جلسه یازدهم از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی هاتف با دستور جلسه «رابطه یادگیری با معرکهگیری» با استادی همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر مدینه در روز یکشنبه ۲۷ آبانماه ۱۴۰۳ در ساعت ۱۷:۰۰ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
از خداوند بزرگ سپاسگزارم و از جناب مهندس تشکر میکنم بابت بستری که فراهم کردند. به ایجنت گروه خانواده، مرزبانان و خدمتگزاران خدا قوت میگویم، از راهنمای خوبم همسفر فاطمه تشکر میکنم که به من فرصت دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته «رابطه یادگیری و معرکهگیری» است. همانطور که میدانید یادگیری به معنی آموزش دیدن در هر رشته و هر موضوعی است؛ اما معرکهگیری نقطه مقابل یادگیری است. همان ایراد گرفتن، غرزدنها و در حاشیه بودنها است که باعث میشود ما از آموزش گرفتن دور شویم؛ مثل اینکه ما بخواهیم یک فیلمی را ببینیم؛ ولی اطراف ما آنقدر سر و صدا وجود دارد که ما به خوبی متوجه آن فیلم نمیشویم.
معرکهگیری هم در صورپنهان ما و هم در صورآشکار ما میتواند اتفاق بیفتد. وقتی که در صورپنهان من این اتفاق میافتد من دائما در افکار منفی و پوچ بهسر میبرم و به دنبال یک راه حل غیر معقول و خیلی اشتباه هستم که یک جوری خودم را ثابت کنم؛ اما در صور آشکار من دائما در حال غرزدن هستم و اینکه از دیگران ایراد بگیرم و دنبال بهانهجویی و پیدا کردن یک مقصر برای اشتباهاتم باشم. یک مثلث دانایی در کنگره داریم که شامل سه ضلع (آموزش، تجربه و تفکر) میشود که این سه ضلع وقتی با هم رشد کنند من میتوانم به دانایی موثر برسم؛ ولی شرطش این است که من در حاشیه و دنبال معرکهگیری نباشم. حالا چرا اصلا من به کنگره میآیم؟ یکی از مهمترین دلایل این است که من آموزش بگیرم و اطلاعات و آگاهی من بالا برود. برای اینکه بهتر زندگی کردن را یاد بگیرم و در مقابل مشکلات و سختیها به جای گله کردن و دنبال مقصر گشتن به فکر راه حلی باشم و برای حل آن مشکل بتوانم از آن نتیجه و درس بگیرم.
اگر من نتوانم اشتباهاتم را بپذیرم با معرکهگیری ذهن دیگران را به سمت دیگری میبرم. اگر کسی به من حرفی زد انتقاد پذیر نیستم و اینکه چهار تا حرف هم روی آن میگذارم. اگر داد زد من بلندتر داد میزنم و برای اینکه خودم را نشان بدهم و ثابت کنم که اشتباه از من نیست به خودم هم افتخار میکنم؛ اما ریشه اینها در غرور، منیت و عدم آگاهی من است و شاید هم در درون خودم دچار عذاب وجدان شوم؛ اما از قضاوت دیگران میترسم؛ مثلا یک مصرف کننده بعد از رهایی وقتی که دوباره شروع میکند به صورت پنهانی مواد مصرف کند اگر از او دلیل مصرفش را بپرسند، اول دیگران را مقصر جلوه میدهد از راهنما، مرزبان و اطرافیان و فقط برای اینکه خودش را تبرئه کند و ذهن بقیه را به سمت دیگری ببرد.
وقتی فردی به کنگره آمده شاید حضور داشته؛ ولی در حاشیه بوده و دنبال آموزش گرفتن نبوده و اینکه حتی خدمت گرفتن دیگران را دیده است؛ ولی تماشاچی بوده است. حتی از دیگران بهانهجویی هم کرده است و توانسته در دیگران هم تخریب ایجاد کند. با معرکهگیری و خدمت نکردن در کنگره متوجه میشویم که حالمان اصلا خوب نیست. ما اگر در حاشیه باشیم نمیتوانیم به نتیجه دلخواه خودمان دست پیدا کنیم و الآن که لطف خداوند شامل حال ما شده است قدر این روزها را و قدر کنگره و آموزشهای آن را بدانیم و سعی کنیم که سرلوحه زندگیمان قرار دهیم.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر مرضيه رهجوی راهنما همسفر مهشید
مرزبان کشیک: همسفر اعظم و مسافر حمید
تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوازدهم)
عکاسخبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
ویراستار: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)
ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
326