یکی از مسائل مهم یادگیری است که فراگیری خیلی چیزها را شامل میشود. یادگیری فقط مال مشق نیست. اصولاً زندگی خودش یادگیری است. فرضیه خلقت انسان و خلقت موجودات همه بر پایه و اصول یادگیری فراهم شده است. پس یادگیری فقط درس نیست. مثلاً یادگیری موسیقی، یادگیری هنرهای رزمی، یادگیری انواع و اقسام ورزشها، یادگیری زبانهای خارجی، یادگیری انواع و اقسام برخوردها.
هر روز ما باید در پی یادگیری باشیم و اندوختههامان را اضافه کنیم. مسئله معرکهگیری اینکه فرد یک بساطی را پهن کند و یک سری آدم را دور خودش جمع کند و کارهای عجیب و غریب را انجام دهد. مثل حقه بازی، تردستی، مارگیری، رمالی، پهلوانی. اینها همه شامل معرکهگیری میشود و مردم را با آن سرگرم میکنند و یک کاسهای دارند و پول جمع میکنند.
به عبارت دیگر تغییر دادن موضوع و موضوع را تبدیل به چیز دیگری کردن را هم میگویند معرکهگیری. عناصر به وجود آمدن معرکهگیری در اثر کمبود دانش، حسادت، خودخواهی، منیت یا اینکه انسان در اهدافش شکست میخورد و بر سر یک دوراهی قرار میگیرد و اینجاست که معرکهگیری شروع میشود؛ یعنی یا انسان شکست میخورد و یا از دیگران عقب میافتد.
حالا اینجا فردی که دچار شکست و ناکامی شده یا درس میگیرد از این موضوع و از حالا به بعد سعی میکند مشکلات را برطرف کند. به اصطلاح همیشه میگوییم انسان تاریکیها را تجربه میکند تا به روشناییها برسد. وقتی شکست میخورد از عمل سالم خارج میشود. سعی میکند درس بگیرد و خودش را اصلاح کند یا اینکه به عمل ناسالم خودش پافشاری کند. بنابراین انسان باید تاریکیها را تجربه کند تا روشناییها را بفهمد. همه در جهنم قرار میگیرند. باید از جهنم خارج شوند. بنابراین شکست و ناکامی برای همه یک امر بسیار طبیعی است. زمانی که فرد شکست میخورد و نمیتواند خود را با جمع هماهنگ کند معرکهگیری میکند یا در جا و عقبگرد میکنند.
وقتی به طرف جلو حرکت میکنند یک الگو دارد. انسانهایی که از دیگران سبقت میگیرند و مدیر و مدبر میشوند، یک مراحلی را طی میکنند. یک دفعه از جا میکنند یک مرتبه از لولی که هستند جدا میشوند. مثلاً همه فقیرند این یک دفعه جدا میشود و به سمت ثروت حرکت میکند. همه معتادند این یک دفعه جدا میشود و به سمت سلامتی حرکت میکند. همه پزشک معمولی هستند و این یک دفعه جدا میشود و یک پزشک تاپ میشود.
اگر بنایی آباد باشد ولی ساکنین آن خراب باشند بنا هم کم کم رو به ویرانی و نابودی میرود، اما ساکنان آباد در بناهای خراب حتی ویرانهها را هم میتوانند احیا نمایند. مهم برای ما این است که اگر بنایی که در نظر میگیریم، میتواند انسان باشد، میتواند لژیون باشد، خانواده باشد، روستا یا شهر یا کشور باشد که هر کدام از اینها اگر ساکنان خراب داشته باشند آن ناحیه را نابود میکنند ولی برعکس اگر ساکنان آن آباد باشند آن بنا را دوباره احیا میکنند. پس دائماً باید مواظب و مراقب بود در هر مرحلهای که هستیم نباید ویرانی و نابودی را تجربه کنیم.
کسی که معرکهگیری میکند دیگران را به مسلخ میبرد وقتی دیگران را به مسلخ میبرد خودش ذبح میشود و اینجا خودش قربانی میشود. دیگران قربانی نمیشوند. بنابراین این معرکهگیری در تمام سیستمها هست معرکهگیری ممکن است در مکانهای مختلف اتفاق بیفتد مثلاً ممکن است در مجلس باشد، در دانشگاه باشد. وقتی فردی دچار رشوه و یا خلاف میشود شروع میکند به معرکهگیری. ما باید هوشیار نسبت به این قضیه باشیم. آموزشها و سیدیها نقش بسیار مهمی دارد و اگر نباشد آموزشی اتفاق نمیافتد یادگیری رخ نمیدهد و معرکه گیری اتفاق میافتد.
نویسنده: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
رابط خبری: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی زاهدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
44