در کنگره ۶۰ بعضی از دستور جلسات از دو قسمت متضاد تشکیلشده است؛ مثل فضولی و آرامش، تعادل و بیتعادلی، قضاوت و جهالت، یادگیری و معرکهگیری و این نشاندهنده آن است که هرگاه یک قسمت در انسان شروع به کار کند و فعال شود، قسمت دیگر بهصورت خودکار از کار میافتد. در کنگره ۶۰ هم افرادی که معرکهگیرند، به همین حالت هستند. اکثر معرکهگیریها بهدلیل جهل، حسادت، منیت و شکست در انجام امور محوله ایجاد میشود. کسی که نمیخواهد، آموزش ببیند و نمیتواند، تولید انرژی کند، میخواهد انرژی دیگران را سرقت کند. کسی که به علت اشتباهی در حال سقوط کردن یا از دست دادن چیزی است، شروع به معرکهگیری میکند.
در جهانبینی میدانیم که نیروهای الهی و مثبت، تولید انرژی میکنند و نیروهای منفی، سرقت انرژی میکنند. کسی که معرکهگیر است؛ چون نمیخواهد، آموزش ببیند، بیشتر از اینکه مشغول کار خود باشد، حواسش و دوربینش روی دیگران است، انرژی خود را از دست میدهد و برای به دست آوردن انرژی، باید از انرژی دیگران استفاده کند، درنتیجه بهخاطر یک موضوع خاص یا برخورد یک نفر در کنگره با او، طبق قانون جذب و تشکیل ساختار، عدهای را دور خود جمع و شروع میکند، پیرامون آن موضوع یا شخص، غیبت کند و طبق جهانبینی، ذرهبین ذهن را فعال میکند و دیگران با صحبت در آن مورد، انرژی خود را بهحساب او میریزند.
ما در کنگره باید مواظب باشیم، بعضی افراد انرژی ما را به سرقت نبرند، این افراد جزء نیروهای منفی هستند و باید بدانیم که کار نیروهای منفی یا مخرب، خراب کردن و آلوده کردن حس انسان است؛ باید توجه داشت که مسیر حرکت و حس، هر دو باید در جهت مثبت باشد و هر یک از آنها منفی شود، معادله عملکرد یا انرژی که به دست میآوریم، منفی میشود و کسی که در کنگره و مسیر درمان است، حس و نیرویی که به دست میآورد، از راه معرکهگیری است، درنتیجه انرژی که در او ذخیره میشود، انرژی منفی است. مسافران و همسفرانی که مدام نق میزنند و از همهچیز در کنگره و لژیون ایراد میگیرند، نشاندهنده ورود آنها به حاشیه و معرکهگیری است، زیرا کسی که هدفش درمان غول هزار سر اعتیاد است، دیگر از مسائل پیشپاافتاده و کوچک ایراد نمیگیرد و هدفش را فقط درمان قرار میدهد.
تجربه نشان داده است، کسانی که آموزش میبینند و خدمت میکنند، بهندرت دچار حاشیه میشوند؛ ما باید یاد بگیریم که بازیگر باشیم و هرچه تماشاچی باشیم، بیشتر درگیر حاشیه میشویم و این موضوع را در تماشاچیان فوتبال هم میتوانیم، ببینم. ازآنجاییکه اکثر موارد در کنگره دارای دو صور دارد؛ یعنی هم صور آشکار و هم پنهان، معرکهگیری هم دارای صور آشکار و پنهان است. صور آشکار که موارد فوق است که یک نفر عدهای را جمع میکند و شروع به رایزنی و بحث پیرامون موضوع شکستخورده میکند؛ اما بعضیاوقات یک نفر در ذهن خود این افراد را تداعی میکند و موضوع را بهبحث و تبادلنظر میگذارد و افرادی را بهصورت ذهنی پدید میآورد و خودش با آنها گفتگو برقرار میکند و یک ساختار فکری منفی بزرگ در ذهن ایجاد میشود.
ذهن مسئول تقسیم انرژی است و از این طریق وارد معرکهگیری میشود؛ اما هرچه قدرت این موضوع در ذهن بیشتر شود، انرژی کاهش مییابد و ذهن شلوغ نمیتواند، آموزش ببیند؛ ما باید سعی کنیم که افسار نفس خودمان را به دست بگیریم وگرنه نفس اماره افسار ما را به دست میگیرد و هرکجا که بخواهد میبرد. بهترین روش در مواجهه با یک موضوعی که در صور آشکار و پنهان تبدیل به حاشیه و معرکهگیری میشود، این است که موضوع را در ابتدا رها کنیم تا بتوانیم، بعداً درزمانی بهتر پیرامون آن تصمیم بگیریم و در جهت رفع ایراد آن موضوع تلاش کنیم. وقتیکه موضوعی را رها میکنیم و دیگر پیرامونش صحبت نمیکنیم، اولین اتفاق که میافتد، ذهن ما آرام میشود و با ذهن آرام انسان بهتر تصمیم میگیرد، آنوقت مثلث دانایی بهتر کار خواهد کرد. این آموزشها به ما میگوید، بهجای معرکهگیری باید سپاسگزار خداوند مهربانم باشم و از فرصتی که در اختیارم هست، بهترین استفاده را بکنم.
منبع: سایت و منابع آموزشی کنگره ۶۰
نویسنده: همسفر لیلی لژیون راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر آزاده لژیون راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ارسال: همسفر مهتاج نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
52