانی که ما درمان سیگار را انجام ندهیم رهایی مواد هم چندان ذوقی ندارد. شفای ما در کنگره جهانبینی میباشد و عمده مشکل ما در مسئله جهانبینی میباشد یعنی روز اولی که ما مواد مخدر و سیگار مصرف کردیم سیستم ایکس سالمی داشتیم، در تأیید این حرف میتوان گفت که زمانی که ما چند تا دود مواد مصرف کردیم، دیدیم که دیگر توانایی مصرف بیشتر را نداریم و مشکل در اینجا بود که ما بازی زندگی را بلد نبودیم و جایی هم یاد ما نداده بودند، مثلاً زمانی که از خیابان میخواهیم پیاده رد بشویم و چراغ قرمز است ما باید بایستیم، ما خیلی از مسائل ساده زندگی را بلد نبودیم. متأسفانه انسان مصرف کننده قانون گریز میباشد و میخواهد قانون را زیر پا بگذارد و ما همیشه در زندگی دنبال راحتی بودیم ولی در کنگره ما باید این خصلت راحت طلبی را کنار بگذاریم و این را هم باید بدانیم که هر چیزی که راحت به دست میآید، راحت هم از دست میرود.
اگر جهانبینی ما درست نشود حتی اگر مصرف مواد هم کنار برود، میبینیم که آن زمانی که مواد مصرف میکردیم مشکلات کمتری داشتیم و حالا با مشکلات بیشتری روبرو میشویم و همین امر باعث میشود که دوباره به مصرف مواد روی بیاوریم. یک ضربالمثل معروف هست که میگوید: اگر از آموزگار آموختی که هیچ ولی اگر از آموزگار نیاموختی روزگار با سیلی محکمی به تو خواهد آموخت و حتی ممکن است با از دست دادن بهترین داشتهها، ما این قضیه را متوجه شویم و این است که زمانی که شخص وارد کنگره میشود و بعد از مدتی به خاطر رعایت نکردن یک سری اصول و قوانین نمیتواند موفق بشود دچار معرکهگیری میشود. شخصی که معرکهگیری میکند اول شروع میکند به نق زدن و پچ پچ کردن و چند نفر را با خودش هم آواز میکند و اشخاصی دور هم جمع میشوند که با هم، هم حس و هم آوا هستند. بعد وارد حاشیه میشوند و از آموزشها و متن دور میمانند.
چرا شخص معرکه گیری میکند؟ به خاطر اینکه دچار عذاب وجدان شده و نمیتواند انرژی را از متن بگیرد و میخواهد بار عذاب خود را به دوش دیگران بیندازد و شروع میکند به حاشیه پردازی و از آموزش دور میشود. رابطه یادگیری و معرکهگیری رابطه عکس دارد و هرجا که معرکه گیری باشد، یادگیری در کار نیست . شرط لازم برای یادگیری و آموزش این است که شخص از حاشیه دوری کند و یک مسافر سفر اولی باید از جمع دوستان سفر اولی خود که دور هم جمع شدند دوری کند، مخصوصاً اگر در حال مصرف سیگار هستند. معرکه گیری بار منفی زیادی به همراه دارد. یکی از آفتهای یادگیری و در نهایت رسیدن به دانایی که سد محکمی در برابر رسیدن به خواستههای نامعقول و نیروهای بازدارنده است دوری از حاشیه و معرکهگیری میباشد. شما یک رودخانه را در نظر بگیرید که در وسط این رودخانه آب زلالی در حال حرکت است و ما هر چقدر که به حاشیه این رودخانه نگاه کنیم، میبینیم که زبالههای بیشتری جمع هستند و ما باید این دستور جلسه را ملکه ذهن خود کنیم که هرجا در کنگره یک آدم حال خراب و یک شخصی که موفقیتی کسب نکرده و شکست خورده را دیدیم، از آن دوری کنیم. ما یک مثلی داریم که میگوید: اگر با عقابها هم پرواز باشید شما را به اوج آسمان میبرند ولی اگر با پشهها هم پرواز باشید شما را به سطل زباله خواهند برد. اشخاص معرکهگیر میخواهند ما را به حاشیه بکشانند و نقش همان حشرات آموزش ناپذیر را دارند و این اشخاص باید خودشان را از حاشیه بیرون بکشند و وارد متن بشوند. ما باید خودمان تشخیص بدهیم که هرجا که دچار معرکهگیری شدیم، تفکر کنیم که کجای کار ما میلنگد و در کجای کار فرامین را اجرا نکردهایم و یک بازنگری به کارهایمان داشته باشیم. ما مثل یک باتری میمانیم که اگر در جایگاه خودمان نباشیم شارژ نمیشویم. حاشیه و معرکهگیری مثل یک جاده خاکی میماند که از ناکجا آباد سر در میآورد.
این دستور جلسات برای ما مثل یک گارد ریل میمانند که ما در مسیر حرکت دچار مشکل نشویم، در بازی زندگی هم هرجا که ما دچار حاشیه و معرکهگیری شویم از مسیر اصلی دور میشویم و نمیتوانیم به اهدافمان برسیم.
در مورد سیگار هم ما باید بدانیم که جسم ما مثل یک ماشین میماند و در مسیر زندگی ما به این ماشین نیازمندیم و ما با مصرف سیگار باعث میشویم که این ماشین درست کار نکند و یک جایی در مسیر ما را جا بگذارد و باید حواسمان باشد که با دستهای خودمان، خودمان را بدبخت نکنیم و شخص تا قضیه سیگار را درست نکند، چه در سفر اول و چه در سفر دوم نمیتواند از مسیر زندگی لذت ببرد و انرژی را نمیتواند از کائنات دریافت کند.
نگارنده: مسافر بهزاد لژیون ۱۱
عکاس: مسافر مسعود لژیون ۷
تنظیم: مسافر وحید لژیون ۱۸
ارسال: مرزبان خبری مسافر ایمان
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
465