English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری حواس و تمرکز ما را پایین می‌برد

معرکه‌گیری حواس و تمرکز ما را پایین می‌برد

ابتدا بایستی بدانیم معرکه‌گیری با یادگیری یک رابطه متضاد دارد و جزء اضداد می‌باشد. زمانی‌که شما وارد معرکه‌گیری می‌شوید یادگیری اتفاق نمی‌افتد و ذره‌ذره پروسه یادگیری متوقف می‌شود. استاد امین می‌فرمایند: «یادگیری یعنی این‌که قادر باشیم سه مؤلفه مثلت دانایی که تفکر، تجربه و آموزش است را به تعادل برسانیم». همه ما به‌درستی می‌دانیم یادگیری و یا فراگیری تنها مختص درس، مشق و امتحانات نیست؛ چراکه خلقت انسان و موجودات بر پایه و اصول یادگیری بناشده‌است و این امر در تمام متون موجود است. همین‌طور در کنگره‌۶۰ مفهوم واژه یادگیری به مسئله آموزش و به‌دنبال آن به دانایی برمی‌گردد؛ بنابراین همه‌ ما به‌دنبال یادگیری هستیم تا بتوانیم به‌طور اصولی زندگی‌کردن را یاد بگیریم.

معرکه‌گیری در قدیم به‌صورت نوعی نمایش عمومی بود که به‌واسطه یک‌سری از مردم برای سرگرمی انجام می‌شد. می‌توان گفت این قوانین ساده اما بسیار مهم هستند که بسیاری از ما از آن غافل هستیم و یا به‌سادگی از آن عبور می‌کنیم. در این نمایش که در ایران و هم‌چنین در برخی از کشور‌های غرب حرکات قدرتی از قبیل پاره‌کردن زنجیر، زور‌ بازو، شکستن‌ سنگ و بازی با مار سمی بود را به‌اجرا در می‌آوردند و یک ضرب‌المثل هم در رابطه با این موضوع بود که می‌گفتند سر پیری معرکه‌گیری؛ این ضرب‌المثل برای کسانی گفته می‌شد که در زمان پیری کارهای ناشایست انجام می‌دادند؛ یعنی با سن زیاد رفتارهایی از آن‌ها سر می‌زد که نشان از ناپختگی و نادانی آن اشخاص بود؛ مثل قوانینی که انسان‌ها باعث آبادی و حیات انسان‌های دیگری می‌شوند؛ هم‌چنین انسان‌های بدی هم وجود دارند که باعث خرابی و نابودی می‌شوند البته این را دیده‌ایم و مشاهده کرده‌ایم که اگر در انجام وظایف خود به‌نحو مطلوب عمل نکنیم کم‌کم وارد مرحله معرکه‌گیری می‌شویم و سرانجام به سمت ضدارزش‌ها و حسادت رفته و به‌ قیاس می‌پردازیم و در نهایت کم‌کم وارد حاشیه نافرمانی می‌شویم؛ بنابراین با پرداختن به ضد‌ارزش‌ها و عملکردهای معرکه‌گیری که برای خود ساخته‌ایم از یادگیری فاصله گرفته‌ایم و اگر انسان از آموزش‌ها فاصله بگیرد مانند آبی راکد می‌شود که در نتیجه به گنداب تبدیل می‌شود. 

در مقاله‌ای که آقای خدامی نوشته بودند و راجع‌به معرکه‌گیری بود به نکته جالبی اشاره کردند و به‌نظر من بسیار هم آموزنده بود که ایشان گفتند معرکه‌گیری در اثر کمبود دانش و با داشتن حس حسادت، منیت و قیاس‌کردن به‌وجود می‌آید. انسان اگر در کاری یا هدفی شکست بخورد و بر سر دوراهی قرار بگیرد اگر نادان باشد قطعاً به‌دنبال معرکه‌گیری می‌رود و شیطان به‌صورت خیلی زیبا انسان را وارد معرکه‌گیری می‌کند. استاد امین در سی‌دی عناصر معرکه‌گیری فرمودند: «اگر در کنگره به‌دنبال معرکه‌گیری و حاشیه بگردیم نه‌تنها به‌رهایی نمی‌رسیم؛ بلکه نشان‌دهنده این است که طبق برنامه و آگاهی نیستیم. او نمی‌داند چه گوهری را از دست داده است درواقع فردی که این گوهر را به‌دست آورده باشد بسیار قدرتمند است و با توانایی بالا و امیدواری به مشکلات غلبه می‌کند و آن‌که به حال‌خوش نرسیده باشد و آن گوهر ارزشمند را از دست داده است به‌دنبال معرکه‌گیری می‌رود.»

