English Version
This Site Is Available In English

محبت تمام جهان را پوشش می‌دهد

محبت تمام جهان را پوشش می‌دهد

من در سال ۱۳۸۸ وادی یازدهم را به پایان رساندم، به مدت ۶ ماه وادی اول تا ششم را به نگارش در آوردم؛ اما از وادی هفتم تا وادی چهاردهم ۱۳ و نیم سال به طول انجامید، از زمان شروع نوشتن وادی‌ها تا پایان آن مدت زمان ۱۴ سال طول کشید، وادی ۱۴ بسیار عظیم است زیرا تمامی خلقت را در جهات مختلف پوشش می‌دهد، مسئله جهان‌بینی پایه اصلی تفکرات است و بسیار حائز اهمیت می‌باشد، روان به مفهوم خلق‌و‌خو که در صور‌پنهان و صور‌آشکار انسان قرار دارد، پایه روان جهان‌بینی و فیزیولوژی است، چرا تأثیر خلق‌وخو انسان در صور‌آشکار و صور‌پنهان همزمان وجود دارد؟ زیرا در صور‌آشکار شخص از ظاهری بسیار معقول، آراسته و عالی در جامعه برخوردار است در‌صورتی‌که در صور‌پنهان قاتل زنجیره‌ای می‌باشد و مسائل عمده‌ای را به همراه دارد.

کنش و واکنش انسان در پندار، گفتار و کردار او می‌باشد، افرادی در گفتار خود مشکل دارند که تأثیر به‌سزایی روی کردار آن‌ها می‌گذارد، به این  دلیل مسئله جهان‌بینی بسیار مهم است تمام پیامبران ما ‌می‌خواستند جهان‌بینی را آموزش بدهند. جهان‌بینی به مفهوم جهان از دیدن خود، خانواده، جامعه، شهر، کشور و جهان است کسی که جهان‌بینی را فرا نگیرد، حرمت استاد خود را نگه نمی‌دارد و پرخاشگری می‌کند یا فرزندی که به پدر مادر خود احترام نمی‌گذارد در ادامه آقای مهندس فرمودند؛ محبت تمام جهان را پوشش می‌دهد و باعث جذب و به هم پیوستن می‌شود، عشق در تمام ذرات هستی دمیده شده است حتی بین مولکول‌ها، حیوانی که به فرزندش عشق می‌ورزد حاضر است خود را فدا کند تا آن‌ها در امان باشند و این چیزی جز عشق و محبت نیست، حتی درختان زمانی‌که به یکدیگر نزدیک می‌شوند نشانگر عشق و محبت است.

ما نباید روی روشنایی‌ها پرده بکشیم، گاهی انسان‌ها گرفتار ظلمت و افکار منفی می‌شوند و همه چیز را بر مبنای ظلمت می‌بینند، این افراد هر روز به طرف ناامیدی سوق داده می‌شوند و مشکلات متعددی را برای خود به‌وجود می‌آورند، اگر مثلثی را در نظر بگیریم که یک ضلع آن روشنایی، ضلع دیگر تاریکی و قاعده آن مسیر راه باشد، اگر از قاعده به طرف نور حرکت کنیم به روشنایی می‌رسیم و یا بالعکس، تاریکی از خود وجودی ندارد جایی که نور نباشد تاریکی است، فرض کنید اگر در تاریکی کبریتی را روشن کنیم نور کبریت تاریکی را از بین می‌برد اگر تاریکی مطلق باشد، نور کبریت روشنایی را به‌وجود می‌آورد در مسئله ناامیدی نیز این‌گونه است زمانی‌که امید نداشته باشیم، ناامیدی جایگزین آن می‌شود و یا دانایی نباشد نادانی جای آن را می‌گیرد، بعضی از افراد به مسائل خاصی اعتقاد دارند به‌عنوان‌مثال؛ به یک درختی اعتقاد دارند پارچه یا قفلی را گره می‌زنند تا حاجت‌های خود را بگیرند این درخت باعث می‌شود در آن شخص امید ایجاد شود حال اگر این اعتقاد را از او بگیریم چه اتفاقی برای او رخ می‌دهد؟ ناامیدی انسان را به نابودی می‌کشاند شخصی که امید داشته باشد دست به خودکشی نمی‌زند و یا به بیماری‌های مختلف از جمله؛ سرطان‌ مبتلا نمی‌شود.

