English Version
This Site Is Available In English

آموزش‌های انسان هیچ‌گاه پایانی ندارد

آموزش‌های انسان هیچ‌گاه پایانی ندارد

در کلام الله آمده است: خداوند به انسان آنچه را نمی‌دانست یاد داد.
پایه خلقت انسان و جهان هستی بر مبنای یادگیری بناشده است؛ از انتقال صفات جامدات به یکدیگر گرفته تا آموزش‌های بنیادین از کودکی یک انسان تا بزرگ‌سالی او؛ با این تفاوت که آموزش‌های انسان هیچ‌گاه پایانی ندارد. در مورد این موضوع، استاد سردار در کتاب‌۶۰ درجه بیان می‌کنند: ما برای دو امر آموزش و خدمت پا به حیات نهاده‌ایم.
همان‌طور که می‌دانیم اعتیاد از ازدواج انسان با مواد مخدر پدید می‌آید؛ پس در کنگره‌۶۰ آموزش‌ها بر روی شناخت انسان پایه‌گذاری شده است. شناخت انسان وجه‌های مختلفی دارد که استاد امین در جهان‌بینی کاربردی به تفصیل به آن پرداخته‌اند. ما نیز اکنون به سراغ مثلث دانایی می‌رویم.
دستور جلسه این هفته شامل دو بخش می‌باشد: بخش اول، یادگیری و بخش دوم، معرکه‌گیری است.
یکی از اضلاع مثلث دانایی آموزش است که مربوط به بخش اول دستور جلسه است. در این‌جا این سوأل پیش می‌آید که معرکه‌گیری مربوط به چیست؟ اگر به ضلع روبروی آموزش در مثلث جهالت نگاهی بیندازیم به پاسخ این سوأل؛ یعنی منیت می‌رسیم.
فردی که دارای منیت است و خودش را در جایگاه آموزش دیدن نمی‌بیند، در بحران‌ها به جای مشاهده اشتباهات، نقطه ضعف‌ها و حل مشکلات، شروع به معرکه‌گیری می‌کند و در ادامه برای پوشاندن عیب‌هایش، دیگران را مقصر نشان می‌دهد و صورت مسئله را تغییر می‌دهد؛ اما انسان با دانایی و نقطه تحمل بالا در هنگام بحران‌ها به دنبال مقصر نمی‌گردد و خوب می‌داند که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند.
انسان تا زمانی که در مسیر یادگیری باشد؛ حتی اگر هم اشتباه کند به ضلع تجربه در مثلث دانایی خود اضافه می‌کند؛ ولی به‌محض اینکه از مسیر آموزش خارج شود، وارد مسیر حاشیه و نق زدن می‌شود و هرجا که انسان وارد معرکه‌گیری شود، یادگیری اتفاق نمی‌افتد. در این‌جاست که فرد در یک سیکل معیوب، گیر می‌کند و مانند ماری سمی به خود می‌پیچد که مجبور است برای دریافت انرژی، سم خود را به دیگران منتقل کند.
افرادی که در این جهان هستی، بازیگر هستند در چرخه آموزش و خدمت قرار دارند و افرادی که بیننده هستند، کاری جز بررسی و قضاوت عملکرد بازیگران ندارند و دائماً به دنبال پیدا کردن نقطه ضعف در انسان‌ها و سیستم‌ها هستند؛ این‌ها همان افرادی هستند که از کاه، کوه می‌سازند و خسی را در چشم دیگران می‌بینند؛ اما چوبی بزرگ را در چشم خود نمی‌بینند.
انسان‌های معرکه‌گیر در دایره خود به قیاس، قضاوت و غیبت دیگران می‌پردازند و حتی برایشان حکم نیز صادر می‌کنند. آقای مهندس در سی‌دی «بوی ابلیس» بیان می‌کنند: «علف‌های، هرز کنار انسان‌هایی می‌رویند که پچ‌پچ می‌کنند و انسان‌ها را از صراط مستقیم خارج می‌کند.»
اگر زمین وجودی فرد تمیز باشد، علف‌های هرز کمتری در آن می‌روید؛ اما به‌محض خارج شدن از مسیر حق و حقیقت، ننوشتن سی‌دی و نافرمانی جایش را علف هرز پر می‌کند.
اگر در جایی بودیم که مجلس غیبت و قضاوت برپا بود، بوی ابلیس را می‌توان در آنجا استشمام نمود و وظیفه ما در قبال این مجالس، این است که با شنونده بودن و تأیید، ایستگاه تقویت‌کننده امواج منفی نباشیم؛ چراکه مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق آورد.

نویسنده: مرزبان همسفر مرضیه
منابع: سوره علق، سی‌دی بوی ابلیس، سی‌دی سم، وادی سوم
ویراستاری، تنظیم و ارسال: همسفر منصوره رهجوی همسفر زهرا (لژیون هشتم)
همسفران شعبه خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .