English Version
This Site Is Available In English

تا علم نباشد هیچ قدمی موثر نمی‌شود.

تا علم نباشد هیچ قدمی موثر نمی‌شود.

همسفر اعظم در مشارکت خود بیان کرد:

معرکه گرفتن از آوردگاه می‌آید جایی که در آنجا جنگ و درگیری می‌شود. در قدیم مارگیرها و درویش‌ها در محله‌هایی بساط می‌کردند و آدم‌ها را جمع می‌کردند، نمایش می‌دادند و به اصطلاح معرکه می‌گرفتند. آخر سر، ظرفی می‌گرفتند و پول جمع می‌کردند، قانون یازدهم، در ادامه کار آن‌ها این است؛ اما معرکه‌گیری در اثر حسادت، خودخواهی، منیت یا در کار و اهدافی شکست خوردن، در اثر شکست از کار یا پشیمان می‌شود و راه درست را در پیش می‌گیرد یا در جهل و نادانی پا فشاری می‌کند. به عنوان مثال: همسری از بی‌نمک بودن غذای همسرش ایراد می‌گیرد، او یا می‌پذیرید یا جبهه گرفته و می‌گوید یادت است چند سال پیش مادرت فلان غذا را ناجور درست کرده بود؟موضوع مهم دیگری که مطرح است آگاهی و یادگیری است، کنگره یک مرکز آموزش و تحقیقاتی است و به منظور رهایی مصرف کنندگان ارائه طریق می‌کنند. برای درمان اولین عامل، خواست مصرف کننده است؛ بعد که در مسیر قرار گرفت آگاهی و شناخت از مواد و چگونگی درمان آن است؛ یعنی کسب علم اعتیاد و درمان آن، این آگاهی باعث می‌شود فرد از حوزه قدرتمند اعتیاد خارج و به آن فایق‌ آید.
تا علم نباشد قدم موثر نمی‌شود، برداشت در علوم جهانبینی کنگره ۶۰ مثلث دانایی است که سه ضلع آن تفکر، تجربه و آموزش است. این سه‌ مولفه در کنار یکدیگر ما را در سطوح مختلف به دانایی می‌رساند. در کنگره اگر کسی در حال خدمت نباشد یا دنبال معرکه گیری باشد قطعا از مسیر خارج می‌شود.
معمولا نق زدن‌ها و وارد حاشیه شدن ابتدا از ذهن و تفکر ایجاد می‌شود و حال شخص را خراب می‌کند. معرکه‌گیری، نق زدن و... همه تجلی نادانی است برای همین ابتدای جلسات به خداوند پناه می‌بریم؛ زیرا معمولا دشمن ما درون ماست برای همین باید بیاموزیم، آموزش ببینیم و عمل کنیم.

همسفر نسیم در مشارکت خود بیان کرد:

دانایی با سواد متفاوت است، سواد؛ یعنی یک فرد در یک رشته علم و آگاهی دارد ولی دانایی، علم و هنر زندگی کردن است. وقتی فرد به دانایی نرسیده باشد در مقابل موضوع مورد نظر شروع به معرکه‌گیری می‌کند و به دنبال بهانه و از زیر مسئولیت فرار کردن می‌گردد و با حرف‌های غیرمنطقی می‌خواهد حرف خود را به کرسی بنشاند برای نمونه، فردی برای  فرار از درمان می‌گوید اعتیاد در خانواده ما ژنتیکی است و در ژنتیک ما وجود دارد و درست شدنی نیست. این فرد برای فرار از مشکلات و مسئولیت کار خویش با معرکه‌گیری و بهانه‌های مختلف خود را از این اقدام عفو می‌کند.

درمورد رابطه دانایی و معرکه‌گیری باید گفت که در جایی که دانایی نباشد معرکه‌گیری هست و کسانی که معرکه‌گیرهای خوبی هستند، دانایی درجهت منفی را زیاد دارند؛ یعنی در بحث نیروی بازدارنده تسلط کامل دارند. دانایی و معرکه گیری دو قطب مخالف هم هستند و وقتی فرد به دانایی موثر که از سه ضلع تفکر، آموزش و تجربه تشکیل می‌شود رسیده باشد دیگر به دنبال بهانه، حاشیه و معرکه‌گیری برای اعمال کارهای غیرمنطقی و خلاف ارزش‌ها نمی‌پردازد.

وقتی ما به درجه‌ درستی از دانایی برسیم و بدانیم مسئولیت این مشکل با خود ما است با کمال میل مشکل را می‌پذیریم و برای حل آن اقدام می‌کنیم.

تایپ : همسفران نسیم و اعظم رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)
ویراستاری: همسفر سیاره رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون سوم)
ارسال همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)
همسفران نمایندگی صبا

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .