✍مشارکت مکتوب همسفر سمیرا
در مورد دستور جلسه "یادگیری و معرکهگیری"، این دو مفهوم هیچ مصداق مشترکی ندارند و همواره در مقابل یکدیگر قرار میگیرند. کنگره، جایگاه یادگیری و آموزش است. یادگیری نهتنها کسب دانش است، بلکه تغییر در رفتار و عواطف، با استفاده از آن دانش را نیز شامل میشود. یکی از ویژگیهای برجسته انسان، استعداد او در یادگیری است، و به همین دلیل، حیطه یادگیری بسیار گسترده است. در کنگره۶۰، اگر کسی در حال یادگیری و خدمت نباشد، از مسیر خارج میشود و به مسائل منفی و حاشیهای کشیده میشود. معرکهگیری در رأس این اعمال قرار دارد. در واقع، عوامل متعددی وجود دارند که فرد را به حوزه معرکهگیری میکشانند و مانع رشد و آگاهی او میشوند.
✍مشارکت مکتوب همسفر افسانه
معرکهگیری و یادگیری دو مقوله کاملاً متفاوتاند و میتوان گفت که معرکهگیری نقطه مقابل یادگیری و آموزش است. وقتی کسی وارد معرکهگیری میشود، در واقع از آموزش فاصله میگیرد. کنگره یک مرکز علمی،تحقیقاتی است و هدف آن رهایی و درمان است. هر کسی که هدفش درمان اعتیاد باشد، باید ابتدا خواستهای قوی داشته باشد و سپس دانایی است که او را یاری میکند. مثلث دانایی شامل تفکر، تجربه و آموزش است. هر فرد مصرفکننده تجربهها و تفکرات نادرست زیادی داشته، اما آموزش صحیحی دریافت نکرده است؛ و اگر هم آموزشی بوده، نادرست بوده است. در کنگره ۶۰ آموزشهای صحیح و علم واقعی وجود دارد و برای رسیدن به رهایی، فرد باید بهخوبی آموزش ببیند و درون خود را جستجو کند تا معایبش را کشف کرده و آنها را برطرف کند. کسی که از نظر درونی آشفته و حال ناخوشی دارد، بیشک در بیرون از خود به دنبال عیبجویی میرود و قدرت سازگاریاش با محیط اطراف کاهش مییابد. رسیدن به حال خوش، مستلزم پذیرش آموزش و عملی کردن آن است. هر جا متن باشد، حاشیه نیز وجود دارد. هرچه متن بزرگتر باشد، حاشیه نیز بزرگتر میشود. بنابراین، بودن در متن و تمرکز بر آن میتواند انسان را از حاشیهپردازی، نقزدن و بهانهگیری دور کند. فرد زمانی میتواند در مورد موضوعی اظهارنظر کند که در آن زمینه به درجات بالایی از علم، دانش و کمال رسیده باشد. در غیر این صورت، هرگونه اظهارنظری بیپایه و اساس است. بنابراین، لازمه دانایی آموزش گرفتن است و منیت، نقطه مقابل آموزش است. برای رسیدن به رهایی، ما باید در کنگره ۶۰ آموزش ببینیم و بپذیریم که در مورد بیماری اعتیاد و جسم خود هیچ اطلاعی نداریم. در آن هنگام است که تلاش برای یادگیری را آغاز میکنیم و از نقزدن دور میشویم؛ زیرا در معرکهگیری نهتنها آموزشی وجود ندارد، بلکه هیچ هدف خاصی نیز دنبال نمیشود و فرد تنها به دنبال گذراندن و تلف کردن وقت خود است.
✍مشارکت مکتوب همسفر فاطمه:
یادگیری با معرکهگیری رابطه کاملاً متضاد دارد؛ چون یادگیری با آموزش اتفاق میافتد وقتی انسان آموزش میگیرد و همراه این آموزش تفکر میکند؛ بنابراین سعی میکند اشتباه نکند یا اگر اشتباهی کرد آن را میپذیرد و برای جبران آن تلاش میکند. انسان وقتی خواسته یا ناخواسته اشتباهی را مرتکب میشود دو حالت دارد یا آن اشتباه را میپذیرد و در پی جبران آن بر میآید که نشان از دانایی فرد است و یا ممکن است اشتباه خود را نپذیرد و دیگران را مقصر بداند یعنی افرادی را دور خود جمع کند یا پیش آنها برود و بگویید مقصر فلانی است اگر او این کار را نمیکرد یا این حرف را نمیزد این اتفاق نمیافتاد. درواقع او میخواهد پوششی روی اشتباهات خود بکشد؛ بنابراین معرکهگیری نشان از جهالت فرد است که در اثر کمبود دانش، خودخواهی، حسادت و منیت به وجود میآید. یکی دیگر از دلایلی که فرد معرکهگیری میکند چون ترس از دست دادن دوستان خود را دارد آنها را جمع میکند و از خود دفاع ناحق میکند و به حاشیه کشیده میشود. به نظر من افرادی که درگیر مصرف موادمخدر میشوند افراد معرکهگیری هستند چون همیشه دیگران را مقصر اعتیاد خود میدانند یا میگویند فلانی اولین بار به من مواد تعارف کرد و باعث شد که من مصرفکننده شوم، یا فلان مشکل خانوادگی که من داشتم باعث که به طرف اعتیاد کشیده شوم. تا زمانی که دیگران را مقصر میدانند اقدامی هم برای درمان نمیکنند؛ اما زمانی که میپذیرند خودشان مقصر بودند اقدام به درمان میکنند.
تایپ:رابط خبری، همسفر پروین رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال:همسفر زهره، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر احمد_اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
49