جلسه پنجم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ لژیون بروجن به استادی ایجنت همسفر فروغ، نگهبانی راهنما همسفر فاطمه و دبیری همسفر راضیه با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» روز دوشنبه ۲۸ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز «رابطه یادگیری و معرکهگیری» است و قرار است ما به عنوان یک رهجوی کنگرهای به رابطه میان یادگیری و معرکهگیری برسیم که آیا این رابطه عکس هم است؛ یعنی اگر هرچه من یادگیریم بیشتر شود معرکهگیری من کمتر میشود؟ آیا این رابطه مستقیم است؛ یعنی هرچه یادگیری من بیشتر شود، معرکهگیری من بیشتر میشود؟ و در ادامه توضیح میدهم که یک موضوعی میان این دو تا قضیه است؛ یعنی اگر این موضوع باشد، رابطهی یادگیری و معرکهگیری را غیرمستقیم میکند و اگر نباشد رابطه را مستقیم میکند حال در ادامه توضیح میدهم.
در مورد واژههای تیتر دستور جلسه بخواهیم حرف بزنیم اینکه یادگیری به چه مفهومی است و معرکهگیری به چه مفهومی است. یادگیری؛ یعنی فراگیری هر علمی، این علم ممکن است علم فیزیک باشد، علم شیمی باشد یا علم ریاضی باشد و تا برسد به آن بخشی که ما در کنگره کار میکنیم و آن علم زندگی یا همان جهانبینی است؛ نوع نگاهمان نسبت به خودمان و نوع نگاهمان نسبت به محیط اطرافمان و آگاهی کسب کردن در مورد موضوعات مختلف و ثبت آنها در حافظه و از آنها استفاده کردن و این نکته خیلی مهم است؛ استفاده کردن از آموزهها، یادگیری میشود.
در مورد معرکهگیری، آقای مهندس حسین دژاکام داخل سیدیهایی که در مورد این دستور جلسه است همیشه این مثال را میزنند که قدیمها افرادی بودند که در کوچه و بازار معرکهگیری میکردند؛ به این معنا که با شلوغکاری و سروصدا کردن یکسری افراد را دور خودشان جمع میکردند و زنجیر پاره میکردند و وزنه سنگین بلند میکردند برای اینکه بتوانند پولی کسب کنند و این اصطلاح برای آدمهایی استفاده میشود که درون به همریختهای دارند و این درون به همریخته باعث میشود که فکر کنند که با به هم ریختن محیط بیرونی میتوانند از آن مخمصهای که هستند، فرار کنند و این واژه اینجا استفاده میشود. این افراد شروع میکنند به معرکهگیری کردن؛ پس معرکهگیری کردن به همریختگی درون و اطراف آن شخصی است که در واقع معرکهگیری میکند و فقط به کلام نیست این را باید خیلی دقت کنیم معرکهگیری گاهی کاملاً درونی است؛ یعنی درون یک شخص به همریخته است هر چند نمود بیرونی نداشته باشد و هر چند رفتاری از خودش نشان ندهد، هرچند داد و قال نکند. معرکهگیری میتواند در نگاه یک انسان باشد با چپ نگاه کردن به بغل دستیتان یا مسافرتان، به قول معروف، چشم نازک کردن به اطرافیانتان و میتواند در رفتار باشد یعنی شما با لج، کاری را انجام بدهید یا در را محکم بکوبید، محکم بنشینید، پایتان را محکم بر روی زمین بزنید این موارد هم معرکهگیری محسوب میشود و میتواند در کلام هم باشد؛ یعنی زباناً شروع کنیم به معرکهگیری کردن و تشرزدن، دادزدن و برای اینکه از آن مخمصه که خود من ایجاد کردهام با معرکهگیری کلامی، درونی، رفتاری و حتی با نگاه هم بتوانم از مخمصه فرار بکنم.
واژهای که گفتم که بین یادگیری و معرکهگیری قرار دارد قطعاً جهانبینی است؛ من در واقع قرار است به این رابطه برسم که این رابطه، یک رابطه غیر مستقیم است؛ یعنی هر چه قدر شخص، آگاهی و داناییاش بیشتر بشود، معرکهگیری کمتری میکند؛ ولی اگر من به عنوان یک رهجو در کنگره یادبگیرم؛ ولی جهانبینی قوی نداشته باشم و اگر علم کنگره را یاد بگیرم؛ ولی آگاهی من نسبت به آن چیزی که دارم یاد میگیرم کم باشد با وجود اینکه یادگیری اتفاق افتاده است؛ ولی معرکهگیری میکنم و مادام وقتی به خانه میروم، میگویم پس جهانبینی تو کجاست؟ در فلان سیدی این را گفته است چرا رفتارت اینگونه است؟ سیدیها را خوب یاد گرفتم مطالب را خوب یاد گرفتم، یک مبحثهایی در مورد جهان بینی یاد گرفتم؛ ولی نمیدانم که کجا استفاده کنم! اینجاست که این یادگیری باعث معرکه گیری کردن نمیشود؛ یعنی مانع از این نمیشود که معرکهگیری نکنم اتفاقاً آدم معرکهگیرتری میشوم.
وقتی که یک سری اطلاعات بگیرم؛ ولی جهانبینی استفاده از آن اطلاعات را نداشته باشم و ظرفیتم هم هنوز برای آن علمی که در داخل کنگره یاد گرفتم بالا نرفته باشد و بعد بروم داخل خانوادههایی قرار بگیرم و در محیطهایی قرار بگیرم که آن اطلاعات را ندارد، اتفاقاً خیلی محیط خوبی برای معرکهگیری میشود و این معرکهگیری صرفاً چیز منفی نیست و ممکن است من بخواهم تمام اطلاعات کنگره را یکجا به طرف مقابلم بدهم که چند ساعت سیدی مینویسم و یا چه چیزهایی یاد میگیرم، این هم خودش معرکهگیری است؛ پس فقط به واژهها نگاه نکنم و نگویم که یادگیری مانع از معرکهگیری میشود؛ یادگیری که همراه جهانبینی و آگاهی و معرفت نباشد؛ یعنی من ندانم که چرا دارم یاد میگیرم و برای چهموقع یاد میگیرم قطعاً موجب معرکهگیری میشود.
مرزبانان کشیک: همسفر صغری و مسافر محمد(ط)
تایپ: همسفر الهام (ر) رهجوی راهنما همسفر سعیده (لژیون سوم) و همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
عکاس، ویراستاری و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران لژیون بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
354