اگر فردی خود را با یادگیری عجین کرده باشد همیشه به‌دنبال دریافت آموزش، آرامش و هدف انسانی خود می‌باشد. در سی‌دی یادگیری و معرکه‌گیری آقای مهندس می‌فرمایند: «انسان‌ها می‌توانند خیلی راحت از معرکه‌گیری دور باشند؛ اما گرفتار ترس، کینه و خشم نباشند هرچه سطح دانش، معرفت و یادگیری ما بالا باشد کفه ترازو که همان معرکه‌گیری است پایین‌تر می‌رود». معرکه‌گیری حواس و تمرکز ما را پایین می‌برد و باعث خرابی نیرو و انرژی ما می‌شود. وقتی در کاری شکست می‌خوریم به‌دنبال معرکه‌گیری می‌رویم و موضوعات دیگری را مطرح می‌کنیم و دوست داریم که آن مسئله را مخفی کنیم و بلافاصله با گرفتن یک موضوع دیگر آن مسئله را تحت شعاع قرار می‌دهیم.

به‌عنوان مثال یک مسافر، سفر خود را شروع و بعدازطی‌کردن سفرش به پایان سفر که می‌رسد به‌خاطر حال‌ خرابی که دارد همه‌چیز را خراب می‌کند و در نتیجه برگشت می‌خورد به‌همین دلیل او شروع می‌کند به معرکه‌گیری که این تقصیر راهنما بود یا مرزبان و یا دیگران را مقصر می‌داند. آقای مهندس می‌فرمایند: این کار اشتباه است این دلیل بر نادانی آن فرد می‌تواند باشد؛ چراکه او بایستی به راهنما ایمان داشته باشد و با راهنما مشکلش را در میان بگذارد تا به کمیته انضباطی آن را معرفی کنند و سفر خود را دوباره بتواند شروع کند. در کنگره انسان‌های که در کنار هم‌دیگر یک هدف را دنبال می‌کنند و در‌واقع هدف مشترکی دارند اصولأ هدفشان این است که برای خروج انسان‌ها از تاریکی به‌سوی روشنایی تلاش کنند. راهنما و رهجو هدفشان یک هدف است و آن هدف، رهایی از بند اعتیاد و به‌تعادل رساندن خودشان است.

ابزار دیگری که برای آگاه شدن در کنگره‌۶۰ وجود دارد عبارتند از: کتاب‌ها، نشریات و سی‌دی‌های آموزشی که با گوش‌کردن، نوشتن و خواندن آن‌ها آموزش می‌گیریم و مسیرمان را با تفکر و اندیشه درست پیدا می‌کنیم؛ اما بایستی آگاه باشیم و یاد بگیریم که درگیر مسئله معرکه‌گیری نشویم. پایه و اساس کنگره‌۶۰ براساس انسان‌هایی که از معرکه‌گیری دور و به‌دنبال یادگیری، آموزش، تجربه و تفکر خود ایمان دارند، هست و به خدمتگزاران واقعی در کنگره تبدیل می‌شوند. به امید روزی که ما هم از خدمتگزاران واقعی به‌واسطه این آموزش‌های جامع راهنمایان کنگره به دانایی مؤثر دست یابیم و خود را ازمعرکه‌گیری دور کنیم.

رابط خبری: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون پنجم)
نویسنده: همسفر شیرین رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر عفت رهجوی راهنما مریم (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .