English Version
This Site Is Available In English

ز گهواره تا گور دانش بجوی

ز گهواره تا گور دانش بجوی

جلسه هفتم از دوره شانزدهم کارگاه‌های آموزش خصوصی همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه با استادی همسفر شهلا و نگهبانی همسفر اعظم و دبیری همسفر سعیده با دستورجلسه (رابطه یادگیری و معرکه‌گیری) روز دوشنبه ۲۸ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که لیاقت داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم و سپاسگزارم از اعضا کنگره 60، ایجنت و مرزبانان که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. «زگهواره تا گور دانش بجوی» یعنی ما از وقتی‌که به‌دنیا می‌آییم باید همه‌چیز را یاد بگیریم؛ مثلاً در کودکی باید شیر خوردن، راه رفتن، درس خواندن را یاد بگیریم و زمانی‌که بزرگ می‌شویم مانند بعضی‌ها دکتر، مهندس، خیاط و یا هر کاری بخواهیم انجام بدهیم، پس اول باید یاد بگیریم و آموزش ببینیم تا در آینده بتوانیم به‌جایی برسیم. معرکه‌گیری در‌اثر کمبود دانش، خودخواهی، ترس و حسادت به‌وجود می‌آید. آقای مهندس می‌فرماید: در قدیم به افرادی‌که زنجیر پاره می‌کردند و یا افرادی‌که فال‌گیر بودند معرکه‌گیر می‌گفتند. حالا من اگر بخواهم در مورد مسافر خودم صحبت کنم؛ وقتی‌که به کنگره می‌آید و حالش خوب نیست مدام درحال معرکه‌گیری است؛ مثلاً خوب سفر نمی‌کند بعد می‌گوید که راهنمایم خوب آموزش نمی‌دهد و یا این‌که راهنمایم کارش خوب نیست مدام بهانه می‌گیرد که دوستانش درکارش دخالت می‌کنند؛ درحالی‌که خود او نمی‌تواند یاد بگیرد و معرکه می‌گیرد من خدا را شکر می‌کنم که ما به کنگره آمده‌ایم تا یاد بگیریم و آموزش ببینیم که معرکه نگیریم.

یادگیری، یعنی ما بتوانیم سه مولفه مثلث دانایی: تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم و هرچه در کنگره یاد می‌گیریم باید به‌دیگران یاد بدهیم، نق زدن یا حاشیه رفتن هم جز معرکه‌گیری است. یک‌روز خواهرم با خواهر‌زاده‌ام به خانه ما آمدند که متوجه شدم خواهرزاده‌ام حالش خراب است با او صحبت کردم، گفت مادرم پولی‌که من به زحمت درمی‌آورم خرج عمل زیبایی می‌کند. چون خواهرزاده‌ام پدر ندارد و بچه طلاق است از دوازده سالگی کار می‌کند. یک‌مدت در جایی کار می‌کرد که قالب بتنی درست می‌کردند که حالش به‌هم خورده بود و داخل چاه افتاده بود؛ چون دستش بیرون بود متوجه شده‌بودند و خدا را شکر سریع او را نجات داده بودند؛ اگر همان لحظه کسی متوجه نمی‌شد دستگاه پرسش می‌کرد و هیچ‌کس از او خبر نداشت، بعد با این وجود خواهرم رفته بود و هزینه زیادی کرده و پروتز انجام داده بود و ادامه داد که من این‌طوری با زحمت پول به‌دست می‌آورم آیا درست است این‌طوری خرجش شود؟ خواهرم شروع کرد به مقایسه کردن خود با دیگران و در حاشیه رفتن که دیگران فلان کار را کردند، فلان هزینه را کردند ولی من نه. خواهرزاده‌ام گفت: مادر هم‌سن‌وسال‌های من درگیر اعتیاد هستند، خوب است من هم بروم و گرفتار بشوم و مواد مصرف کنم. من نتوانستم خواهرم را قانع کنم؛ ولی آن‌بچه با یک حرف خواهرم را قانع کرد پس اگر آن فرد آموزش ببیند و یاد بگیرد می‌تواند زندگی خود را جمع کند و می‌داند که با فرزندش چه‌طور رفتار کند و به‌جای مسائل حاشیه‌ای به دنبال راه و روش صحیح زندگی می‌رود.

برگزاری انتخابات مرزبانی همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه  با حضور مسئول انتخابات همسفر زهرا

مرزبان کشیک: همسفر لیلا و مسافر پیمان
تایپ و ویرایش: همسفر ثریا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
عکس و ارسال: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .