مشارکت همسفر سیما (شعبه گنجعلیخان):
یادگیری و معرکهگیری کاملاً متضاد هم هستند، یادگیری میتواند آرامش، تعادل و درنهایت قرار گرفتن در صراطمستقیم را به ارمغان بیاورد و معرکهگیر، کاملاً برعکس این است و باعث گرفتن آرامش، تعادل و درنهایت غرق شدن در نیروهای شیطانی و تباهی است. معرکهگیری در اثر کمبود دانش، خودخواهی، منیت، حسادت و شکست خوردن بهوجود میآید. شروع معرکهگیری دلیل میخواهد؛ بهطور مثال، انسان وقتی در موضوعی از دیگران عقب افتاد، کمکم خودش را از بقیه جدا میکند، اول پچپچ شروع میشود، بعد یکییکی با افرادی که مساعد هستند شروع به صحبت کردن میکند، مرحله بعد تلفن زدن شروع میشود و در تمام مسائل صورت حقبهجانب به خود گرفته و خودش را قربانی و مظلوم جلوه میدهد. کسیکه معرکهگیری میکند، هم خود و هم دیگران را به مسلخ میبرد. معرکهگیری از روی جهل و کمبود دانش خودمان است. رابطهای که میتوانیم بین یادگیری و معرکهگیری برقرار کنیم، این است که هرزمان از آموزش و خدمت فاصله بگیریم، به سمت مسائلی ازجمله معرکهگیری کشیده میشویم، این دو در کنار هم قرار نمیگیرند. شهر وجودی، تفکرات و ذهن ما فقط جای یکی از اینها است یا یادگیری و یا معرکهگیری. کسانیکه معرکه میگیرند، در حاشیه قرار دارند و از هدفشان که بهخاطر آن وارد کنگره شدهاند دور میشوند. برای اینکه دچار معرکهگیری نشویم، باید آموزشهای کنگره را با جانودل بپذیریم و عملی کنیم.
مشارکت همسفر طاهره (شعبه کریمان):
در ابتدا باید با معنا و مفهوم این کلمات آشنا شویم که معرکهگیری یعنی، دور شدن از مرکز و به حاشیه رفتن. یقیناً کسانیکه در کنگره۶۰ خدمت میکنند، کمتر دچار معرکهگیری میشوند. معرکهگیری در اثر کمبود دانش، ایجاد میشود. یادگیری، یعنی قادر باشیم سه مولفه مثلث دانایی یعنی تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم و معرکهگیری نقطه مقابل یادگیری است و ریشه آن جهل و نادانی انسان است. درواقع تغییر یک موضوع و تبدیل آن به مسئله دیگر معرکهگیری نام دارد. زمانیکه انسان اشتباهات خود را در نظر نگرفته و دیگران را مقصر قلمداد میکند، وارد معرکهگیری میشود. در معرکهگیری فرد در مقابل سه مقوله در مثلث جهالت که ترس، ناامیدی و منیت هستند قرار میگیرد. علم و دانایی و بهکارگیری آنها باعث میشود تا فرد از حوزه قدرتمند اعتیاد خارج شده و بر آن پیروز شود. اگر بهدنبال معرکهگیری باشیم، فرصت یادگیری را از دست میدهیم، وارد حاشیه میشویم و مدام در حال بهانهگیری هستیم و برعکس اگر شخصی به دنبال یادگیری و آموزش باشد از معرکهگیری دور میشود. انسان معرکهگیر حتی در مقابل خداوند هم معرکه میگیرد و به جای اینکه قدرشناس و سپاسگزار خداوند باشد، دائم برای وجود مشکلات در زندگیاش خداوند را مقصر میداند. اصل یادگیری، پذیرش است. یعنی اینکه من بپذیرم یک همسفر هستم و باید دنبال درمان مسافرم باشم، دنبال بهانهگیری و غرزدن نباشم و حس خودم را آلوده نکنم؛ زیرا حس آلوده و دنبال مقصر گشتن برای گرفتاریهای زندگی خود، یکی از بزرگترین مسائلی است که باعث میشود من به دنبال معرکهگیری باشم.
رابط خبری: راهنمای تغذیه سالم همسفر فائزه
ویراستاری: همسفر اسماء رهجوی راهنما همسفر زهرا(لژیون یکم) دبیرسایت
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم) نگهبانسایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
36