English Version
This Site Is Available In English

اگر وارد معرکه گیری شدیم آموزش‌پذیر نیستیم.

اگر وارد معرکه گیری شدیم آموزش‌پذیر نیستیم.

سومین جلسه از دوره پنجاهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی شفا مشهد، با استادی مسافر کاظم، نگهبانی مسافر کاظم، دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "رابطه یادگیری با معرکه‌گیری " روز یکشنبه 27 آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان کاظم هستم یک مسافر. جلسه امروز یادگیری و معرکه‌گیری است، از خداوند بزرگ سپاس‌گزارم که این وقت را به من داده‌اند که در جمع دوستان باشم که با حس بالا و عشق فراوان نسبت به خودشان و شعبه شفا ایثار می‌نمایند تا ما حال خوبی داشته باشیم، از مرزبانان گذشته که برای ما زحمات فراوانی کشیده‌اند متشکرم و همه ما ‌می‌دانیم که چهار جلسه در هفته آمدن و جایگاه را برای ما آماده کردن کار بسیار سختی است، و اینها به‌جز عشق چیز دیگری نمی‌تواند این کار را برای ما انجام دهد و عشق به معشوق است که ایشان را وادار می‌کنند که آموزش بگیرند و خدمت کنند، امیدوارم همانطور که مرزبانان قبلی به خوبی خدمت کرده‌اند، مرزبانان جدید هم بتوانند خدمت نمایند.
اول از آقای مهندس دژاکام که این بستر را برای ما آماده کرد تا بتوانیم آموزش بگیریم، خدمت کنیم و حال خوش را نصیب خود و دیگران نماییم متشکرم. از راهنمای خودم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم متشکرم، از ایجنت محترم، دبیرو نگهبان جلسه که همکاری نمودند تا بتوانیم ساعتی درخدمت شما باشیم باز هم متشکرم. جلسه یادگیری و معرکه گیری دو کلمه متضاد هم هستند یعنی اگر ما خواسته باشیم یاد بگیریم و آموزش بگیریم در کنارش مطمئنا معرکه گیری جایی ندارد، اگر وارد معرکه گیری شدیم آموزش‌پذیر نیستیم. چرا آقای مهندس این دو را در کنار هم قرار دادند؟ چون نیت انسان، ذات انسان و هر چیزی که ما بتوانیم به او بدهیم در جایی که خواسته باشیم آموزش بگیریم خود به خود معرکه گیری است.
ما در بدو ورود به کنگره آمده ایم که آموزش بگیریم، یاد بگیریم و در پی هم به جایی برسیم که حال خوشی داشته باشیم ولی در بدو ورود که به شعبه و لژیون وارد شدم با الان مقایسه می‌نمایم، هم از آموزش دور بوده‌ام و بسیار منیت نیز داشته‌ام، بدین صورت که با خود خیال می‌نمودم که بسیار بیشتر از استاد می‌دانم. پس اکنون باید بدانیم که سی‌دی‌ها و صحبت‌هایی که آقای مهندس می‌نمایند، اگر دقت نماییم متوجه این می‌شویم که ده‌ها قدم از ما جلوتر را پیش بینی می نمایند و متوجه این بوده‌اند که وقتی یک مسافر در بدر ورود به کنگره چه حال و احوالی دارد و همچنین با خود چه فکر‌هایی می‌نماید و چه جایگاهی را برای خود در نظر دارد. آقای مهندس حتی آمده‌اند و گوش زد کرده‌اند وقتی در حال آموزش هستی مواظب باشید که دچار منیت نشوید.
