English Version
This Site Is Available In English

با یادگیری می‌توانیم بر نفس اماره غلبه شویم

با یادگیری می‌توانیم بر نفس اماره غلبه شویم

جلسه نهم از دوره سی‌ام کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان با استادی همسفر لیلا، نگهبانی همسفر فریبا و دبیری همسفر راضیه با دستور جلسه «یادگیری و معرکه‌گیری» روز دوشنبه ۲۸ آبان‌ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به‌کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

باید ساخته بشویم و برای ساخته شدن باید بیاموزیم تا به درجه‌ای که ممکن است برسیم. «فَلا اَقْتَحَم‌‍‌َالْعَقَبَه؛ وَ مٰا اَدْراکَ مَاالْعَقَبَه» (نخواست از گردنه بالا رود؛ و تو چه دانی آن گردنه سخت چیست؟) بنابراین عبور از این گذرگاه سخت بدون داشتن علم و آگاهی غیر ممکن است.

دستور جلسه امروز رابطه یادگیری و معرکه‌گیری است. اگر به شخصی که در گذشته معرکه‌گیر بود نگاه بیندازیم، می‌بینیم که فردی که معرکه‌گیری انجام می‌داد همیشه در هر قسمت شهر که می‌رفت کارهایش تکراری بود و کسانی هم که دور او جمع می‌شدند آدم‌هایی بودند که برای وقت تلف کردن می‌آمدند. کار این معرکه‌گیرها این بود که همیشه یا یک ماری را از داخل یک جعبه دربیاورند و یا یک کار شعبده‌بازی انجام می‌دادند و هیچ‌موقع کار آنها بار علمی نداشت. اگر ما بخواهیم درحال یادگیری باشیم و از معرکه‌گیری‌ها دور باشیم نیاز به دانایی داریم؛ اول باید خواسته داشته باشیم و بعد هم دانایی داشته باشیم. در علم جهان‌بینی ما مثلثی داریم به نام مثلث دانایی که اضلاع آن تفکر تجربه و آموزش است و اگر ما بخواهیم دانایی خودمان را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم این سه ضلع باید با همدیگر رشد کنند. می‌دانیم که نقطه مقابل یادگیری و آموزش معرکه‌گیری است و شخصی که هیچ هدفی نداشته باشد و نخواهد آموزش بگیرد همیشه به دنبال معرکه‌گیری است. اگر دقت کنیم فرد مصرف‌کننده مواد مخدر تجربه‌های زیادی درباره مواد مخدر و ترک‌های گوناگون داشته است و در کنار تجربه همیشه تفکر هم کرده که چطور بتواند از آن منجلاب بیرون بیاید؛ ولی چون آموزش نداشته و روش درمان را نمی‌دانسته، به‌خاطر همین هیچ‌وقت موفق به درمان نبوده و با وضعیت خیلی بدتر به مواد مخدر روی آورده و برگشت می‌کرد.

بعضی از دستور جلسات از دو قسمت متضاد تشکیل شده‌اند؛ مثل معرکه‌گیری و یادگیری؛ مثل قضاوت و جهالت و مثل تعادل و بی‌تعادلی؛ هرگاه که در هر شخصی  یک قسمت از این‌ها شروع کند به رشد کردن، قسمت دیگر خواه‌ناخواه از کار می‌افتد؛ مثل زمانی‌که شخص وارد معرکه‌گیری می‌شود و خواه‌ناخواه از آموزش و یادگیری دور می‌شود. منظور ما از گفتن تمام این مطالب این است که کنگره جای درمان و رهایی است و برای این امر ما شدیداً نیاز به آموزش و یادگیری داریم؛ اینجا جای یادگیری و آموزش برای تمام افراد در تمام سطوح است.

تمام افرادی که معرکه‌گیر هستند هدفی ندارند و فقط به‌خاطر وقت تلف کردن دور هم جمع می‌شوند. فرد معرکه‌گیر مانند یک سیب خراب است که در یک جعبه سیب قرار دارد و آن سیب خراب، به‌مرور زمان باعث می‌شود سیب‌های دیگر داخل آن جعبه خراب بشوند. فرد معرکه‌گیر هم که افرادی را دور خودش جمع می‌کند، به‌مرور زمان آن افراد هم مثل خودش می‌شوند. همان‌طور که می‌دانیم فردی که آموزش نمی‌بیند، نمی‌تواند تولید انرژی داشته باشد؛ کسی هم که تولید انرژی نداشته باشد انسانی فقیر است و انسان فقیر همیشه می‌خواهد انرژی را از دیگران کسب کند؛ چگونه این انرژی را از دیگران کسب می‌کند؟ با وارد شدن به حریم شخصی دیگران انرژی را از آن‌ها سرقت می‌کند. تجربه نشان داده است کسانی که آموزش می‌گیرند و خدمت می‌کنند کمتر وارد حاشیه‌ها می‌شوند.

همان‌طور که می‌دانیم همه موارد هم صور آشکار و هم صور پنهان دارد؛ صور آشکار معرکه‌گیری این است که شخص بیاید یک عده‌ای را دور خودش جمع کند و شروع کند به قضاوت کردن و معرکه‌گیری کردن و صور پنهان معرکه‌گیری این است که شخصی بیاید افرادی را در ذهن خودش تداعی کند و شروع کند آن افراد را در ذهن خود قیاس و قضاوت کند. زمانی‌که ذهن ناآرام باشد، نمی‌تواند آموزش یادگیری داشته باشد! برای چه آقای مهندس همیشه در دستور جلسات خود می‌فرمایند هر کسی هر شخصیت و هر مدرک تحصیلی و هر مقام و منصبی که دارد، باید تمام آنها را پشت درب کنگره بگذارد و با دست خالی وارد کنگره بشود؟ به‌خاطر اینکه اگر آن شخص خالیِ خالی نباشد و ذهنش خالی نباشد هیچ‌موقع نمی‌تواند آموزش‌ها را دریافت کند. شخصی که حالا مدرک دکترا یا مهندسی دارد، بیاید در لژیون بنشیند و بخواهد خودش را با استادش یا با هم‌لژیونی‌ها قیاس بکند، هیچ‌موقع ذهنش برای آموزش‌ها آماده نیست؛ پس باید با دست خالیِ خالی وارد کنگره و وارد لژیون شویم تا آموزش‌پذیر شویم. معرکه‌گیری در اثر کمبود دانش، خودخواهی، منیت، حسادت، شکست‌خوردن به‌وجود می‌آید. زمانی هم که انسان جایگاه خودش را بالاتر از آن چیزی که هست ببیند، با منیت وارد میدان معرکه‌گیری می‌شود و شروع به قیاس کردن می‌کند.

افراد در کنگره به دو دسته تقسیم می‌شوند یا بازیگر هستند و یا تماشاچی؛ کسانی‌که تماشاچی هستند؛ مثل یک مهمان می‌آیند و می‌روند، مشارکت نمی‌کنند، خدمت نمی‌کنند و بعد از مدتی خسته می‌شوند و شروع می‌کنند به نق زدن و وارد حاشیه و معرکه‌گیری می‌شوند؛ اما کسانی که بازیگر هستند آنها همیشه درحال خدمت کردن هستند؛ همیشه درحال آموزش گرفتن و مشارکت کردن هستند و اصلاً وقتی برای حاشیه‌ها ندارند. ما باید سعی کنیم افسار نفس خود را به دست بگیریم؛ چراکه اگر نفس اماره افسار ما را به دست بگیرد ما را به هر کجایی که خودش بخواهد می‌برد؛ فقط با آموزش و یادگیری است که می‌توانیم بر نفس اماره غلبه شویم.

در ادامه جلسه تجلیل از راهنما همسفر منیره (لژیون نهم) انجام شد.

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر رسول
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
تایپ: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زهرا  (لژیون چهارم)
ارسال: راهنما همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان

خلاصه سخنان استاد:

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .