English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده - معرکه‌گیری یادگیری را متوقف می‌کند

گروه خانواده - معرکه‌گیری یادگیری را متوقف می‌کند

سلام دوستان طیبه هستم همسفر

آقای مهندس در سی‌دی «رابطه یاد‌گیری‌ و معرکه‌گیری» فرمودند: یادگیری فقط مربوط به درس و مشق و امتحان نیست‌، اصولاً خود زندگی یک نوع یاد‌گیری است، یعنی فرضیه خلقت انسان و موجودات همه بر پایه و اصول یادگیری بنا شده‌ است. اگر خوب دقت کنیم همه ما هر روز در حال یادگیری هستیم و به معلوماتمان روزبه‌روز افزوده می‌شود، یادگیری رسیدن به آگاهی است‌. کنگره محل آموزش است و انسان به آموزش نیاز دارد؛ زیرا اگر آموزش و علم نباشد هیچ تغییری صورت‌ نمی‌گیرد، در کنگره به ما مطالبی را آموزش می‌دهند تا یاد بگیریم چطور زندگی کنیم و به آرامش برسیم؛ کنگره به من علم درست زندگی کردن را یاد می‌دهد، بخشش، پس‌انداز کردن، توجه به جسم و ...؛ را در کنگره یاد گرفتم. من متوجه شدم باید مسافرم را رها کنم و در درمان او دخالت نکنم و روی خودم متمرکز شوم، درواقع به من آموزش داده می‌شود نقاط ضعف خودم را بشناسم، روی خودم کار کنم و نقاط قوت خودم را تقویت کنم. یاد گرفتم در مسیر زندگی همیشه مشکلات وجود دارند، زندگی بالا‌ و پایین دارد، من بایستی بتوانم راه را برای خودم هموار کنم و راه حل مشکلات را پیدا کنم، حال اگر من معرکه‌گیری کنم، یعنی نمی‌خواهم آموزش بگیرم و رفته‌رفته سقوط می‌کنم.

استاد امین دژاکام در سی‌دی «علم ۱» فرمودند: «یکی از کارهای نیروی تخریبی این است که انسان آموزش‌ناپذیر شود.» منیت و نادانی معرکه‌گیری را به‌دنبال دارد و باعث می‌شوند انسان آموزش‌ناپذیر شود. وقتی در مواجه با مسئله‌ای انگشت اشاره‌ام را به سمت شخصی بگیرم و شروع کنم به نق‌ زدن که چرا فلان کار را کردی یا فلان حرف‌ را زدی؛ یعنی وارد معرکه‌گیری شده‌ام، ممکن است رفتار یا حرف او درست باشد و من به‌خاطر نفرت یا کینه‌ای که از او دارم درصدد انتقام گرفتن هستم و می‌خواهم حرف خودم را به کرسی بنشانم، درهرصورت فرقی نمی‌کند معرکه‌گیری من نشانه عدم آگاهی من است. قبل از آموزش‌های کنگره زیاد وارد معرکه‌گیری می‌شدم خصوصاً زمانی که مسافرم بعد از ترک مواد مخدر دوباره شروع به مصرف می‌کرد، الان متوجه شدم اگر مسافرم هنوز رها نشده باید صبور باشم تا خواسته درمان و رهایی در او بیشتر قدرت بگیرد شاید هم خواسته دارد؛ ولی هنوز زمان رهایی او نرسیده، بنابراین باید به مسافرم اجازه زندگی کردن را بدهم، اختیار او را به رسمیت بشناسم و وارد حاشیه نشوم. آموزش و یادگیری بسیار مهم هستند، باید آموزش‌های کنگره را عملی کنم تا به دانایی مؤثر برسم، راه درست را از نادرست تشخیص داده و در تمام مراحل زندگی‌ام وارد حاشیه نشوم و معرکه‌گیری نکنم. این آموزش‌ها را مدیون مهندس دژاکام و خانواده ایشان هستم.

سلام دوستان زهرا هستم همسفر

یادگیری فقط مختص امتحان و درس و دانشگاه نیست و اصولاً خلقت انسان و موجودات همه بر پایه اصول یادگیری است و زندگی به‌نوعی آموزش است. زبان، علوم و دانش‌های مختلف، نحوه برخورد با انسان‌ها در جامعه و ... نیاز به آموزش و یادگیری دارند و معرکه‌گیری مسئله‌ای است که یادگیری را متوقف می‌کند. معرکه‌گیری به این معناست که یک نفر بساطی پهن کند و دیگران را دور خود جمع کند، در زمان قدیم که علم پیشرفت چندانی نکرده بود و تلویزیون و... وجود نداشت یک نفر در خیابان بساطی پهن می‌کرد و با شعبده‌بازی مردم را دور خود جمع می‌کرد و مردم برای این کار به او پول می‌دادند. معرکه‌گیری در روابط بین انسان‌ها هم اتفاق می‌افتد، وقتی فردی اشتباهی مرتکب می‌شود باید پاسخگو باشد؛ اما برای اینکه خود را بی‌گناه جلوه دهد و یا دیگران را مقصر بداند موضوع بحث را عوض می‌کند و از جواب دادن طفره می‌رود؛ مثلاً پای فردی به لیوان آبی می‌خورد، این فرد به جای عذرخواهی و پذیرش اشتباه خود، شروع به معرکه‌گیری می‌کند که چه کسی لیوان آب را اینجا گذاشته است و دیگران را مقصر می‌داند. این خصلت در هر فردی که آموزش نگرفته است، می‌تواند وجود داشته باشد. این افراد در برخورد با هر مشکلی به جای توضیح منطقی یا عذرخواهی و پذیرش مسئولیت عملی که انجام داده‌اند شروع به نق زدن می‌کنند. این موضوع در کنگره هم صدق می‌کند، زمانی که مسافر روی برنامه نیست یا همسفر وظایف خود را درست انجام نمی‌دهد، نق زده و به حاشیه می‌رود.

معرکه‌گیری در زندگی شخصی برای خود من هم بسیار اتفاق افتاده است، می‌توانم بگویم تا قبل از ورود به کنگره و گرفتن آموزش‌ها حس معرکه‌گیری در من بسیار زیاد بود و الان که فکر می‌کنم می‌بینم در اکثر مواقع که واقعاً مشکل و اشتباه از من بود به‌هیچ عنوان نمی‌خواستم قبول کنم و طوری سناریو را در ذهن خودم می‌چیدم که همه نشان از بی‌گناهی و مظلوم بودن من داشته باشد و چشم خودم را روی همه اشتباهاتم می‌بستم، دیگران را هدف قرار می‌دادم و حتی همین کار من باعث می‌شد تا از اطرافیان هم دلخور شوم که چرا این‌گونه با من رفتار می‌کنند. برایم خیلی سخت بود که باور کنم اشتباه کردم و این ریشه در منیت من داشت، بارها پیش می‌آمد ماجرایی که شاید با یک عذرخواهی کوچک و پذیرش اشتباهم می‌توانست تمام شود؛ اما به دلیل اصرار من بر بی‌گناهی خودم به بحثی بزرگ و داد و بیداد و ایجاد تنش در خانواده منجر می‌شد. الان که به کنگره می‌آیم و از آموزش‌های مهندس دژاکام بهره می‌برم متوجه می‌شوم که چقدر اشتباه می‌کردم و این اشتباهات من همگی ریشه در منیت من داشته و دارد؛ زیرا منیت آن‌قدر قوی است که باعث می‌شود انسان در مقابل واقعیت چشم و گوش خود را ببندد، چون نمی‌خواهد چیزی غیر از آنچه که به نفع خودش است بشنود یا ببیند و درنتیجه آموزش‌ناپذیر می‌شود و این آموزش‌ناپذیر بودن باعث می‌شود در جهل و نادانی خود بماند و تبدیل به معرکه‌گیری قهار نیز بشود. چقدر زیبا می‌شود اگر هر فردی سعی کند اشتباهات خود را بپذیرد؛ زیرا پذیرش اشتباه اولین و مهم‌ترین مسئله است که راه را برای حل مشکل باز می‌کند، چون وقتی شخص اشتباه خود را پذیرفت به‌جای مقصر دانستن دیگران دنبال راه حل می‌گردد، البته این تفکر فقط با آموزش دیدن و یادگیری ایجاد می‌شود.

ویراستاری: رابط خبری همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون دوم)
ارسال: راهنما همسفر وجیهه
همسفران نمایندگی سیرجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .