سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر؛
رابطه یادگیری و معرکه گیری دو سر یک مسیر هستند که هر کدام از ما به هر طرف از این دو مقوله که حرکت کنیم از آن یکی دور و دورتر می شویم. یادگیری پکیجی متشکل از آموزش و دانش کنگره 60، تفکر و تجربه ما است که آموزش یا دانش آن در تمامی سیدیها و کتب و جزوات در اختیار ما قرار داده میشود و هر کدام از ما با استفاده از این دانش، تفکر و تشخیص راه و در ادامه عملکردمان میتوانیم در جهت یادگیری قرار بگیریم و در واقع با مسیر کنگره همنوا، همراه و سازگار شویم و طبق فرمایش آقای مهندس حسین دژاکام عاملی که سازگاری دارد در آرامش قرار میگیرد و رشد می کند اما اگر من این مسائل را در نظر نگیرم و از دانش و تفکر و نوع عملکردی که برپایه آگاهی است دور شوم، کم کم به کنار رانده شده و وارد حاشیه و معرکه گیری میشوم و در عذاب و ناراحتی فرو میروم. پس بایستی همواره سعی و تلاش کنم که هر روز و هر لحظه با افزایش سطح دانایی خود، بتوانم به سعادت و حال خوش دست یابم.
سلام دوستان فرخنده هستم یک همسفر؛
یادگیری یعنی بالا بردن اطلاعات و دانایی و برای این کار شخص باید در مورد مسائل تفکر کند و آموزش ببیند و مسائل را تجربه کند؛ اما معرکهگیری نقطهی مقابل یادگیری است. شخص معرکهگیر مدام غر میزند، گلایه و شکایت دارد، چشم و همچشمی دارد، مقایسه میکند، از زیر کار درمیرود، ترسو هست، دچار منیت میشود و کلا ضدارزشها به او اجازه وارد شدن به مرحلهی دانایی را نمیدهند. مثلا کسی که میخواهد به مرحلهی دانایی برسد اگر دچار ترس شود در همان ابتدای یادگیری متزلزل شده و به یادگیری ادامه نمیدهد و اگر دچار منیت شود عیبهای خود را نمیبیند و یا برطرف نمیکند و در نتیجه دچار غرور و بقیه ضدارزشها میگردد.
من همسفر برای یادگیری سالم باید تمام ضدارزشها را کنار بگذارم و از چیزی نهراسم؛ چون به نیروی قدرت مطلق ایمان دارم و بایستی عواملی مثل حسادت، قیاس، چشم وهم چشمی، غرور، ناامیدی را در وجودم برطرف و حل کنم و از تجربه دیگران استفاده کنم در مورد مسائل مختلف تفکر اصولی داشته باشم آنچه را که نمیدانم بپرسم، خود بزرگبینی نداشته باشم تا به مرحلهی دانایی برسم و یادگیری موثری داشته باشم.
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر؛
مهندس حسین دژاکام در ابتدای سی دیهایشان میفرمایند: «ما از جهل و ناآگاهی که بزرگترین دشمن خودمان است به خدای بزرگ پناه میبریم». این جهل و ناآگاهی مصداقی از معرکهگیری است و همانند آفتی در زندگی روزمره انسانها وجود دارد و در تمام سطوح زندگی دیده میشود. کسانی که به بهانهجویی و معرکهگیری مشغول میشوند از مرکز گردباد به بیرون پرت شده و به سمت نابودی کشیده میشوند. حال اگر توجه کنیم که هر انسانی برای آموزش گرفتن و خدمت کردن پا به این هستی گذاشته است، پس بایستی اطلاعات و آموزش خود را بالا ببرد و اینکه با افزایش دانایی و بهدست آوردن آگاهی و شناخت بتواند وارد مرحله تشخیص شود در آن صورت است که به تعادل، آسایش و آرامش لازم در زندگی دست پیدا میکند.
سلام دوستان نجمه هستم یک همسفر؛
معرکهگیری یک نوع حرکت نمایشی است و توسط شخصی صورت میگیرد که هدفش القاء چیزی است یا میخواهد ما را از هدفمان دور کند، شخصی معرکهگیر است که خودش کار را درست انجام نداده و عدهای را باید همراه خودش جمع کند که بگوید من تنها نیستم و توجیهی برای خودش داشته باشد. معرکهگیری حربه نیروهای منفی با هدف آلوده کردن حس میباشد. زمانی که شخصی قبله خود را گم کند و یک جایی کم بیاورد دچار حسادت و ناسپاسی میشود و منیت و ترس در او ایجاد میشود شروع به معرکهگیری نموده که با یادگیری رابطه معکوس دارد یعنی هرچه معرکه بگیرم از آموزش و یادگیری دور میشویم. آقای امین بسیار زیبا میفرمایند:«انسان یا در حال یادگیری است و یا در حال معرکهگیری است و نمیشود هر دو با هم باشند» معرکهگیری و یادگیری با هم نسبت عکس دارند که با افزایش یادگیری، دانایی شخص بیشتر شده و کمتر سراغ معرکهگیری میرود.
معرکه مصداق بارز مثل «دست پیش میگیرد که پس نیفتد است» شخصی که یک اشتباهی را انجام داده اما نمیخواهد قبول کند که مشکل از خودش است و مشکلات دیگران را مد نظر قرار میدهد و با آن موضوع مانور داده و دیگران را مقصر میداند. نکتهای که بسیار مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که ما به کنگره آمدهایم تا آموزش ببینیم و در مسیر تکامل خود قدم برداریم برای رسیدن به این امر مهم باید فرمانبردار خوبی باشیم از معرکهگیری دوری کنیم تا بتوانیم وارد پروسه آموزش شده و در نهایت خدمتگزار خوبی برای کنگره باشیم.
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر عفیفه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
همسفران لژیون بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
317