ششمین جلسه از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی گنجعلیخان کرمان با استادی همسفر زهرا، نگهبانی همسفر سیما و دبیری همسفر شهناز با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» در روز دوشنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان که با صبر و از خودگذشتگی این بستر را فراهم نمودند تا من همسفر حال خراب آموزش بگیرم تشکر میکنم، از استاد عزیزم خانم سلیمه عزیز تشکر میکنم و درگذشت پدر گرامیشان آقا جواد را به ایشان و خانواده بزرگ کنگره۶۰ تسلیت میگویم، از مسافر عزیزم ممنونم که به من اجازه دادند که در کنگره باشم. دستور جلسه در رابطه با یادگیری و معرکهگیری است، معرکهگیری و یادگیری دو مقوله متفاوت هستند و میتوان گفت معرکهگیری نقطه مقابل یادگیری و آموزش است؛ وقتی شخصی وارد معرکهگیری میشود از آموزش دور میشود؛ وقتی شخص دور بماند دیگر آموزشی هم دریافت نمیکند؛ ولی کنگره۶۰ مرکز تحقیقاتی است که کار آن رهایی و درمان است، هر شخصی میخواهد رها شود اول باید خواسته قوی داشته باشد بعد از آن باید مثلث دانایی را آموزش بگیرد.
مثلث دانایی عبارت است از آموزش، تفکر و تجربه. که این سه ضلع همیشه با هم رشد میکنند؛ اگر یکی از آنها پایینتر باشد و دیگری بالاتر باشد باز هم به مشکل بر میخوریم. باید من همسفر دوربینم همیشه روی خودم باشد و عیبهای خودم را ببینم تا بتوانم آنها را برطرف کنم. انسانهایی که از نظر درونی بههم ریخته و حال خراب هستند همیشه بیرون دنبال مشکلاتشان میگردند و نمیدانند آن گرفتاریها در خودشان هست. همانطور که دانایی ابزار دارد، نادانی و جهل هم ابزارهایی دارد، ابزار آن ریشه در جهل و ناآگاهی خودمان است که مثلث جهالت را باید آموزش بگیریم، جهالت هم منیت، ترس و ناامیدی است، اینها روبهروی همان تفکر، تجربه و آموزش قرار میگیرند، به همین دلیل فردی که دچار منیت میشود جایگاه خودش را از دیگران بالاتر میبیند و همیشه در حاشیه قرار میگیرد، میترسد و فکر میکند دیگران او را مسخره میکنند، احساس تنهایی میکند و دچار ناامیدی هم میشود.
در سیدی معرکهگیری و یادگیری آقای مهندس گفتند: معرکهگیر فکر میکند دیگران را قربانی کرده است در صورتی که خودش قربانی آن موضوع میشود و کسی که از گردونه آموزش خارج شود حتماً به حاشیه کشیده میشود و در پایان هم حذف میشود. همانگونه که یادگیری مرحله به مرحله است و یکمرتبه نمیتوانیم یاد بگیریم، معرکهگیری هم با پچپچ کردن و دردودل کردن شروع میشود و مسئله مهم اینکه اگر ما در صراط مستقیم قرار بگیریم و آموزش صحیح ببینیم در این مسیر کمک زیادی به ما میکند و باعث میشود تنها ما با یادگیری و آموزش خودمان فکر کنیم.
در کنگره۶۰ برای دوری از معرکهگیری آقای مهندس تصمیم به تشکیل لژیون گرفتند و در لژیونها راهنمایان کارآزموده سیدیها و منابع آموزشی کنگره را شروع به تدریس کردند، بهترین مکان کنگره است که فرد میآید یاد میگیرد و میداند چه چیزهایی باعث معرکهگیری میشود و چه چیزهایی باعث یادگیری میشود. تفکر من همسفر قبل از آن که به کنگره بیایم این بود که تفکر میکردم؛ ولی تفکرم اصلاً به درد نمیخورد، از آن طرف مشکلاتی برای خودم، خانوادهام و اطرافیانم که اصلاً قابل گفتن نبود بهوجود میآوردم و همچنین باید حرمتها را در کنگره رعایت کنیم؛ اگر حرمتها را رعایت کنیم و به آنها احترام بگذاریم باعث میشود مکان امن و خوبی برای آموزش گرفتن داشته باشیم.
