جلسه دوم از دوره بیست و ششم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حسنانی به استادی همسفر نیره، نگهبانی همسفر طیبه و دبیری همسفر فیروزه با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» روز سهشنبه ۲۹ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که یک روز دیگر در کنگره و در کنار شما همسفران هستم تا آموزش بگیرم. از همه کسانی که باعث شدند تا من این جایگاه را تجربه کنم قدردانی میکنم، علیالخصوص راهنمای خوبم که به من اعتماد کردند و این فرصت را در اختیار من گذاشتند. دستور جلسه در مورد «رابطه یادگیری و معرکهگیری» است. کلمه یادگیری در کنگره برای ما به خوبی معنا شده است و همه ما اهمیت آن را به خوبی میدانیم. یادگیری فقط مربوط به درس، مشق و نوشتن سیدی نیست. ما در هر لحظه از زندگی خود در حال یادگیری و آموزش هستیم.
آقای مهندس معرکهگیری را اینگونه معنا کردهاند: «زمانی که انسان در کارها و اهداف خود شکست میخورد، ممکن است دچار معرکهگیری شود.» این جمله را بیان کردم تا بگویم وقتی در اهداف خود شکست میخوردم و بر سر دوراهی قرار میگرفتم، میتوانستم یکی از دو راه پیشرو را انتخاب کنم. راه اول بررسی کنم که چرا شکست خوردهام و کجای کار من اشتباه بود و راه دوم این است که معرکهگیری را انتخاب کنم و این کار به معنای این است که تمایل دارم بر اشتباهات خود پافشاری کنم. معرکهگیری نشاندهنده کمبود دانش و میزان خودخواهی، حسادت و منیت است.
من در گذشته معرکهگیر قهاری بودم و اگر زمام نفس اماره از اختیارم خارج شود، دوباره به همان دوران بر خواهم گشت. وقتی به گذشته فکر میکنم در دو موقعیت کلی خود را میبینم. یکی زمانیکه میخواستم پاسخگوی اعمال خود نباشم. به یاد دارم سفر اولی بودم و سیدی نمینوشتم. وظیفه من این بود که هر هفته سیدی همراه داشته باشم؛ اما هر بار برای انجام ندادن آن فقط بهانهتراشی میکردم؛ هر چند که هیچگاه نتوانستم راحت برای آن دلیل بیاورم، حتی زمانیکه شرایط انجام آن را نداشتم. یادم است که دیدهبان علی فرمودند: «بهشت را به بها میدهند نه به بهانه»
دومین موقعیتی که دچار معرکهگیری میشدم هنگامی بود که میخواستم روی خطای خود را بپوشانم و از عذاب وجدان خلاص شوم. بارزترین مثال آن ورود من به لژیون ویلیام وایت است. داستان به این شکل است که من تفریحی قلیان مصرف میکردم. در جلسات کنگره حضور داشتم؛ اما عصبی، پرخاشگر و کلافه بودم و نمیدانستم که علت آن چیست؟ راهنمای من با زیرکی و ذکاوت خود متوجه مشکل شده بود، زمانیکه ایشان این موضوع را متذکر شدند؛ ابتدا تلاش کردم با معرکهگیری و حاشا کردن از این مسئله اجتناب کنم؛ اما زمانی که پذیرفتم و سفر ویلیام وایت را شروع کردم، چیزهای زیادی به دست آوردم که قابل وصف نیست. چشمان من هر روز بازتر میشد، دانش بیشتری کسب کردم و قدرت درک من نیز بالاتر رفت و در نهایت گوهر ارزشمند سلامتی را به دست آوردم.
در لژیون ویلیام وایت متوجه شدم که معرکهگیری یعنی چشمانم را ببندم، دهان خود را باز کنم و هر کاری را که میخواهم انجام دهم؛ یعنی نه تنها ایراد خود را گردن نمیگرفتم؛ بلکه به دیگران میفهماندم که اشتباه اصلی در شما است. آقای مهندس میفرمایند: «وقتی با انسانها صحبت میکنید حرفهای آنها را بشنوید؛ اما درون آنها را نیز ببینید؛ زیرا شیطان به زیباترین شکل ممکن وارد ذهن و اندیشه انسان میشود» زمانیکه فردی معرکهگیری میکند، شما را نیز درگیر و ذرهذره به عمق تاریکیها میبرد و در پی نابودی او، شما هم نابود خواهید شد؛ پس ابتدا مراقب اعمال خود و سپس به معرکهگیریهای اطرافمان دقت کنیم.
در ادامه مراسم تجلیل راهنما همسفر رضیه
رهایی ویلیام وایت راهنما همسفر مرضیه و راهنما همسفر فاطمه رهجویان راهنما همسفر الهه
رهایی ۳۰ سیدی راهنمای تازهواردین همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
مرزبانان کشیک: همسفر سمانه و مسافر رضا
تایپ: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم) و همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون دهم)
عکاس: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی حسنانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
549