حال کجا معرکه‌گیری به سراغ ما می‌آید، زمانی  که معرکه گیری ما را به سیاهی، پلیدی و به عمق تاریکی‌ها می‌کشاند، اگر  آموزش نگرفته باشیم و در کنارش یادگیری نباشد، با نبود اینها ما بخودی خود به سمت تاریکی‌ها می‌رویم و به راه ضد ارزش هدایت ‌می‌شویم. همه ما در زمان خود جزو بهترین معرکه‌گیر‌ها بوده‌ایم، مخصوصا در زمانیکه استاد صحبت می‌نمایند یا دستور جلسه خوانده می‌شود حتما به معرکه‌گیری می‌رویم و کنار دستی‌مان با صحبت کردن در مورد موضوعات مختلف به این معرکه‌گیری پر و بال می‌دهیم. مسئله بعدی که به این موضوع پر و بال می‌دهد،در جایی آقای مهندس می‌فرمایند، هر زمان که منیت و شکست به انسان روی می‌آورد، عوامل معرکه باعث می‌شوند که شما به آن جهت سوق پیدا نمائید، خواه و نا خواه. حال یک نفر از این شکست‌ها دست می‌گیرد، یعنی به محض اینکه وارد معرکه‌گیری می‌شود از آموزش‌ و یاد‌گیری‌ها استفاده می‌نماید و خودش را نجات می‌دهد، ولی بعضی‌ها با اینکه آموزش را گرفته‌اند ولی یادگیری نداشته‌اند، یعنی کسی که آموزش را می‌گیرد، باید این را بتواند در مراحل زندگی پیاده بکند.
ماحتماً نیامده‌ایم اینجا که ترک بکنیم و خداحافظ، خیر، ما آمدیم اینجا که قبل از ترک بفهمیم چطوری زندگی بکنیم، چطوری در جامعه برخورد بکنیم، چطوری خودمان را با آن گذشته‌ای که صد در صد خراب کرده‌ایم و حالا چطوری اعتماد را از خودمان و دیگران سلب نموده‌ایم، حالا چطوری این اعتماد را به دست بیاوریم؟ پس ما اگر خواسته باشیم در این مرحله اعتماد دیگران را جلب بکنیم باید آموزش پذیر باشیم، باید در صراط مستقیم حرکت بکنیم .اگر در صراط مستقیم حرکت بکنیم تمام کسانی که به جایگاه بالا رسیده‌اند یک دفعه از مسیر خودشان جدا شده‌اند، یعنی چی؟ یعنی اینکه یک پزشک معمولی بوده است، در اثر اینکه در صراط مستقیم بوده است، یک دفعه دیده که در جایگاه خودش پزشک حاذق و زبردستی شده است و یا یک رهجویی بوده است که سفر می‌کرده یک آن خود را می‌بیند در جایگاه بالاتری چون مرزبانی، راهنمایی و دیده بانی می‌بیند.
این جایگاه بالاتر در صراط مستقیم بودن است، به غیر از این اگر ما در صراط مستقیم باشیم، هیچ چیز دیگه‌ای برای ما امکان‌پذیر نخواهد بود، صراط مستقیم را که به ما به زور نمی‌دهند، ما باید به صراط مستقیم بریم. یک عده از دوستان می گفتند: ابر و مه و باد و فلک در کاراند تا ما سیگار بکشیم و حال خوبی داشته باشیم، خیر اینجوری نیست و این گونه اتفاق نمی‌افتد. با دور شدن از آموزش های کنگره هم این اتفاق نمی ٱفتد، ابر و ماه و فلک در کاراند تا ما نانی به کف آوریم و بخوریم، پس باید در هوای کنگره و نفس خودمان فرو برویم و آنچه برداشتنی است برداریم و به صراط مستقیم برویم.

مرزبان خبری: مسافر اصغر

عکاس: مسافران محمدرضا لژیون ۱۰،مهراد لژیون 11

صوت: مسافران امیر لژیون ۱، محمد لژیون ۲۰

تایپ: مسافران کوروش لژیون ۱۰، مصطفی لژیون ۱۸، عطا لژیون 18، مهراد لژیون11

ویرایش: مسافر مهدی لژیون14

ارسال خبر: مسافر عطا لژیون18

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .