English Version
This Site Is Available In English

آموزش گرفتن در طول حیات، مهمترین هدف حیات است و ادامه این هدف، خدمت کردن می‌باشد

آموزش گرفتن در طول حیات، مهمترین هدف حیات است و ادامه این هدف، خدمت کردن می‌باشد

هفتمین جلسه از دوره سی‌‌ و نهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی راهنمای محترم مسافر احسان و نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر کیانوش با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکه گیری" در روز شنبه ۲۶  آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
خداوند را هزاران بار شاکرم از بابت همه الطافش و سپاسگزار جناب آقای مهندس و خانواده محترم‌شان هستم از بابت همه آموزش‌هایشان. خداقوت و خسته نباشید می‌گویم به همه خدمتگزاران نمایندگی صالحی، بخصوص ایجنت محترم شعبه و گروه مزربانی.
جلسه امروز دارای دو بخش است، بخش اول دستور جلسه هفتگی با موضوع رابطه یادگیری و معرکه گیری و بخش دوم تولد یک سال رهایی مسافر احمد.
خیلی خوشحال و خرسند هستم برای این روزها و حس بسیار خوبی را در روزهای تولد مسافران دارم، زیرا ثمره و نتیجه تلاش یک نمایندگی خلاصه می‌شود در تولد یک سال رهایی فردی که اکنون خودش یک خدمتگزار است.
در ابتدای سخنانم با احترام به دستور جلسه باید بگویم بر اساس آموزش های کنگره ۶۰، آموخته‌ایم که ما تنها و تنها برای فرا گرفتن آموزش پای به این حیات گذاشته‌ایم و در ادامه حیات‌مان در جهان‌های دیگر، موضوع فرا گرفتن آموزش همچنان ادامه دارد.
ما آموزش می‌گیریم چگونه زندگی کنیم، چگونه عشق ورزی کنیم، چگونه سختی های زندگی را تحمل کنیم و آموزش گرفتن در طول حیات، مهمترین هدف حیات است و ادامه این هدف، خدمت کردن می‌باشد.
جناب آقای مهندس تعبیری دارند نسبت به کسانی که در راستای آموزش قرار می‌گیرند، ولی قدم به بیراهه می‌گذارند. کسانی که در ابتدا پای در مسیر آموزش می‌گذارند ولی در ادامه راهشان به بیراهه ختم می‌شود. ایشان این کار را معرکه گیری نام گذاری کردنند.
تعبیر جناب آقای مهندس اینگونه می‌باشد، کسانی که موضوعی را عوض می‌کنند و اصل موضوع را به یک موضوع دیگر تبدیل می‌کنند، وارد معرکه گیری می‌شوند.
در همان ابتدا که جناب آقای مهندس کنگره ۶۰ را بنا نهادنند و مسیر درست درمان اعتیاد را به جامعه پزشکی معرفی کردنند، خیلی از جامعه پزشکی با ایشان مخالفت کردنند و  شروع به معرکه گیری کردنند و در مقابل جناب آقای مهندس ایستادنند و هر نوع ایراد و اشکالی را به روش درمان جناب آقای مهندس وارد کردنند .
درادامه همان کسانی که با راه و روش کنگره ۶۰ مشکل داشتند، با گذشت زمان به جناب آقای مهندس دژاکام ایمان آوردنند و خیلی از آن افراد امروز جزو کلینیک های همکار کنگره ۶۰ می‌باشند.

