معرکه گیری یعنی باجهل خود،به اشتباهاتم پروبال می دادم.

مشارکت تعدادی از همسفران لژیون دوم در مورد دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری»:
همسفرجمیله:
یادگیری یعنی بالا بردن دانایی ،که تشکیل می‌شود از سه مولفه ی : تفکر،تجربه و آموزش ، که برای به تعادل‌ رسیدن انسان ضروری است.معرکه‌گیری ریشه درجهل و نادانی انسانها دارد و برای پرت شدن از موضوع اصلی و رفتن به‌ حاشيه ، فردمعرکه گیری می‌کند. یک جایی انسان به جای این که اشتباه خودش را قبول کند، شروع به بهانه جویی می کند و دیگران را مقصر می داند و وارد معرکه‌گیری می شود. وقتی افراد وظایف خودشان را انجام نمی دهند ، شروع به معرکه‌گیری می کنند و این درهمه جا اتفاق می افتد و ما باید هوشیار باشیم که اینجا معرکه‌گیری است یا یادگیری. بعضی اوقات ممکن است شخصِ معرکه‌ گیر خودِ ما باشیم و باید ایراد پیش آمده را برطرف کنیم.

همسفر پریسا:
خواستم درخصوص رابطه‌ی یادگیری و معرکه گیری مشارکت کنم.در ابتدا که وارد کنگره شدم هر سی دی که گوش می‌کردم و یا می‌نوشتم ، مخاطب آن پیام سی دی را ، مسافرم می‌پنداشتم و هر موقع وقتی پیدا می شد ، برایش می‌گفتم و معرکه گیری خودم را ، به عینه می‌دیدم . یک روز که داشتم طبق قبل برایش مطالب را باز گو می‌کردم ، گفت : مخاطب سی دی من نیستم ، به خودت فکر کن و پیام را ، در خودت پیدا کن . من به فکر فرو رفتم ، آن روز ، متوجه اشتباهم شدم .حال ؛ وقتی یک انسان در مورد بعضی مسائل  ناخودآگاه و به واسطه‌ی ضدارزش ها چنان درحاشیه و یا معرکه گیری قرار می‌گیرد ، که خدا می‌داند و تنها راه فاصله از معرکه گیری ، آموزش و یا همان یادگیری است.در پایان خداوند را بسیار شاکرم که راه کنگره را به من نشان داد تا حتی معنی آنچه رفتار می‌کنم را بدانم . ممنون بابت وقت مشارکت.

همسفرمیترا :
انسان باید همواره درحال یادگیری باشد. چون ؛ سکون و آموزش نگرفتن ، انسان را به سمت تاریکی ها و جهالت می‌کشاند . وقتی من برنامه ریزی نکنم و آموزش نگیرم ، وقت زیادی دارم برای حاشیه رفتن و معرکه گیری . زمانی که یک کار نادرستی را انجام بدهم و بخواهم دیگران را دور بزنم و گیج کنم تا نفهمند آن کار را من انجام داده ام ، شروع به معرکه گیری و سفسطه میکنم . یعنی موضوع را آن طوری که خودم دوست دارم و به نفع خودم هست وارونه جلوه میدهم و معرکه می گیرم . مثل زمانی که من در امتحانم نمره خوبی نگرفته باشم و تقصیر را به گردن کسی که سوالات را طرح کرده بیندازم یا بگویم فلان سوال غلط طرح شده بود . اینجا تلاش من برای یادگیری متوقف می شود. معرکه گیری به این معناست که من با جهل خود ، اشتباهات خود را پر و بال می دادم و فکر می کردم کاری که می کنم ، درست است و از دیگران می خواستم در این باور غلط مرا یاری کنند.

همسفرزهرا:
در سی دی ، قوانین ساده اما مهمی را برای ما بیان می کند که شاید بسیاری از ما از آنها غافل هستیم و یا به سادگی از آن ها عبور می‌کنیم . قوانینی مانند این که ، انسان های خوب باعث آبادانی و حیات بناهای ویران می شوند و انسان های بد و ساکنین خراب بناهای آباد را به ویرانی و نابودی می‌کشانند . قوانین برای همه‌ی انسان ها به راحتی در اطراف ما قابل مشاهده است و این را دیده ایم که بناهای خراب مانند خانواده متزلزل از درد اعتیاد چگونه التیام یافته اند و آباد شده اند . قوانین دیگری که در این سی دی بیان شده این است که اگر ما در انجام وظایف خود به نحو مطلوب عمل نکنیم کم‌کم وارد حاشیه و نافرمانی می شویم و در عمل به معرکه گیری می‌پردازدیم و این معرکه گیری سر انجامی جز دوری انسان از جاده آموزش ندارد و باعث پرداختن به ضد ارزش هایی مانند : قیاس و حسادت می شود که برای خود ساخته ایم و از یاد گیری فاصله بگیریم . انسانی که از آموزش فاصله بگیرد ، مانند آب راکد است.

همسفرسودابه :
به نظر من  معرکه  گیری از کمبود دانایی و نداشتن آموزش  کافی و داشتن خود خواهی و حسادت به وجود می آید . یاد گیری و معرکه  گیری در جهت مخالف  هم حرکت می کنند .  معرکه گیری از جهل و نادانی سر چشمه  می‌گیرد و هر چقدر به سمت یادگیری  حرکت کنیم ، از جهل و نادانی فاصله می گیریم و بر عکس  هر چه به سمت معرکه گیری برویم ، از یاد گیری  دور می شویم . حاشیه داشتن انسان را از  موضوع دور می کند . اگر در کنگره  به یاد گیری توجه کنیم ، به مثلث دانایی که تفکر ، تجربه و آموزش هست ، می رسیم و بر عکس اگر به معرکه گیری توجه کنیم ، به مثلث ترس ، ناامیدی و منیت می رسیم . فرقی نمی‌کند ، در هر جایی که باشیم  با معرکه گیری و نق زدن به جایی نمی رسیم و در همان  نادانی خود ، باقی می مانیم و اگر هدف یاد گیری باشد ، به هدف خود می رسیم.

تایپ و تنظیم:همسفر ندا رهجوی راهنما فاطمه(لژیون دوم)
ارسال:همسفر فاطمه رهجوی راهنما معصومه (لژیون اول)دبیرسایت
همسفران نمایندگی بروجرد