به نام قدرت مطلق الله
وادی چهاردهم بسیار عظیم میباشد؛ زیرا تمامی خلقت را در جهات مختلف پوشش میدهد. جهانبینی بر پایه روان و فیزیولوژی میباشد. خلقوخوی انسان در صور آشکار و صور پنهان، روان نامیده میشود. به عبارتی روان، کنش و واکنش انسان در پندار، گفتار و کردارش است. تمامی پیامبران الهی آموزش جهانبینی میدادند. محبت باعث جذب افراد به یکدیگر و سبب فداکاری و ازخودگذشتگی میگردد.
تمامی هستی و جهان خلقت نیز بر پایه محبت استوار است. اگر ما پردهای بر روی روشنایی بکشیم و فکر کنیم که همه چیز سیاه است خیال باطل میباشد. دراینرابطه میتوان مطالب بسیاری بیان نمود. یکی از مسائلی که به وجود میآورد ناامیدی است. برای این موضوع مثلث تاریکی، روشنایی و مسیر راه مطرح میگردد که مسیر راه در قاعده مثلث قرار گرفته است.
این مثلث بدین معناست که مسیر روشنایی و تاریکی رفت و برگشتی میباشد و مبدأ میتوانیم از تاریکیها به سمت روشنایی حرکت نمائیم و بالعکس. زمانی که نور نباشد تاریکی به وجود میآید و تاریکی بهخودیخود معنایی ندارد. ایمان و اعتقاد به هر چیزی در امیدواری شخص تأثیر مثبت دارد. اعتقاد به وجود خداوند ناامیدی را در انسان از بین میبرد. کسی که امید داشته باشد دست به خودکشی نمیزند و دچار یکسری بیماریها نمیگردد.
بعضی افراد همه چیز را منفی میپندارند و ایمان و امید در آنها از بین رفته است و دچار انواع بیماریهای مختلفی میشوند و در ناامیدی به سر میبرند. در کنگره ۶۰ محبت است که ما را در کنار یکدیگر نگاهداشته است. امید یعنی شخصی که در اثر تشنگی در حال مرگ است و به او بگوئید تا ۲ ساعت دیگر آب میرسد، فرد شروع به حرکت نموده و جانی تازه دریافت مینماید بدون اینکه آبی نوشیده باشد.
به همین علت گفتیم عشق و محبت عظیم است و عظمت دارد؛ زیرا وجود دارد و عدم و نیستی نمیباشد. در انسان قوه محبت نهاده شده است و بایستی آن را به فعل تبدیل نمائیم و این کار بسیار دشواری میباشد. تبدیل بالقوه به بالفعل خودش یک هنر است که هر شخصی چگونه آن را به انجام رساند. در کنگره ۶۰ این عمل زیاد سخت نمیباشد و دورازذهن نیست. اگر اعمالی که در کتب آسمانی گفته شده است را انجام میدادیم همه ما در مدینه فاضله قرار داشتیم.
در تمامی کتب آسمانی ما را از اعمال ضد ارزشی دستکشیدن و اعمال ارزشی را انجامدادن دعوت مینمایند. ما بایستی کلید آن را بیابیم تا بتوانیم از ظلمت رهایی پیدا کنیم. هر موضوعی یک راهحلی دارد و ما بایستی کلید آن را بیابیم به عبارتی راهحل هر مسئلهای را پیدا کنیم و با شروعکردن و حرکت نمودن راه نیز پیدا میشود. نیروهای الهی و نیروهای اهریمنی صفآرایی نمودهاند و ما بایستی به سمت اعمال ارزشی حرکت نمائیم.
از یک نقطه سیاه در صفحه سفید میتوان تمام تصویر را سیاه نمود و بالعکس. مانند هیتلر که تمام دنیا را به آتش و تباهی کشید یا مانند رسول اکرم که در آن جامعه بدوی آمد و جهان را تبدیل به روشنایی نمود. گاهی اوقات مطرحنمودن یک سری اطلاعات برای جامعه سم است و نگهداری و بازگو ننمودن آن از انتشار آن بهتر است. در انجام بعضی کارها به انسانها القا میگردد که آن کار را انجام دهد یا انجام ندهد و بایستی به آن القا گوش فرادهیم.
گاهی اوقات ظلمت راه را برای ما میگشاید یا مشکلات و سختیها راهی برای رسیدن به آسایش و آرامش است. گاهی در پیرامون انسان مشکلاتی پیش میآید و فرد همه چیز را میبیند بهغیراز خودش ولی اگر به درون خود رجوع نماید به جهانهای دیگری دست مییابد. سختیهایی که برای ما اتفاق میافتد لعنت خداوند نیست، بلکه رحمت الهی است و ما با حل آن مسائل بهمراتب بالاتری دست میابیم.
به قلم: مسافر مهدی لژیون پنجم
ویرایش: مسافر حجت لژیون سوم
ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری،مسافر رضا لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
141