چون به درستی راه و روش کنگره ۶۰ ایمان آوردنند و فقط خدا میداند که در آینده چه انسان هایی قرار است به کنگره ۶۰ ایمان بیاورند.
نکته مهم اتفاقی که بین جامعه پزشکی و کنگره ۶۰ افتاد، پذیرش بود. پذیرش یک دنده عقب است، برای اینکه یک فرد که وارد معرکه گیری شده بتواند به یادگیری و آموزش وارد شود. وقتی یک فرد وارد کنگره ۶۰ می‌شود، اولین مطلبی که به چشم او برخورد می‌کند جمله‌ای است که بالای نشریات نوشته شده که می‌گوید، اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی، تا بپذیری و در ادامه بتوانی وارد مسیر یادگیری شوید.
برخی از عناصر معرکه‌گیری هستند که اجازه نمی‌دهند من در مسیر آموزش و یادگیری قرار بگیرم، از قبیل کمبود دانش، حسادت، قضاوت، منیت، شکست خوردن، که این‌ها نمونه‌هایی از صفاتی هستند که می‌توانند من را از مسیر یادگیری خارج و به سمت معرکه‌گیری منحرف نمایند. ما در طول مسیر زندگی‌مان باید بسیار هوشیار باشیم، زیرا انسان چه مسافر باشد چه همسفر، به راحتی می‌تواند به بیراهه کشیده شود و به مسیر معرکه‌گیری وارد شود.
اهمیت این موضوع همین بس که جناب آقای مهندس دژاکام، توجه به یادگیری و دوری از معرکه‌گیری را به عنوان دستور جلسه هفتگی وارد سرفصل‌های آموزش کردند.
در مورد بخش دوم جلسه امروز هم، کمی در مورد احمد عزیز صحبت می‌کنم. احمد عزیز بسیار خانواده دوست هستند، احمد فهمید که به آموزش و یادگیری نیاز دارد و وقتی در راستای آموزش قرار گرفت، تمام انرژی و تمرکزش را گذاشت تا به رهایی برسد و انصافاً بسیار خوب و منظم سفر کرد.
من به عنوان راهنمای ایشان تاکنون به جز خوش قولی، تعهد و مسئولیت پذیری، چیز دیگری از ایشان ندیدم. به احمد عزیز، به همسفر محترم ایشان و به فرزند گل ایشان، این روز مبارک را تبریک می‌گویم و امیدوارم در ادامه مسیر زندگی‌شان در کنار خانواده لذت ببرند.

در ادامه جشن تولد یک سال رهایی مسافر احمد انجام شد که در ادامه نظر شما را به صحبت‌های ایشان جلب می‌کنم:

در ابتدا از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان شکر می‌کنم، از آقا احسان راهنمای خوبم که زحمات زیادی برای بنده کشیدند واقعاً تشکر می‌کنم، از تمام عزیزانی که مشارکت کردند و از من تعریف کردند تشکر می‌کنم و بسیار ممنونم به خاطر این همه لطف که به من داشتید.
من قبل از اینکه وارد کنگره ۶۰ شوم مسائل درونی بهم ریخته‌ای داشتم، چند بار ترک کردم ولی نه تنها فایده‌ای نداشت، بلکه بعد از هر بار ترک مصرفم بیشتر هم می‌شد و همسرم هم به این نتیجه رسیده بود که این ترک‌ها هیچ فایده‌ای ندارد و از من می‌خواست تا یک راه درست برای درمان پیدا کنم.
یک روز، بعد از مدت‌ها، من با برادرم آشتی کردم و ایشان را به کشیدن شیره دعوت کردم، اما ایشان گفتند که، من کنگره‌ای هستم و دیگر مصرف نمی‌کنم. از برادرم در مورد کنگره ۶۰ سوال کردم، به من گفتند لباس سفیدت را بپوش و با من بیا برویم تا کنگره ۶۰ را بهت نشان بدهم.
اولین جلسه که وارد کنگره ۶۰ شدم انتهای سالن پشت سر آقا احسان نشسته بودم، زمانی که به عنوان تازه وارد خودم را معرفی کردم آقا احسان یک جوری به من نگاه کرد که ترسیده بودم که نکند اینجا من را بگیرند و ببرند.
خیلی سختی کشیدم و خداوند دست من را گرفت و آورد روی این صندلی نشاند و گفت اینجا، جایی است که می‌توانی درمان شوی، این همه تو از من خواستی حالا من از تو می‌خواهم که به اینجا بیایی و راه درست درمان را پیدا کنی.
آمدم به کنگره ۶۰، به کمک و لطف راهنمای خوبم آقا احسان توانستم بمانم و خدمتگزار شوم و الان هم که در جایگاه مرزبانی قرار دارم فقط لطف دوستان است.
ممنون که به صحبت هام گوش کردید.

 

تایپ: مسافر محمدحسن لژیون دهم، مسافر جواد لژیون یکم
ویرایش و بارگزاری خبر: مسافر هادی لژیون نهم
آبان ماه ۱۴۰۳              شعبه صالحی (تهرانپارس)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .