به نام خالق مهر و بخشش
سلام دوستان صدیقه هستم یک همسفر
رابطه یادگیری با معرکه گیری
جناب مهندس فرمودند؛
معرکه و معرکه گیر یعنی؛ کسانی که مشکل و اشتباهات خود را نمی پذیرند و به جای اینکه به دنبال رفع مشکل خود بر آیند و عذر خواهی نمایند از این رفتار اشتباه خود در صدد معرکه گیری در می آیند و اشتباه و مشکلات خویش را نمی پذیرند و به گردن دیگران می اندازند و همیشه دیگران رو مقصر میدانند.
ایشان فرمودند ؛ما باید رابطه یادگیری با معرکه گیری را یاد بگیریم و در همه قسمتها چه در خانه،خانواده،اجتماع، محل کار... در هر جا به طور کامل اجرا بنمائیم.
ایشان فرمودند؛ بعضی افراد اصلا انتقاد پذیر نمی باشند و کوچکترین ایرادی که از آنها گرفته می شود،شروع می کنند به معرکه گیری و همیشه دیگران رو مقصر می دانند.
در قوانین کنگره فرمودند؛ رهجویانی که روی برنامه نیستند و وظایف خود را بدرستی انجام نمی دهند،همیشه به دنبال ایراد گرفتن ومعرکه گیری هستن ، بدون اینکه کمی تفکر داشته باشند و در صدد رفع اشکال خود بر آیند.
چرا که با تفکر ساختارها آغاز می گردد، بدون تفکر ،آنچه هست رو به زوال می رود.
برداشت من این گونه است که؛ما باید از اشتباهات خود پشیمان شویم و از آنها یاد بگیریم، اما هرگز نباید آنها را با خود به آینده منتقل کنیم.
سلام دوستان اکرم هستم همسفرمحمد:
در مورد دستورجلسه:به یاد می آورم زمانی که مسافرم مصرف کننده بود و من اطلاعی نداشتم و اصلابه مسافرم شک نداشتم چون از لحاظ مرتب بودن و خیلی چیزهای دیگر اصلا به یک فردمصرف شباهت نداشت به یاد می آورم مهمانی دعوت بودم.شخص مقابل من چند باری تکرار کرد که همسرت مصرف کننده است چرا به روی خودت نمیاری؟من خیلی دلخورشدم خیلی از این حرفها شنیدم ولی اهمیت نمی دادم چون همسرم را قبول داشتم.
خودش از این ترس داشت که من متوجه بشوم
چون گفته بودم بفهمم اعتیاد داری از زندگیت بیرون می روم. ولی زمانی که فهمیدم واقعا حالم خراب شد و رفتارهای بدی داشتم.واقعا یاد نداشتم با این افراد چگونه برخوردکنم و از طرفی هم طاقت دوری را نداشتم، زمانی که جلسات کنگره آمدم و یاد گرفتم فهمیدم کارآن شب من معرکه گیری بود.چون قبلش آموزش ندیده بودم و تجربه نداشتم با حرف زدن بهم می ریختم وادمه دار بود ولی در کنگره یاد گرفتم زندگی خودش درس و تجربه است و یادگیری در مدرسه و درس نیست.انسان موجودی است در حال آموزش گرفتن و بعد با تجربه و مهارت خودش را می تواند در اختیار دیگران قراربدهد و تا علم و آگاهی نباشد هیچ تغییراتی صورت نمی گیرد.بایدبیاموزیم تا ساخته بشویم.معرکه گیری هم به معنای دور شدن و به حاشیه رفتن که بر اثر کمبود،دانش خودخواهی، حسادت،منیت بوجودمی آید. اگرانسان به آن درک و آگاهی برسد امکان ندارد از صراط مستقیم فاصله بگیرد اگر انسان نتواند حق و باطل را تشخیص بدهد. این نشان دهنده. این است که قدرت تفکر و تعقل ما ناقص است.
ممنونم از وقت مشارکت
سلام دوستان سمیه هستم همسفر:
یادگیری یعنی قادرباشیم سه مولفه مثلث ،دانایی، تفکر،تجربه وآموزش رابه تعادل برسانیم مسئله دیگرمعرکه گیری است، که نقطه مقابل آن يادگيري بوده وریشه آن به جهل وناآگاهی انسانهابرمی گرددزمانی انسان اشتباهات خودرادرنظرنگرفته ودیگران رامقصر می داند وارد معرکه گیری می شود. فردی که معرکه گیراست به دلیل وجود
منیت نمی توانداشتباهات خودراقبول کند زیرا ترس آن را دارد که دیگران آن رامقصردانسته وازخواسته هایش دور
شودبنابراین همیشه درحاشیه قرارگرفته وهمیشه نا امیدبوده واکثراوقات درحال نق زدن است فردی که درکنگره به درمان رسیده باشدهیچ گاه بدکنگره رانمی خواهد ومعرکه گیری نمی کند اماکسی که ظاهرأ به درمان رسیده ومخفیانه موادمصرف می کند عذاب وجدان او
رامی گیرد وبا ایرادگرفتن سرزنش کردن ومعرکه گیری درحال تلاش است که خطای خودش راپنهان کند.
ارسال خبر: همسفر سکینه دبیر سایت لژیون دوم
تایپ و ویرایش: همسفر زهرا لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
85