یادگیری و معرکه گیری دو کلمه ای هستند که درمقابل هم قرار می گیرند

پنجمین جلسه از دوره سیزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی قائم‌شهر، با استادی راهنمای تازه واردین مسافر اسحاقعلی، نگهبانی مسافر عادل و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری» سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، اسحاقعلی هستم یک مسافر.
خداوند را شاکرم که امروز در جمع شما هستم. از لژیون تازه واردین سپاسگزارم که این جایگاه را به من اختصاص دادند تا بتوانم از شما آموزش بگیرم.
دستور جلسه، رابطه یادگیری و معرکه گیری است. در این چهارپنج سالی که در کنگره هستم اینطور متوجه شدم ساختار و استاندارد کنگره براساس بخشش و گذشت می باشد؛ یعنی من زمانی به رهایی رسیدم و درمان شدم که توانستم مواد را ببخشم. اگر در کنگره۶۰ توانایی ای در من ایجاد شده، با بخشش، گذشت و انفاق بوده که این اتفاق رخ داده است.
یادگیری و معرکه گیری دو کلمه ای هستند که درمقابل هم قرار می گیرند. من با قرار گرفتن در پروسه یادگیری می توانم از معرکه گیری فاصله بگیرم؛ یعنی برای فاصله گرفتن از معرکه گیری لازم است از نقطه سیاه درون خود تبعیت نکنم. اگر من بتوانم از گذر معرکه گیری خارج شوم، آنوقت می توانم آموزش بگیرم.
برای رها کردنِ معرکه گیری باید اول رها کردن را بیاموزم. من در ساختار کنگره ۶۰ به عنوان راهنمای تازه واردین مشغول خدمت هستم و طبق استاندارد و چهارچوبی که به من معرفی کردند کارم را انجام می دهم. اگر خارج از این استاندارد عمل کنم و مثلاً در کار کسی دخالت کنم ، این می شود معرکه گیری.

معرکه گیری از جهل، ناآگاهی و نادانی می آید؛ یعنی برای مثال وقتی من در مسئله ای که در شرح وظایف من نیست و به من ارتباطی ندارد دخالت کنم می شود معرکه گیری. برای اینکه معرکه گیر نباشم، باید از رفتارهای ضد ارزشی که برخلاف تجربه، تفکر و دانش هستند پرهیز کنم. قضاوت کردن، پشت سر دیگران حرف زدن، کینه ورزی و حسادت، همه درواقع همان معرکه گیری هستند که شالوده آنها عدم دانایی است.
ما در زمان مصرف مواد مخدر معرکه گیر بسیار خوبی بودیم و انرژی ای را که باید صرف شکوفایی فضیلت هایمان می کردیم،در راستای مسائل دیگری هدر می دادیم.
اگر من در مسیر دانش، آگاهی و دانایی قرار بگیرم، قطعاً دیگر معرکه نمی گیرم.


ممنونم که با سکوتتان به صحبت های من گوش کردید.