روزهای اول که وارد این سیستم شده بودم. با خودم درگیر و مشکل داشتم. چون من از کودکی تا دوره راهنمایی بیماری تشنج داشتم؛ و قرص اعصاب روان مصرف میکردم؛ که باعث شده بود، در روخوانی کتابهای درسی، دوران مدرسه مشکل داشته باشم. این مشکل را با خود به کنگره آورده بودم و سختی کار این بود که با مصرف مواد، افکارات منفی و نیروهای باز دارنده نیز در کنار بنده، باعث مشکلات متعددی میشدند.
حدود دو ماه از سفر بنده گذشته بود. نمیتوانستم ۴۰ سیدی را شروع به نوشتن کنم. ولی در لژیون دوستان هر هفته یک سی دی مینوشت و تحویل راهنما میدادند. چون که از همه دوستان در نوشتن سیدی عقب مانده بودم برایم سخت شده بود. تصمیم گرفتم دفتر سیدیهایم را بنویسم. چارهای هم جز این نداشتم. در اوایل خیلی برایم سخت بود. ولی با گذشت زمان نوشتن سیدیها، تأثیر بزرگی در حافظه و یادگیری من گذاشت؛ که این تغییرات را در خود بهصورت آشکار مشاهده میکردم؛ که باعث شد، بیشتر علاقهمند سیدی نوشتن شدم و گونهای برایم جذاب شد که از دوستان هم لژیونی خودم جلوتر زده بودم و در اواخر سفر با تمام شدن ۴۰ سی دی، شروع به نوشتن ۳۰ سیدی کردم و در هنگام نوشتن بخش سوم وادی یازدهم خدا را شکر توانستم به رهایی برسم.
به نظر خود بنده، این آموزشها و سیدی نوشتنها، باعث یادگیری و مسلط بودن، در گفتار ما میشود و حتی باعث روانخوانی ما، از روی کتاب میشود؛ که این موارد عیناً، در بنده، تغییر و تبدیل انجام شده است. انشاالله همه ما بتوانیم، از آموزشهای ناب کنگره، بهره لازم را ببریم و در زندگی خود، استفاده نماییم.
در آخر از بنیانگذار کنگره ۶۰ و تمام خدمت گذاران این سیستم که با آموزش و راهنمایی دست در دست هم نهادند؛ که چنین معجزههایی در انسانها پدیدار گردد، صمیمانه تشکر و قدردانی میکنم.
نویسنده: مسافر سالار لژیون ششم
خدمتگزار سایت: همسفر مهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
39