همسفر گل جهان:
در مورد دستور جلسه معرکهگیری و یادگیری، انسان هرچه نادانتر باشد بیشتر وارد معرکهگیری میشود و بهطرف تاریکی فرو میرود. معرکهگیری یعنی چه؟ یعنی غیبت کردن، دروغ گفتن، قضاوت کردن، کسی را مسخره کردن. درنتیجه اگر بخواهیم از معرکهگیری دورباشیم؛ باید از کارهای ضد ارزشی دوریکنیم، در جمعهایی که غیبت میکنند دوریکنیم، در کارهای خوب و نیکی شرکت کنیم. کسی را قضاوت نکنیم برای مثال کسی اگر زمین خورد، دستش را بگیریم بلندش کنیم نه اینکه بابی توجهی یا با خندیدن یا مسخره کردن از کنارش بگذریم. انسان هرچه آموزش پذیر تر باشد و تحت آموزش قرار بگیرد، هیچوقت وارد معرکهگیری نمیشود. من همسفر در کنگره ۶۰، یاد گرفتم از معرکهگیری دوریکنم. در آخر از خدای خودم ممنونم که مسیر سبز کنگره را سر راه من قرارداد تا از نادانی به دانایی برسم و از آقای مهندس تشکر میکنم با این آموزشهای عالی ما را به حال خوش رساندند.
همسفر کبری:
یادگیری کار کردی است که با آن دانش، رفتارها و توانمندیها یا انتخابهای نو به ترتیب، درک یا تقویت اصلاح میشود که؛ شاید به یک تغییر بالقوه در ترکیب دادهها، عمق دانش، رویکرد یا رفتار نسبت به نوع و گستره تجارب منجر شود. توانایی یادگیری در دسترس انسانها و گیاهان و انواعی از ماشینها قرار دارد. روند یادگیری در طول زمان، هرم یادگیری را دنبال مینماید. یادگیری بهصورت آنی انجام نمیشود، بلکه بر پایه دانستههای گذشته رشد میکند؛ اما معرکهگیرها به افرادی گفته میشد که عدهای را دور خودشان جمع میکردند و زور و بازوی خود را به نمایش میگذاشتند. ما هم وقتیکه انرژی کم میآوریم شروع میکنیم به نق زدن و معرکهگیری و میخواهیم حقانیت خودمان را به نمایش بگذاریم که در ابتدا حال خودمان بد میشود و حال دیگران را هم بد میکنیم. اینجا جای یادگیری است، اینجا جای آموزش است. برای همه در سطوح، از تازهوارد گرفته تا مسافر سفر اول و سفر دوم، آزادمرد، راهنما، مرزبان، دیدهبان و حتی نگهبان کنگره 60، همه و همه در حال آموزش و یادگیری هستیم. هر یک از اعضای کنگره، مسافر یا همسفر واقعی، دو خصوصیت یا مشخصات خاص دارد. آموزش دیدن و خدمت کردن. معرکهگیری، تمثیلی از ورود به مسائل حاشیهای و دور شدن از مقوله آموزش و خدمت است. افرادی هستند که نیرویشان را صرف آموزش و یادگیری و خدمت نمیکنند، این افراد ناخودآگاه، جذب مسائل منفی و حاشیهای میشوند، غیبت میکنند، دیگران را نقد و بررسی میکنند. در امور شخصی دیگران تجسس میکنند. درواقع اگر نفس و خواستههای آن را در دست نگیریم، نفس، افسار ما را در دست خواهد گرفت و به سویی میبرد که خود میخواهد. یکی از راههای خروج از نق زدن و حاشیه، شکرگزاری است، تشکر از اطرافیانمان؛ حتی به خاطر کارهای کوچکی که انجام میدهند.
همسفر فریبا:
یادگیری؛ یعنی قادر باشیم دانایی، تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم. مسئلهٔ معرکهگیری نقطه مقابل یادگیری بوده که ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها برمیگردد، ما به کنگره میآییم که آموزش بگیریم تا با مسافران درست برخورد کنیم تا به نتیجه برسیم؛ پس ما اول باید کنگره را خوب بشناسیم و ایمان کامل داشته باشیم، آموزش صحیح یاد میگیریم و نتیجه کامل را بعد از ۱۰ ماه میگیریم. معرکهگیری در اثر کمبود دانش، حسادت، خودخواهی و منیت به وجود میآید. انسانها زمانی که شکست میخورند یا بر سر یک دوراهی قرار میگیرند، از شکست و ناکامی خود درس میگیرند و اشتباهات خود را پیدا میکنند، دلیل شکست خوردن را میفهمند تا دوباره دچار شکست نشوند و تجربه را دوباره تجربه نکنند و به پیروزی برسند. ما هیچکدام از همان اول نمیتوانیم تشخیص دهیم که کدام عمل سالم و کدام عمل ناسالم است بنابراین؛ باید تاریکیها را تجربه کنیم و آموزش ببینیم و تجربه پیدا کنیم تا در روشنایی قرار بگیریم. یکی از ابزارها برای جلوگیری از معرکهگیری وجود لژیون در کنگره ۶۰، است که در گروههای درمانی دیگر این سبک وجود ندارد و معرکهگیری زیاد رخ نمیدهد. ابزاری دیگر که برای آگاه شدن در کنگره ۶۰، وجود دارد سیدیها و کتاب و جزوات هستند که با گوش دادن و خواندن آنها آموزش میگیریم و آگاه میشویم.
مشارکت مکتوب اعضای لژیون هفتم
منبع: دستور جلسه هفتگی
ویرایش: همسفر نسرین رابط لژیون هفتم و سایت
ویراستاری: رابط خبری همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون پنجم)
ارسال: نگهبان سایت راهنما همسفر سهیلا (لژیون دهم )
همسفران نمایندگی تخت جمشید
- تعداد بازدید از این مطلب :
17