جلسۀ پنجم از دورۀ ششم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه مسافران نمایندگی پرند، با استادی مسافرهادی ، نگهبانی مسافر کیانوش و دبیری مسافر اکبر با دستورجلسه "رابطه یادگیری و معرکهگیری" در روز دوشنبه 28 آبان 1403 ساعت 17:00آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان هادی هستم یک مسافر، قبل از هر چیزی خداوند را شاکر هستم که این توفیق حاصل شد که یک بار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم و از لژیون خدمتگذار لژیون چهارم و راهنمای لژیون چهارم آقا غلامرضا تشکر میکنم که اجازه دادند امروز در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم و به تیم فوتبال شعبه تبریک میگویم بابت صعودشان.
در مورد دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکهگیری، وقتی کلمه معرکهگیری میآید اولین چیزی که در ذهن من به وجود میآید اشخاصی هستند که یک جای پررفت و آمد را غروق میکنند و همیشه کسانی که هم حس آنها هستند دور آن ها جمع میشوند و در اول کارهم میگوید که ده مرد چراغ اول را روشن کند و نفری صدتومن بدهند که یک مار هم دارم که از هندوستان آوردهام و آن را به شما نشان میدهم و یک زنجیر راهم پاره میکند بعد هم میگوید یک روغن مار دارم که به موهای سرت بزنی پرپشت میشود و از این صحبتها و شخص سه ساعت هم وقت خودش را گذاشته و کسانی که هدف و خواستهای ندارند در این مکان ها حضور پیدا میکنند و هم پول و زمان خودرا از دست میدهند و شاید در ذهن من بیاید که راهنما هم در لژیون دورش را افرادی گرفته و برای آنها صحبت میکند پس راهنما هم معرکهگیر است، خیر راهنما نیروی احیا کننده و نیروی القا در جهت مثبت را دارد پس این دو را باهم مقایسه نکنیم.
صحبتهای جناب آقای مهندس را که گوش میدادم یک مثلث را ترسیم کردهاند، روشنایی و تاریکی و ضلع پایین مسیر است حالا ما میتوانیم بگوییم که معرکهگیری، یادگیری و یک مسیر وجود دارد که از معرکهگیری به روشنایی برسیم.
رابطه معرکهگیری و یادگیری به نظر من اشتراکی که باهم دارند در دانایی است شخص میتواند از دانایی استفاده کند و صعود کند و یک شخص هم میتواند استفاده نکند سقوط کند تنها رابطه بین آنها همین است ولی یک مسیر ترسیم شده است که در این مسیر هر لحظه شخص میتواند برگشت کند از تاریکی به سمت روشنایی و این هم به خواسته من بستگی دارد.
من هم قبل از این که وارد کنگره بشوم تمام راه هایی را که برای ترک وجود داشت رفته بودم اما به نتیجه نرسیده بودم و وقتی وارد کنگره شدم به این نیت آمدم که این راه راهم امتحان کنم ببینم چه اتفاقی میافتد چون آن زمان آگاهی وجود نداشت، این صحبتهایی که امروز انجام میدهم و طرز تفکری که دارم این که نفس و روح باهم متفاوت هستند را در کنگره آموزش گرفتم و این آموزشها و داناییها برای این است که زندگی بهتری داشته باشم.
همه چیز به خواسته من بستگی دارد، این که من چه چیزی میخواهم این که در جمع معرکهگیرها باشم که در آخرهم پول و هم زمان خودم را از دست بدهم و آسیب ببینم و یا این که آموزش بگیرم و زندگی بهتری داشته باشم و به خواستههای که دارم برسم.
خداوند را شکر میکنم که وارد کنگره شدم و از این که به صحبتهای من گوش کردید از همه شما ممنون هستم.
تایپ: مسافر ابوالفضل از لژیون یکم
تنظیم و بارگذاری: مسافر هادی از لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر حجت
- تعداد بازدید از این مطلب :
133