English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری ریشه در جهل و ناآگاهی ما دارد

معرکه‌گیری ریشه در جهل و ناآگاهی ما دارد

سلام دوستان کلثوم هستم همسفر
هنگامی‌که انسان متولد می‌شود از همان ابتدا شروع به یادگیری می‌کند؛ مثلاً غذا خوردن را یاد می‌گیرد، بعد از مدتی راه رفتن و سخن گفتن را نیز آموزش می‌بیند. هرقدر که بزرگ‌تر می‌شود مسائل زیادتری را یاد می‌گیرد؛ اما یکی از نیروهایی که باعث می‌شود انسان از آموزش گرفتن و یادگیری عقب بماند، معرکه‌‌گیری است. عوض کردن یک موضوع و تبدیل آن به چیز دیگر همان معرکه‌گیری می‌شود.
هرگاه من بخواهم اشتباهی را که مرتکب شده‌ام نادیده بگیرم، شروع می‌کنم به معرکه‌گیری و اشتباه خود را پشت این معرکه‌گیری پنهان می‌کنم. در بعضی مواقع برای این‌که دچار ناراحتی و عذاب وجدان می‌شوم، تمام سعی خود را می‌کنم که با معرکه‌گیری مسئله را حل کنم.
در کنگره نیز مسئله معرکه‌گیری اتفاق می‌افتد؛ اگر شخص مسافر، مرتب در حال نق زدن، غر زدن و ایراد گرفتن باشد، حتماً چیزی وجود خود دارد که با معرکه‌گیری قصد پنهان کردن مشکل را دارد.
معرکه‌گیری باعث می‌شود که انسان از یادگیری آموزش‌ها صرف‌نظر کند و به خیال اینکه دانایی کامل را در مورد مسئله موردنظر دارد از آموزش‌ها عقب می‌ماند. اگر انسان چنين تفکری داشته باشد روزبه‌روز از آموختن کناره‌گیری خواهد کرد و در نهایت تنها حصاری نامرئی به دور خود می‌پیچد و به‌طرف مسائل ضدارزش‌ کشیده خواهد شد.
یادگیری و معرکه‌گیری کاملاً مخالف یکدیگر هستند؛ اگر ما به دنبال یادگیری باشیم به‌طرف‌ آرامش، آسایش و دانایی حرکت می‌کنیم. آموزش‌هایی که در کنگره وجود دارد معانی بسیار متفاوتی با جاهای دیگر دارد. من همسفر زمانی‌که وارد کنگره شدم توانستم درک درستی از آن داشته باشم؛ بنابراین مسئله مهم این است که در کجا به دنبال آموزش و یادگیری هستیم.
مثلث دانایی در کنگره‌‌۶۰ از سه ضلع تجربه،‌‌ تفکر و آموزش تشکیل ‌شده است و من باید بتوانم به‌طور یکسان این سه ضلع را گسترش بدهم تا به دانایی برسم و بتوانم معنی یادگیری و معرکه‌گیری را درک کنم و آن‌ها را از یکدیگر تشخیص بدهم.
اگر در مسیر معرکه‌گیری باشیم به مثلث جهالت می‌رسیم که تشکیل‌ شده از ترس، ناامیدی و منیت است. ترس تفکر را می‌خورد، ناامیدی مانع از آموزش می‌شود و منیت باعث می‌شود که من فکر کنم بهتر از همه می‌دانم و در نهایت از آموزش‌ها فاصله می‌گیرم و دیگر چیزی به دانسته‌های من افزوده نخواهد شد.
علم زندگی به معنای تغییر نکردن شخصیت در مواقع سخت و کمک سالم به دیگران است. علم زندگی باید ما را به‌طرف تزکیه و پالایش ببرد تا از ضدارزش‌ها دوری‌ کنیم. از همه مهم‌تر این‌که بدانیم که در چه درجه‌ای از تزکیه و پالایش قرار داریم؛ چون اگر ندانیم که در چه درجه‌ای قرار داریم نمی‌توانیم به دیگران کمک سالم کنیم.
درنهایت از آقای مهندس حسین دژاکام بابت تمام آموزش‌هایی که برای همه افراد کنگره۶۰ به ارمغان آوردند تشکر می‌کنم.

