English Version
This Site Is Available In English

وقتی انسان در حاشیه باشد آموزشی صورت نمی‌گیرد

وقتی انسان در حاشیه باشد آموزشی صورت نمی‌گیرد

جلسه یازدهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه‌ همسفران نمایندگی آزادشهر به نگهبانی همسفر ساغر، دبیری همسفر سمیه و استادی همسفر کبری با دستور جلسه«رابطه یادگیری و معرکه‌گیری» در روز دوشنبه ۲۸ آبان‌ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از راهنمام همسفر فاطمه تشکر می‌کنم، که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. در مورد دستور جلسه " رابطه یادگیری و معرکه‌گیری " می‌توانم بگویم؛ کل خلقت انسان بر پایه یادگیری و آموزش بنا شده است؛ یعنی، انسان از زمانی که به دنیا می‌آید و تا زمان مرگش، مدام در حال یادگیری است.
صحبت کردن، غذا خوردن، راه رفتن، مدرسه رفتن، همه این آموزش‌ها زیر نظر پدر و مادر و معلم‌ها انجام می‌گیرد، تا بتواند در آینده و در زندگی خود آن را به کار ببرد.

به نظر من فلسفه وجودی ما همسفران و مسافران از آمدن به کنگره و همین آموزش‌ها است؛ وقتی برای اولین با وارد کنگره می‌شوید در لژیون تازه واردین قرار می‌گیرید، آن‌جا به شما می‌گویند؛ هر چیزی که دارید باید بگذارید پشت در یعنی چه؟ یعنی؛ هر معلوماتی، هر اطلاعاتی دارم باید بگذارم پشت در کنگره بعد وارد شوم. دلیلش چیست؟ دلیلش، بخاطر این‌که منیت را کنار بگذارم، اگر منیت داشته باشم، نمی‌توانم هیچ‌ چیزی را یاد بگیرم. یعنی؛ هیچ‌‌ یادگیری در من صورت نمی‌گیرد.

حالا که من به عنوان یک همسفر وارد این مکان شدم این‌که هیچ چیز نمی‌دانم، می‌خواهم از صفر شروع کنم و می‌شود نقطه آغاز من، یا نقطه شروع من، پس باید چه کار کنم؟ باید بشینم و آموزش‌ بگیرم تا در ادامه بتوانم یک خدمتگذار خوبی برای کنگره باشم.

نقطه مقابل یادگیری معرکه‌گیری است.
معرکه‌گیری یعنی؛ بیایم کنگره سر لژیون باشم؛ ولی توجه‌ام به اطراف باشد؛ مثلاً ببینیم در لژیون مقابل چه اتفاقاتی می‌اُفتد‌ و چه‌کار می‌کنند، این‌جا چون من در حاشیه هستم چیزی یاد نمی‌گیرم.‌
وقتی انسان در حاشیه باشد؛ حتی اگر راهنما چیزی از او بخواهد؛ نمی‌تواند انجام بدهد. چون چیزی را که باید یاد بگیرد را یاد نگرفته، یعنی؛ آموزشی در او صورت نگرفته است.

من همسفر در خانه می‌توانم معرکه‌گیری کنم، یا بچه من هم می‌تواند معرکه‌گیری کند. ما قبلاً معرکه‌گیری‌ها را می انداختیم گردن مسافرمان، من به عنوان یک مادر به فرزندم آموزش می‌دهم و بچه من شروع به نق زدن می‌کند و مدام یک دلیلی می‌آورد که صحبت من را رد کند و این می‌شود، جلوگیری از آموزش، حرف من را گوش نمی‌دهد، درس نمی‌خواند یا کاری که نباید انجام بدهد را انجام می‌دهد.

یک رهجو هم وقتی وارد کنگره می‌شود می‌گویند: باید گوش به فرمان راهنما باشید، باید سی‌دی بنویسید و سر وقت بیاید؛ اما رهجو شروع می‌کند به بهانه گیری، می‌گوید: کار داشتم و سرپوشی بر روی کارهای خودش می‌گذارد. و این کار اگر مدام ادامه داشته باشد، از گردونه کنگره خارج می‌شود.

کنگره مثل یک گردباد می‌ماند؛ اگر ما در مرکز این گردباد باشیم، یعنی؛ اگر گوش به فرمان باشیم و آموزش‌ها را بگیریم هیچ آسیبی به ما نمی‌رسد؛ ولی اگر از آموزش‌ها شانه خالی کنیم و فقط بخواهیم بیایم و برویم و در حاشیه‌ و در اطراف  گردباد باشیم به بیرون پرتاب می‌شویم.
پس نتیجه می‌‌گیرم؛ من در کنگره سرم باید به کار خودم باشد، و آموزش‌ بگیریم و قدر آموزش‌ها را بدانم و با این کار می‌توانم خودم را به یک خدمتگزار واقعی برای کنگره تبدیل کنم و اگر اینطور نباشد، به قول معروف معرکه‌گیری می‌کنم.

همان‌طور که استاد سردار در کتاب عبور از منطقه۶۰ درجه می‌فرمایند: ما برای دو چیز به این جهان پا گذاشتیم یکی آموزش گرفتن و دیگری خدمت کردن، پس باید آموزش‌ها را بگیریم و خدمتگزار خوبی باشیم حالا فرقی نمی‌کند، این خدمت در کنگره باشد یا در بیرون از کنگره، وقتی من همسفر بیام آموزش‌ها را خوب فرا بگیرم، می‌توانم بیرون از کنگره فرزندانم را خوب تربیت کنم، می‌توانم به عنوان یک فرد مفید و متعادل، هم برای خانواده‌ و هم برای جامعه باشم.

در ادامه جلسه

رهایی ۳۰سی‌دی راهنما همسفر فاطمه و رهایی ۴۰سی‌دی همسفران مونا، فاطمه، نازگل، فاطمه رهجویان راهنما همسفر فاطمه، با نوشتن ۴۰سی‌دی وارد سفر دوم جهان‌بینی شدند. با عرض تبریک به این عزیزان و خدا قوت خدمت راهنما همسفر فاطمه. به امید رهایی، سفراولی‌ها و خدمتگزاری سفر دومی‌ها.

مرزبانان کشیک: همسفر ناهید و مسافر محمدرضا

تایپ: همسفر مونا، رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
عکس: همسفر فاطمه، رهجوی راهنما همسفر فاطمه(لژیون دوم)
ویراستار: نگهبان سایت همسفرسعیده، رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر ناهید، مرزبان خبری

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .