بنام خدا، سلام دوستان محمدرضا هستم مسافر. از اینکه با کنگره ۶۰ آشنا شدم خدارا شاکر و سپاسگزارم. اکنون در روزهای پایانی سفر اولم هستم، حس و حال بسیار خوبی دارم، زندگی برایم لذتبخش تر از قبل شده است. قبل از شروع سفرم در کنگره ۶۰، امید و انگیزهای برای زندگی نداشتم، اما وقتی سفرم آغاز شد و شروع به نوشتن سیدیها کردم و سفر سیگارم را آغاز کردم و شروع کردم به خدمت کردن در شعبه، به آرامی روز به روز به حس و حال بهتری دست یافتم. روابط با آدمهای اشتباه را قطع کردم، یاد گرفتم از وقتم به بهترین نحو استفاده کنم، دیگر مانند گذشته با هیچ انسانی با تندی رفتار نمیکنم و احساس میکنم برعکس گذشته، انسان صبورتری شدهام. در کنگره ۶۰ آموزش گرفتم که هر چیزی برای بهدست آمدن یا هر کاری برای انجام شدن، نیاز به زمان مناسب خود دارد.
وقتی خودم را قبل و بعد از آمدن به کنگره مقایسه میکنم از ته دل خدا را شکر میکنم که گذشتهای برایم رقم زده است، اگر من مواد را مصرف نمیکردم ممکن بود هیچوقت با کنگره ۶۰ آشنا نشوم و نتوانم سفر کنم و در نتیجه زندگی درست را هرگز به این خوبی آموزش نبینم، در هیچ مرحلهای از زندگیام، از دوران مدرسه تا دانشگاه و سربازی، چنین آموزشهایی ندیده بودم، هیچوقت کسی به من نگفت و آموزش نداد که چگونه فکر کنم، چگونه پسانداز کنم، چگونه زندگی کنم، روابط درست با انسانها چگونه باشد، چرا نباید قضاوت کنم، چرا خود را با دیگران مقایسه نکنم، آیا عدالت وجود دارد و عدالت چیست، چرا وقتی کاری انجام میدهم در قبال آن توقع نداشته باشم، علت وجود من در زندگی چیست، چرا باید ببخشم، عمل سالم چیست، عقل، روح، نفس و جن چیستند و وظایفشان چیست؟ اگر انسان این موارد را آموزش نبیند و به شناخت نرسد و به درستی انجام ندهد، چه پیامدها و عواقبی برایش خواهد داشت و باعث چه موضوعاتی میشود.
من از خداوند بسیار سپاسگزارم به خاطر وجود جناب مهندس و خانواده محترمشان، به خاطر وجود کنگره ۶۰، به خاطر آموزشهای ناب جناب مهندس و به خاطر این فرصت بسیار باارزشی که خداوند به من عطا نمود. زیرا در کنگره ۶۰ علاوه بر درمان مواد و سیگار (که در هیچجای دنیا هنوز برایش راهکاری وجود ندارد)، آموزشهایی به من داده شده است که میتوانم با بهعملرساندن آنها به صلح و آرامش برسم و از زندگیام نهایت لذت را ببرم. امیدوارم در آینده انسانهای بیشتری با کنگره ۶۰ آشنا شوند تا بتوانند از آموزشهای آن بهرهمند شوند و به درمان، حال خوش و تکامل برسند. ممنونم.
نگارش: مسافر محمدرضا لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
233