در مورد معرکهگیری؛ من قبل از کنگره مشکلاتی داشتم، قبل از آن که به کنگره بیایم فکر میکردم اگر درد و دل بکنم یا حرفی بزنم باعث میشود مشکلاتم کمتر شود. یک تجربه از خودم بگویم؛ من منیت زیادی داشتم تا قبل از اینکه به کنگره بیایم همیشه من فکر میکردم خیلی میفهمم؛ بعضی مواقع هم با مسافرم که درگیر میشدم و چیزی به او میگفتم و گوش نمیکرد من به او میگفتم من بیشتر از تو میدانم، من مشکلات را بیشتر میدانم و شما نمیدانید بهخاطر اینکه مصرفکننده بود و همیشه به او میگفتم چون تو مصرفکننده هستی هیچ چیز نمیدانی و من بیشتر میدانم و همیشه من خودم را از همه بالاتر میگرفتم و بهخاطر همین موضوع همیشه در زندگیام مشکل داشتم و درگیر مشکلات بودم؛ وقتی به کنگره آمدم همیشه همین را میگفتم؛ من که از بقیه بیشتر میدانم و چهطور به من میگویند تو نمیدانی و باید بنشینی سیدی بنویسی و سیدی گوش کنی و من خیلی با خودم درگیر بودم، خداوند به خانم سلیمه خیر دهد همیشه در لژیون به من میگفت این منیت باعث میشود تو از همه چیز دور باشی؛ وقتی با خودم درست فکر کردم فهمیدم واقعاً مشکل اصلی خودم هستم خیلی به آرامش رسیدم، الان بعضی مواقع مشکلی هم بهوجود بیاید من بیشتر از همه سعی میکنم آرامش داشته باشم؛ حتی اگر در آن موضوع بیتقصیر هم باشم و درگیر شوم، میگویم حرف شما صحیح است حتماً من اشکال و ایرادی داشتهام بجای آن که درگیر شوم و وارد معرکهگیری شوم.
در کنگره آموزش که میگیرید خیلی خوب است؛ ولی میشود در همین آموزشها هم ما درگیر معرکهگیری شویم؛ مثلاً من همسفر بیایم سر جلسه امتحان و ببینم فلانی زودتر از من بلند شد و برگهاش را داد، میگویم اون زودتر برگه را داد از من بهتر است من تلاش میکنم از او بهتر شوم همین باعث میشود فرد یک تفکری در خودش داشته باشد یا در خانه بین بچهها و یا مسافرانم، من همیشه درگیر بودم با خودم میگفتم من از همه بیشتر سختی کشیدم و مشکلات زندگی را به دوش کشیدم پس من از همه بیشتر آگاهی دارم در صورتی که از همه ناآگاهتر بودم، الان تقریباً ۲ سال گذشته که به کنگره میآیم تازه فهمیدم اینها همه معرکهگیری بوده است نه آموزش. تفکر هم میکردم؛ ولی تفکر غلط میکردم نه تفکر درست، همیشه درگیر افکار منفی بودم بهخاطر همین شب آرامش نداشتم بخوابم، روز آرامش نداشتم درست به کار و زندگیام برسم، با کوچکترین چیزی درگیر میشدم و موضوع را بد تمام میکردم و با همه سر جنگ داشتم؛ ولی از زمانی که کنگره آمدهام خیلی آرامش خوبی دارم راحت میآیم آموزش میگیرم و اگر جایی به مشکل بر بخورم واقعاً قبولدار هستم که حتماً این مشکل برای من بوده است، الان هم که این دستور جلسه قسمت من شد واقعاً من خیلی میخواستم از این دستور جلسه آموزش بگیرم که معرکهگیری خود را کم کنم؛ حتی حالا هم بعضی اوقات اتفاقهایی که برایم در زندگی میافتد فکر میکنم من میدانم؛ ولی وقتی فکرش را میکنم، میبینم خیر همان تفکر غلطی که داشتم باعث شد من به این موضوع رسیدم. امیدوارم بتوانم در کنگره باشم و مشکلاتم را با سیدیها و آموزشهای کنگره حل کنم.
ورود به سفر دوم جهانبینی همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ورود به سفر دوم جهانبینی همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون هفتم)
مرزبانان کشیک: همسفر نجمه و مسافر سعید
تایپ: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی گنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
185