جلسه اول از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی اسلامشهر با استادی همسفر فهیمه، نگهبانی همسفر مرضیه و دبیری همسفر لیلا با دستور جلسه (رابطه یادگیری با معرکهگیری) روز سهشنبه ۲۹ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز بهکار کرد.
سخنان استاد:
دستورجلسه مربوط به یادگیری و معرکهگیری میباشد، وقتی خانم زهرا به من گفتند جلسه بعد استاد هستید و دستورجلسه در مورد یادگیری و معرکهگیری است؛ واقعا به درون خودم نگاه کردم، دو سه روزی که در این رابطه فکر میکردم متوجه شدم که خیلی مربوط به من است و من را با خودم روبرو میکند. در رابطه با یادگیری ابتدا آقای مهندس چنین میفرمایند: ما باید آموزش بگیریم و در حال رشد باشیم. من باید برای تغذیه خود یکسری اطلاعات کسب کنم؛ در کنگره برای من شرایط فراهم شده که تناسب و سلامت جسمم را بدست آورم و آموختم که ورزش روی سیستمایکس تاثیر دارد و سطح نشاط را بالا میبرد. همینطور آموزشهای زیادی فرا گرفتم، که با فرزندم چطور رفتار کنم که فرزند بهتری اول به خود و بعد به جامعه تحویل دهم.
در طرف دیگر ترازو معرکهگیری قرار دارد که معکوس این قضیه است که هرچقدر سطح یادگیری من بالا رود، در حال آموزش باشم، در جهت ارزشها و در مسیر صراط مستقیم حرکت کنم سطح دانایی من بالا میرود؛ درواقع طرف مقابل معرکهگیری است که ریشه در جهالت، ترس، منیت و ناامیدی من دارد. هرچقدر بیشتر معرکهگیری کنم سطح آگاهی، دانایی و آموزش پایین میآید و من از آموزش دور میشوم. وقتی من یک اشتباهی انجام میدهم درواقع به خاطر منیت است که قبول نمیکنم این اشتباه را انجام دادهام و بهخاطر تعصبی که دارم خود را مقصر نمیدانم و میخواهم شخص دیگری را مقصر جلوه دهم و بهدلیل ناامیدیهایی که دارم از خواستههایم دور میشوم و هیچ انرژی درونی در من وجود ندارد که بخواهم حرکت کنم.
۶سال پیش حرف من به راهنمایم همسفر فائزه این بود که من شاغل هستم سهساعت در راه هستم و فرصت نمیکنم که به کنگره بیایم و دائم درحال بهانه تراشی بودم و انرژی درونی من پایین آمده بود و ناامید بودم که نکند مسافر من خوب سفر نکند و نتواند از پس این مسئله برآید؛ که همه اینها باعث میشد که مدام نق بزنم و بهانه تراشی کنم و نتیجه این شد که من از آموزشها باز ماندم. من متوجه شدم که رفتار همسفر روی مسافر تاثیر دارد، یک جایی مطلبی را میخواندم که میگفت: اگر میخواهی یک صفت در همسرت رشد کند آن صفت را در خودت تقویت کن؛ اگر من یک کنگرهای محکم و پابرجا بودم و صدِ خود را در این راه میگذاشتم در مسافرم قطعاً تاثیرگذار بود؛ پس من باید اینجا درس بگیرم. تو به خودت میآیی و میگویی خدا چقدر من را دوست دارد که کنگره را سر راهم قرار داد و کنگره سطح جهانبینی ما را بالا بردهاست. فکر میکنم درهای رحمت خداوند به روی من بسته شده یا نه؟ خداوند از هر مسئلهای در جهت سرازیر شدن رحمتهایش به سوی من اقدام میکند.
شخصی که میخواهد جهانبینیاش رشد کند درواقع باید از تماشاچی بودن دست بردارد؛ زمانیکه وارد بازی میشویم درهای رحمت خداوند به رویمان باز میشود. استاد امین در مورد رحمت الهی میگویند: اگر میخواهید رحمت الهی به سمت شما بیاید، باید ناامیدی را کنار بگذارید و قوی شوید. باید جهاد کنی، کوشش کنی، رشد کنی و تسلیم رب خودت و راهنمای خودت باشی. انسان باید خودش را قضاوت کند که من چقدر تسلیم راهنمایم شدهام و فرمانبردار هستم. استاد امین میفرمایند: اگر میخواهی رحمت خداوند شامل حالت شود باید بیشترین بهره را از چیزهایی که داری ببری؛ برای مثال کنگره الان در مسیر من قرار گرفتهاست باید بیشترین بهره را ببرم.
معرکهگیری از چه چیزی نشئت میگیرد؟ از ترس، منیت و ناامیدی که باید یک ترسی را القا کند و بگوید ای شیطان برو در دل افراد ترس را القا کن. وقتی ترس را القا میکنی در واقع وجود آن شخص را شیطانی میکنی؛ وقتی وجود شخص شیطانی شد استرسها و ناامیدی به سراغ شخص میآید و شخص نمیتواند حرکتش را انجام دهد. معرکهگیری یک حرکت ذهنی و روانی است؛ زمانیکه به مسافرم گیر میدهم که چرا مثل آن موقع نشدی، چرا حالت خوب نیست. من همیشه مسافرم را طی سفر قضاوت میکردم، واقعا همسفر باید یاد بگیرد که معلم مسافرش نباشد اینکه بخواهی معلم مسافرت شوی هیچ تاثیری ندارد، تاثیر زمانی اتفاق میافتد که کنگرهای بودن در رفتار و عمل من متجلی شود.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر زهرا و همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر زهرا(لژیون سوم)
رهایی ۳۰ سیدی همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر منیره(لژیون ششم)
تایپ: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر عاطفه(لژیون چهارم)
عکاس: همسفر نسیم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر نازنین
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
193