انواع بیماری‌ها وجود دارد به نام سایکوسوماتیک، به مفهوم بیماری روان‌تنی که از نداشتن عقیده و ناامیدی به وجود می‌آید اگر ما پرده سیاه بر همه چیز بکشیم و همه چیز را منفی بشماریم مشکلات متعددی را به همراه خواهیم داشت. در کنگره‌۶۰ چه چیزی ما را دور هم جمع کرده است؟ جز عشق و محبت چیز دیگری نمی‌تواند باشد، تفکر و امید در ما نقش بسیار مهمی دارد. در ادامه آقای مهندس می‌فرماید؛ اگر چیزی را می‌خواهید از فکر به مرحله عمل در آورید باید تلاش و کوشش کنید چرا‌که هیچ چیز به آسانی به دست نمی‌آید در وجود ما انسان‌ها زبان پرتغالی نهاده شده و برای این‌که از قوه به فعل در بیاوریم باید آموزش لازم را بگیریم؛ اما در کنگره این مسئله بسیار آسان است‌ به‌عنوان‌مثال؛ درمان اعتیاد در کنگره از قوه به فعل درآوردن است؛ بنابراین از تلاش و کوشش نباید دست برداریم و فرامین الهی را که در کتاب‌های آسمانی آمده است را به فعل تبدیل کنیم، اکنون همه ما در مدینه فاضله یعنی در بهشت قرار داشتیم و باعث آسایش و آرامش ما بود در تمام کتاب‌های آسمانی از جمله؛ انجیل، تورات و قرآن گفته شده است قتل نکنید، رشوه نخورید، شهادت دروغ ندهید در راه خدا انفاق کنید و در میان مردم صلح کنید که همه نشان از داشتن جهان‌بینی است.

نیروهای الهی و نیروهای مثبت و منفی با هم صف‌آرایی کردند، برای این‌که بخواهیم از ظلمت به طرف روشنایی حرکت کنیم باید کلید را بیابیم درغیراین‌صورت قادر به انجام دادن هیچ کاری نیستیم، در این صف‌آرایی تصور کنید موضوع چیست؟ با ارزش‌ها و ضد‌ارزش‌ها چه‌ کار می‌کنیم؟ ضد‌ارزش‌ها اهریمن و ارزش‌ها الهی هستند، بنابراین برای خروج از ظلمت باید کلید را دریابیم هر موضوع یک کلید و یا یک راه حل دارد که با شروع و انجام راه‌ها پیدا می‌شود و یا از یک نقطه سفید در تصویر می‌توان با تفکر اهریمنی به نقطه‌ی سیاه رسید و یا بالعکس، مشکل اعتیاد دارای کلیدی بود که قبل از تشکیل کنگره کلید آن پنهان بود، البته هنوز برای جهان مجهول است؛ ولی در سال‌های آینده مشخص می‌شود اکنون کلید آن را یافته‌ایم و به این نقطه رسیده‌ایم.

هر مسئله‌ای دارای راه حلی است که باید در جستجوی آن باشیم، گاهی ما تمایل به جستجو راه‌حل نیستیم، در قدیم می‌گفتند؛ گز نکرده پاره نکن، گز به مفهوم متر، قدیم افراد که نزد خیاط می‌رفتند خیاط می‌گفت؛ پیش بزاز برو و یک‌متر پارچه بگیر اندازه آن را به شخص می‌داد، این‌که می‌گویند؛ گز نکرده پاره نکن یعنی اگر اندازه آن را نمی‌دانی پارچه رو پاره نکن، باید انداز را بدانیم، هر کاری که می‌خواهیم انجام بدهیم باید اول گز کنیم؛ ولی ما هر کاری را بدون تفکر شروع می‌کنیم، به‌عنوان‌مثال؛ می‌خواهیم وزن خود را کم کنیم از خوردن غذا اجتناب می‌کنیم که ضرر آن بیشتر است و با انواع بیماری‌ها دست به گریبان می‌شویم.

برای پیدا کردن کلید باید اول اقدام و تحقیق کنیم و در ادامه با حرکت راه را می‌یابیم، آن‌گاه از یک نقطه سیاه شروع و به‌ روشنایی می‌رسیم. رسول خدا در جامعه بَدَوی، دانش را به تمام افراد منتقل کرد، یا زرتشت که یک نقطه بود در جامعه‌ای تاریک و همه را تبدیل به روشنایی کرد، یعنی ما می‌توانیم در یک صفحه‌ سفید یک نقطه سیاه پیدا کنیم و تمام صفحه را سیاه کنیم یا بالعکس، در جهان هستی همه چیز دائماً در حال تغییر است و نقاط سیاه سفید می‌شوند نقاط سفید سیاه می‌شود، از یک نقطه سیاه در تصویر سفید می‌توانیم با تفکر اهریمنی به صفحه سیاه رسید و یا برعکس از یک تصویر سیاه که یک نقطه سفید است می‌توان تمامی آن صفحه را به روشنایی یا سفیدی تبدیل کرد و شما این را شروع نموده‌اید.

از آن نقطه خطوط سفیدی انشعاب یافته که می‌دانید، شاید گاهی اوقات رسیدن به قله به زیبایی شروع نباشد، شروع می‌تواند اهداف گسترده‌تر و وسیع‌تری را در برداشته باشد. از یک نقطه خطوط سفیدی انشعاب یافته یعنی زمانی‌که در یک صفحه سیاه یک نقطه سفید وجود دارد آن سفیدی برای خود انشعاب‌هایی به‌وجود می‌آورد آن‌گاه انشعاب به داخل سیاهی نفوذ پیدا می‌کند و در جهت‌‌های مختلف پیش‌روی می‌کند و ذره‌ذره نقاط دیگر را تبدیل به روشنایی می‌کند و این کار بالعکس نیز می‌شود، به‌عنوان‌مثال؛تومورهای سرطانی که در بدن سالم به‌وجود می‌آید، که اگر درمان نشود متاساز می‌شود و کانال‌های متعددی را جاهای مختلف بدن ایجاد می‌‌کند و به تمام بدن سرایت می‌کند، ما در کنگره‌ این انشعاب‌ها را مشاهده می‌کنیم در مسئله اعتیاد، نقطه اول فردی که آمد و درمان شد، و در نقاط دیگر جهان نیز افراد از ظلمت اعتیاد خارج شدند، گاهی حفظ نمودن بعضی از مطالب به مراتب ارزش آن بیشتر از ادامه است، زیرا در ادامه ممکن است به توفیق نرسد، یعنی باید یک مواقعی بعضی از مطالب را نزد خود نگه‌ داریم و انتشار ندهیم، زیرا مطرح کردن آن ایجاد مشکل می‌کند، و شاید این اطلاعات یا معلومات برای جامعه ضرر دارد و در انسان تشویش و تردید ایجاد می‌کند.

من زمانی می‌خواستم یک سری از مسائل را به بچه‌های کنگره آموزش بدهم؛ ولی استادان من اجازه ندادند، چرا‌که با این کار در افکار آن‌ها پرش به‌وجود می‌آید و دچار مشکل می‌شوند و ضرر آن بسیار بیشتر از منفعت آن است. گاهی اوقات برای ما سختی‌های فراوانی وجود دارد مثل این‌که در بند تاریکی و ظلمت قرار داریم و در مسیر زندگی یک مرتبه مانند موج در مشکلات بسیار وحشتناک قرار می‌گیریم باید راهی را بیابیم و با نگرشی حرکت کنیم تا از تاریکی‌ها خارج شویم، گاهی این ظلمت‌ها و مشکلات راه را نمایان می‌کند و در این مسیر بسیاری از مسائل را فرا‌می‌گیریم باید به درون خود برویم و آن را درک کنیم.

نویسنده؛ همسفر زهره و همسفر بهناز رهجویان راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال؛ همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون چهاردهم)
عکس؛ همسفر ریحانه (لژیون متفرقه)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .