همسفر گلزار
واژه یادگیری به مسئله آموزشی و به دنبال دانایی برمیگردد. خلقت ما بر پایه یادگیری بنا شده است و ما در همه حال به دنبال یادگیری هستیم. اگر قادر باشیم سه مرحله مثلث دانایی که برگرفته از تفکر، تجربه و آموزش است؛ به تعادل برسانیم، دچار منیت نمیشویم که اين صفت از ترس و ناامیدی است و نقطه مقابل یادگیری است، نمیگذارد فرد اشتباهات خود را بشناسد و دیگران را مقصر میداند و طلبکار است. به دنبال حاشیه و بهانهگیری است، این رفتار برگرفته از منیت است و ناامید میشود و معرکهگیری میکند.
اگر فردی خود را با یادگیری و دریافت آموزش به صفات دانایی عجین کرده باشد از معرکهگیری دور شده و دچار ترس، کینه و خشم نمیشود. معرکهگیری حواس و تمرکز ما را از آموزش دور کرده، نیرو و انرژی ما را خراب میکند و متضاد یادگیری است. سیستم کنگره منوط به آموزشپذیری میباشد. خدمتگزاران مرحله زیادی را طی کرده و به دانایی رسيدهاند؛ به امید روزی که با آموزشهای جامع و کاربردی کامل به دانایی مؤثر برسيم و از توجیه اشتباهات و معرکهگیری جدا شویم و به امید یادگیری روزافزون؛ به یاری پروردگار متعال
با تشکر از جناب مهندس دژاکام و استاد عزیز
همسفر زهرا
معرکهگیری به معنای دور خود جمع کردن است. در زمان قدیم افرادی وجود داشتند که با معرکهگیری، مردم را دور خود جمع میکردند و با کارهایی مانند زورنمایی و بازی با مار توجه مردم را جلب میکردنند. ما برای رسیدن به تعادل و آگاهی احتیاج به یادگیری داریم، بهترین راه برای یادگیری آموزشهای کنگره است که در خدمت ما قرار گرفته است؛ زمانیکه یک نفر از یادگیری و انجاموظیفه فرار میکند در اصطلاح معرکهگیری میکند تا عیوبش پنهان شود. زمانیکه یادگیری درست انجام شده باشد، ما به آگاهی میرسیم و در نتیجه عمل سالم را انجام خواهیم داد و دیگر احتیاجی به معرکهگیری نداریم و خداراشکر که قطرهای کوچک از اقیانوس بیکران کنگره هستم.
همسفر مهری
شاید اینگونه به نظر برسد که یادگیری و معرکهگیری دو واژه جدا از هم هستند و بین این دو رابطهای وجود ندارد. وقتیکه انسان در مورد موضوعی دانش ندارد و احساس کمبود در آن نقطه میکند به صورت ناخودآگاه شروع به گرفتن انگشت اتهام خود به سمت اطرافیان یا جامعه میکند در حالیکه توجه ندارد که چهار انگشت دیگر به سمت خود اوست؛ یعنی مشکلات از خود شخص شروع میشود. اگر انسان بداند اشتباه کرده و آن را بپذیرد نصف راه را رفته است. زمانیکه این را درک کرد، میتواند در صراط مستقیم حرکت کند و مشکل را حل نماید. تفکر کنگرهای به افراد آموزش میدهد که بین یادگیری و معرکهگیری رابطه معکوس وجود دارد و این دو از هم جدا نیستند. یادگیری یکی از اضلاع مثلث دانایی است. مثلث دانایی شامل: تفکر، تجربه و آموزش است؛ مثلث جهالت درست مقابل دانایی قرار گرفته است و شامل: منیت، ترس و ناامیدی است.
همانطور که ترس تفکر را میخورد؛ باید دانست ضلع مقابل آموزش نیز منیت است. منیت انسان را بیشتر دچار معرکهگیری میکند. وقتی شخص کار خود را درست انجام نمیدهد غرورش سبب میشود که متوجه کار اشتباه خود نشده در نتیجه دچار معرکهگیری میشود، به عنوان مثال وقتیکه یک نفر در لژیون بینظم است و سیدیهایش را نمینویسد، زمانیکه از او سؤال میشود چرا اینگونه عمل میکند، در جواب؛ خود را با شخص دیگر مقایسه کرده و میگوید چرا فلانی انجام نمیدهد این فرد دچار معرکهگیری شده است و نمیخواهد اشتباه خود را بپذیرد. انسان باید روی منیت خود کار کند تا آموزشپذیر شود. در این صورت میتواند از معرکهگیری به آرامی فاصله گرفته و آموزشها را به خوبی دریافت نماید. زندگی سراسر یادگیری است و ما هر روز و هر لحظه در حال یادگیری هستیم، فضای یادگیری بسیار وسیع است. فرضیه وجودی انسان بر مبنای یادگیری و فراگیری تعریف شده است.
معرکهگیری در کل یعنی عوض کردن موضوع، دنبال مقصر بودن، به جای اینکه اشتباه خود را بپذیرد و تلاش کند که تکرار نشود و مشکل را حل نماید تقصیر را به گردن دیگران میاندازد. خداقوت به اعضای محترم سایت از همه زحمات گروه بسیار ممنون و سپاسگزارم.
رابط خبری: همسفر مهری رهجوی لژیون سوم
عکاس: همسفر پرنیا رهجوی لژیون چهاردهم
ویراستار و ثبت: همسفر سمیرا لژیون بیستوششم دبیر سایت
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
104