English Version
This Site Is Available In English

معرکه گیری نقطه مقابل یادگیری است

 معرکه گیری نقطه مقابل یادگیری است

هفتمین جلسه از دور پنجاهم کارگاه‌های آموزشی عمومی صبحگاهی کنگره ۶۰، نمایندگی پارک لاله با استادی راهنمای محترم مسافر امیرحسین، نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه:
« رابطه یادگیری و معرکه گیری » در روز یکشنبه بیست و هفتم آبان ماه ساعت شش صبح آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیر حسین هستم یک مسافر؛

از این که من را به عنوان استاد جلسه امروز به پارک لاله دعوت کردید از شما تشکر می‌کنم، خیلی خوشحال هستم به این دلیل که اولین تجربه حضور من در جلسات صبحگاهی پارک لاله است، واقعاً حضور در پارک لاله خیلی حس و حال خوبی دارد، امیدوارم که بتوانم از این پس در جلسات پارک لاله شرکت داشته باشم.
خداروشکر می‌کنم که دوباره در این دستور جلسه به عنوان استاد جلسه انتخاب شدم، چندین بار دیگر هم تجربه استاد جلسه بودن در همین دستور جلسه را دارم، چون یکی از مشکل های اصلی من همین موضوع است، یعنی هنوز هم من یک معرکه‌ گیر عالی هستم و توانایی‌ خاصی در این زمینه دارم، یک نفر ممکن است منفی هزار درجه در تاریکی باشد، یک نفر دیگر منفی ده درجه در تاریکی باشد، من از منفی هزار درجه به منفی ده درجه رسیده‌ام، شاید هنوز به صفر نرسیده باشم اما نسبت به گذشته خیلی بهتر شده‌ام.

معرکه گیری دلایل خیلی زیادی دارد، که من چند مورد از علت های معرکه گیری های خودم را که درون خودم توانستم پیدا کنم را توضیح می‌دهم؛ یکی از معرکه گیری‌ هایی که در گذشته انجام می‌دادم به علت نادانی و نداشتن تجربه بود، که یکی از راهنما‌‌ های شعبه شهر‌‌ری، که راهنمای بسیار خوبی هم بود را قضاوت می‌کردم که خیلی سخت گیر است، همه از او فراری هستند، همه ناراضی هستند، با این که اصلاً راهنمای من هم نبودند و به من هم ارتباطی نداشت، اما من معرکه‌ گیری می‌کردم، چون این راهنما رهجو های زیادی ندارد، پس حتماً راهنمای خوبی نیست.
تا این که خودم راهنما شدم، و در خط و خطوط کنگره حرکت کردم و آن چیزی که کنگره از من خواست را اجرا کردم و بعد دیدم که تعداد کمی در لژیون حضور دارند، و همه رفته‌اند در واقع شاید آن عطوفت و مهربانی داشت به من آسیب می‌رساند، خب من این موضوع را نمی‌دانستم تا زمانی که راهنما شدم و در آن جایگاه قرار گرفتم متوجه این موضوع شدم.
یک نوع دیگر از معرکه گیری‌ هایی که انجام می‌دادم به دلیل انرژی گرفتن و بخ دست آوردن انرژی بود، به این شکل که پشت سر دیگران شروع می‌کردم به معرکه گیری کردن که فلان شخص این مشکل را دارد، وقتی که می‌گفتم فلانی این مشکل را دارد با خودم حس می‌کردم که من این مشکل را ندارم و از آن شخص بالاتر هستم، به همین دلیل انرژی کسب می‌کردم.
یک نوع دیگر از معرکه گیری‌ هایی که انجام‌ می‌دادم، این بود که؛ کارهایی را که نمی‌توانستم انجام بدهم شروع  میکردم به معرکه گرفتن در مورد آن ها  مثل خیلی از رهجو هایی که  می‌گویند؛ چرا حتماً باید هفته‌ای سه جلسه را هم حضور داشته باشیم، چرا باید رأس ساعت پنج در جلسه حاضر باشیم، که در سی دی پنجره هم توضیح می‌دهد؛ که اگر من در مقابل ۱ دقیقه دیر آمدن مقاومت نکردم بعد از آن می‌شود ۱۰ دقیقه و بعد از آن تبدیل می‌شود به غیبت.
پس من باید سر همان یک دقیقه  دیر آمدن مقاومت کنم، که اگر نتوانم این کار را انجام بدهم، آنوقت شروع می‌کنم به معرکه گرفتن؛ که چرا انقدر سخت‌گیری می‌کنند، چرا انقدر اذیت می‌کنند و فشار می‌آورند، یک نکته که در معرکه‌‌ گیری خیلی اهمیت دارد؛ این است که در بازی معرکه ‌گیری شخصی که معرکه ‌گیری می‌کند باید یار داشته باشد در غیر اینصورت اصلاً نمی‌تواند معرکه‌ای بگیرد.و مسأله خیلی مهمی که به آن توجه کرده‌ام، همیشه کسی که در معرکه‌گیری فقط تماشاگر و شنونده است بیشتر از شخصی که خودش معرکه ‌گرفته است ضرر می‌کند، این موضوعی است که خودم تجربه‌‌اش کرده‌ام، و آسیبی که به من رسانده  خیلی بیشتر از مواقعی بود که خودم معرکه می گرفتم، پس بهتر است که در معرکه‌ گیری دیگران هم قرار نگیرم.
معرکه‌‌ گیری نقطه مقابل یادگیری است؛ چون شخصی که معرکه گیر است یا حتی در معرکه‌‌ گیری فقط حضور دارد تمرکزش از روی آموزش و یادگیری برداشته می‌شود، و هدفش از به کنگره آمدن را فراموش می‌کند، و همیشه در حال این است که از دیگران عیب و ایراد پیدا کند تا معرکه‌گیری کند، و در نهایت از این همه آموزش‌‌های نابی که در کنگره وجود دارد عقب می‌ماند، از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.

تهیه و بارگذاری:مسافرمحمدجواد (لژیون ششم شعبه حر)
مرزبان کشیک:همسفر علی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .