چهاردهمین جلسه از دوره سی و ششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی رودکی، با استادی راهنما محترم مسافر ابوالفضل، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری» شنبه 26 آبان ۱۴۰۳ ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر.
از نگهبان جلسه آقا محسن ممنون و سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم خدمت کنم و در کنار شما عزیزان آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز:رابطه یاد گیری و معرکه گیری.
مسئله یاد گیری و معرکه گیری دقیقا دو نقطه مقابل یکدیگر هستند، اگر جهان هستی را در نظر بگیریم یاد گیری سمت شرق و معرکه گیری سمت غرب قرار دارد، هر چه به سمت یاد گیری حرکت کنید، معرکه گیری خنثی میشود و بالعکس هر چهقدر به سمت معرکه گیری حرکت کنید از آموزش و یادگیری دور خواهيد شد، دقیقا همانند روشنایی و تاریکی.
به نظر من بزرگ ترین جهانی که در آن زندگی میکنیم، جهان ذهن است، و این ذهن من است که کمک میکند تا تمام آموزشها را درست دریافت بکنم، اگر کسی به دنبال آموزش و یادگیری باشد ذهن باز تری دارد و تلاش میکند آموزش بیشتری بگیرد، این مسئله بسیار مهم است و این افراد کمتر دچار معرکه گیری میشوند.
تجربه نشان داده است، در کنگره ۶۰ افرادی که درگیر سی دی نوشتن و گوش کردن هستند،افرادی هستند که معرکه گیری نمیکنند، کسانی که در کارگاههای آموزشی حضور به موقع دارند، خدمتگزاران و افرادی که آموزشها را جدی دنبال میکنند دچار بهانه تراشی و معرکه گیری نمیشوند، واین یک واقعیت محض است.
اعتقاد من این است که شاه کلید یادگیری و آموزش گرفتن گوش کردن و نوشتن سی دی است، باید بدانیم شنیدن با گوش کردن بسیار متفاوت است، ما در کنگره ۶۰ خوب گوش کردن را آموختیم، و این خود یک روش مطالعه میباشد و باعث میشود فرمانبردار و شنونده خوبی بشوم.
راهنمای محترم آقا محسن فرمودند:اگر کنگره و زندگی را به شکل یک تعمیرگاه بزرگ در نظر بگیریم، و خود را یک مکانیک فرض کنیم، تمام سیدی هایی که گوش میکنیم و مینویسیم همانند ابزارهای هستند که برای حل مشکلات در مسیر درمان اعتیاد و زندگی روزمره میتوانیم از آنها استفاده بکنیم.
بحث معرکهگیری، که نقطه مقابل یادگیری است، وقتی شخصی در جلسات کارگاههای آموزشی دیر میآید و زود میرود، سیدی گوش نمیکند و نمینویسد، بر خلاف قوانین کنگره خارج از نمایندگی با مسافران دیگر ارتباط برقرار میکند، شماره تلفن میدهد و میگیرد، به یکدیگر مشاورههای غلط میدهند و این مسئله باعث میشود شخص از مسیر درمان خارج و از آموزشها دور، و دچار معرکه گیری خواهد شد.
باید توجه داشت که یک مسافر اگر آموزشها را جدی بگیرد فرمانبردار خواهد شد و در مسیر روشنایی حرکت میکند، در ادامه راه به مثلث دانایی، تفکر، تجربه، آموزش خواهد رسید و با کاربردی کردن این سه ضلع میتواند میسر درمان را با موفقیت پشت سر بگذارد.
نقطه مقابل مثلث دانایی، مثلث جهالت است، ترس، ناامیدی، منیت، اگر شخصی با نگرفتن آموزشها اسير مثلث جهالت شود به حرف هیچ کس توجه نمیکند و به سمت تاریکیها حرکت خواهد کرد.
منیت و ترس باعث میشود انسان هیچ گاه مسئولیت کارهای اشتباه خود را نپذیرد، و همیشه به دنبال مقصر میگردد و برايش مهم میشود که دیگران در مورد او چه میگویند او چه فکری میکنند.
ناامیدی ضلع دیگر مثلث جهالت است که میتواند ما را از آموزش دور کند، همیشه به رهجوهای خود میگویم هیچ وقت ناامید نباشید، به دنبال هر چيزی که میگردید در درون خودتان است.
فيروزه تو نیست هر چه در عالم هست هر چه خواهی بطلب هر آنچه که خواهی تویی
همه چيز در درون خودمان است، همه چیز همان گنج درون ماست، باید بدانیم اگر بخواهیم به دنبال گنج هم بگردیم در درون خودمان است.
در مورد معرکه گیری باید بدانم آنقدر که من برای سرزنش کردن و مقصر کردن دیگران وقت میگذارم، اگر این وقت را صرف آموزش گرفتن خود بکنم زودتر به نتیجه مطلوب خواهم رسید و حال بهتری خواهم داشت.
تهیه وتنظیم؛ مرزبان خبری نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
96