دهمین جلسه از دوره اول سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی خواف، با استادی راهنمای محترم مسافر محسن، نگهبانی مسافر علیرضا، دبیری مسافر خلیل با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکهگیری" روز دوشنبه 28 آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که فرصت حضور در این مکان مقدس و خدمت به شما دوستان و عزیزان را نصیب و روزی من کرد، از جناب آقای فلاح، مهدی آقا، جواد آقای سجادی، نگهبان و دبیر عزیز کمال تشکر و سپاس را دارم که اجازه و فرصت حضور در این مکان و این جایگاه را به من دادند. در خصوص دستور جلسه "رابطه یادگیری با معرکهگیری" مطالبی را خدمتتان عرض میکنم.
در قدیم، معرکهگیری یک شغل و پیشه بود، افرادی در گوشه و کنار خیابان بساط کرده، زنجیر و سینی پاره میکردند یا مار در میآوردند و آنها از راه معرکهگیری کسب درآمد و امرار معاش میکردند. عملا در معرکهگیری یک طوری موردی غیر واقعی را واقعی نشان میدادند و باعث تعجب عوام میشدند.
دوستی سالها پیش به من گفت وقتی با یک نفر شروع به صحبت کردن میکنی و هنوز حرف شما کامل نشده است سعی میکند در مقابل حرف شما جبهه بگیرد و پاسخ بدهد بدانید بحث کردن و صحبت کردن با این شخص کار درستی نیست که قطعاً هم به این شکل است. من هنوز به فرزند خودم میگویم که چرا این کار را کردی؟ هنوز حرفم تمام نشده، توجیه میکند و وارد معرکهگیری میشود، بلافاصله دلیل و برهان میآورد و نمیپذیرد.
در اینگونه موارد منِ محسن باید به خودم رجوع کنم و ببینم آیا وقتی که طرف مقابلم، راهنما، بزرگتر، پیشکسوت، هر کسی و حتی فرزندم با من صحبت میکند اجازه کامل شدن حرف را به او میدهم؟ میگذارم حرفش تمام بشود؟ روی حرف و صحبت او تفکر و تعقل میکنم؟ یا اینکه نه هنوز جملهاش منعقد نشده است بلافاصله جبهه گرفته و جواب میدهم؟ که اگر چنین کنم منِ محسن وارد فضای معرکهگیری شدهام که این با بحث یادگیری ارتباط تنگاتنگی دارد.
در بحث دانایی، یادگیری و آموزش در کنگره همانطور که استاد امین عزیز میفرمایند، درسته که تفکر، تجربه و آموزش مثلث دانایی است ولی صرفاً بدانم تفکر، تجربه و آموزش دانایی است این هیچ کاری را پیش نمیبرد زمانی من میتوانم بگویم که به دانایی رسیدهام که بتوانم از دیوار منیت، ترس و ناامیدی عبور کنم.
همانطور که استاد امین عزیز میفرمایند: اگر یک جایی مرتکب خطا یا اشتباهی شدم خطای خودم را بپذیرم و حاضر باشم عذرخواهی کنم، یک وقتهایی غرور و منیت اجازه نمیدهد که اگر حرف حق با فرزند من که از من کوچکتر است یا حرف حق با شاگرد من است که من استادش هستم را بپذیرم و قبول کنم که بله تو که شاگرد من یا فرزند من هستی و از من کوچکتری حرفت درست است و من عذر خواهی میکنم. زمانیکه وارد این مرحله شدیم میتوانیم از دانایی و مثلث دانایی و یادگیری سخن بگوییم اگر غیر از این باشد دقیقاً وارد بحث معرکهگیری شدهایم.
هنوز از رهجو میپرسی چرا دیر اومدی؟ چرا دفتر سیدیات را نیاوردی؟ سریع وارد معرکهگیری میشود و شروع میکند به آوردن دلیل و توجیه کردن. اگر بخواهی وارد معرکهگیری نشوی باید صبر کنی تا صحبت تمام بشود و بعد با آرامش بگویی حق کاملاً با شماست، میپذیرم اشتباه کردهام ، اگر غیر از آن باشد که من بخواهم وارد معرکهگیری بشوم دیوار حاشا بلند و راه برای توجیه بسیار زیاد است.
یک سیدی از جناب مهندس با عنوان دبه، دقیقا همین داستان معرکهگیری است. زمانی که وارد بحث معرکهگیری میشویم از یادگیری و دریافت آموزش دور میشویم، اگر انسانی قصد یادگیری و گرفتن آموزش را داشته باشد هیچ وقت وارد بحث معرکهگیری نمیشود. امیدوارم بتوانیم با آموزشهای کنگره از معرکه گیری دوری و حذر کنیم، البته من خودم را میگویم، امیدوارم بتوانیم آموزشهای کنگره را دریافت کنیم و هیچ وقت وارد معقوله معرکهگیری نشویم چرا که که جهل و نادانی آغاز بدبختیها است یعنی کسی که وارد بحث معرکهگیری میشود گارد گرفته و پذیرشش را بسته و هیچ دریافتی نخواهد داشت و در جهل و نادانی خواهد ماند.
مقابل مثلث دانایی(تفکر، تجربه و آموزش)، مثلث جهالت (ترس، ناامیدی و منیت) قرار دارد. وقتی هنوز حرف کسی تمام نشده گارد بگیرم و به آن توجه نکنم یعنی منیت، من را از گرفتن آموزش باز داشته است و در جهل ماندهام. همیشه حق با من است و اینکه من میگویم درست، این کاری که من میکنم درست است و وارد معرکهگیری میشوم. امیدوارم بتوانیم با بهره گیری از دانش کنگره، افزایش دانایی، افزایش آگاهی و عملی کردن این موارد در زندگی به قدرت تشخیص برسیم تا خودمان معرکهگیری نکنیم و وارد معرکهگیری دیگران نشویم. از اینکه با سکوت به صحبتها توجه کردید ممنونم.
مرزبان خبری: مسافر علیاصغر
تایپ: مسافر امیرعلی لژیون یکم خواف
عکاس: مسافر امیرحسین لژیون دوم خواف
ویرایش و ارسال خبر: مسافر احمد لژیون 18
- تعداد بازدید از این مطلب :
189