سلام دوستان فرشته هستم همسفر
قبل از کنگره فکر می‌کردم که تمام مشکلات و تاریکی‌ها فقط برای من است و این من هستم که به‌واسطه زندگی با یک مصرف‌کننده مجبور شده‌ام که این‌همه درد و رنج را تحمل ‌کنم.
وقتی وارد کنگره شدم فهمیدم که مشکلات لعنت خدا نیستند؛ بلکه رحمت خدا هستند و این من هستم که باید انتخاب کنم، آگاهی و دانش خود را افزایش دهم و تصمیم بگیرم که در مسیر ارزش‌ها و صراط‌مستقیم باشم یا در مسیر ضدارزش‌ها با معرکه‌گیری و مقصر کردن دیگران قدم بردارم.
سی‌دی رابطه‌ یادگیری و معرکه‌گیری به ما می‌گوید که اگر ما نتوانیم وظایف خود را درست انجام دهیم وارد معرکه‌گیری می‌شویم. معرکه‌گیری، یعنی من به دلیل منیت و نادانی نمی‌توانم اشتباهات خود را بپذیرم، همیشه ترس از روبه‌رو شدن با واقعیت را دارم و وقتی با مسئله‌ای مواجه می‌شوم برای این‌که از اشتباهات خود فرار کنم شروع به معرکه‌گیری می‌کنم.
حالا اگر من در مسیر آموزش و یادگیری قرار گیرم می‌توانم با حرکت در مسیر ارزش‌ها و بالا بردن دانایی خودم از آن نادانی که همیشه باعث معرکه‌گیری من می‌شد فاصله بگیرم.
به قول آقای مهندس حسین دژاکام وقتی اشتباهی از من سر می‌زند به‌جای اینکه دنبال مقصر باشم تا اشتباه خود را گردن دیگران اندازم، معذرت‌خواهی کنم و در پی جبران اشتباه خود باشم.
من از این سی‌دی یاد گرفتم که همیشه در پی آموزش باشم و به دانایی خود اضافه و آن‌ها را در زندگی خودم کاربردی کنم و بدانم که من مسئول زندگی خود هستم و نباید از دیگران انتظار داشته باشم. وارد حاشیه و معرکه‌گیری نشوم و همیشه در پی راه درست و منطقی باشم.

سلام دوستان سحر هستم همسفر
در ابتدا به بررسی جداگانه هرکدام از این واژه‌ها می‌پردازیم. مفهوم یادگیری، یعنی فرد در هر مکان و زمانی به دنبال بالا بردن دانایی خودش باشد. از هر چیزی که پیش روی او است؛ فقط به دنبال آموزش آن باشد و به مسائل اطراف آن توجه نداشته باشد. یادگیری، یعنی مسائل را یادگرفتن و در مورد آن فکر کردن، آموزش گرفتن و تجربه کردن. ضلع مقابل یاد‌گیری معرکه‌گیری است که ریشه در جهل و ناآگاهی ما دارد.
فردی که معرکه‌گیر است به دلیل وجود سه صفت ترس، منیت و ناامیدی اشتباهات خود را نمی‌تواند بپذیرد و می‌ترسد که دیگران او را قضاوت کنند یا مقصر بدانند یا مثلاً چیزی یا رفتاری را از کسی می‌بینیم؛ ولی به دلیل منیت یا حس بدی که از آن رفتار در ما به وجود می‌آید، آن را قبول نمی‌کنیم و شروع می‌کنیم به بحث کردن و معرکه‌‌گیری می‌کنیم که حرف خود را به کرسی بنشانیم. به‌جای این‌که عیب‌های خود را پیدا کنیم و برای بهبودی آن‌ها تلاش کنیم روی همه‌کس و همه‌چیز عیب می‌گذاریم.
معرکه‌گیری نشان از جهل و ناآگاهی ما است. ما باید با تلاش و پشتکار به دنبال کسب تجربه و یادگیری برویم و از معرکه‌گیری فاصله بگیریم تا نتایج بهتری را در زندگی کسب نماییم؛ مانند بعضی از مسافران یا همسفران که وارد کنگره می‌شوند، شاید برخی از آن‌ها هیچ آگاهی نسبت به کنگره و آموزش‌های آن نداشته باشند؛ ولی وقتی‌که آموزش گرفتند و از تجربه‌های دیگران استفاده کردند بر منیت خود غلبه می‌کنند. دنبال‌ آموزش گرفتن می‌روند و به تجربه‌های خود اضافه می‌کنند تا حال آنان خوب شود و به آرامش برسند.
کسانی هم هستند که با حس بد وارد کنگره می‌شوند و نمی‌خواهند که حس خود را خوب کنند و می‌خواهند حس‌های منفی خود را به دیگران القا کنند. همیشه دنبال معرکه‌گیری هستند، بهانه‌های مختلف برای آموزش گرفتن می‌آورند. این افراد همیشه نیروهای‌ منفی بر مثبت آنان غلبه دارد و همواره حال بدی دارند و به آرامش و آسایش نمی‌رسند.


تایپ: رابط خبری همسفر کلثوم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون ششم) دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر آوا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون‌چهاردهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .