English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری، نشانه جهل و نادانی است

معرکه‌گیری، نشانه جهل و نادانی است

چهارمین جلسه از دوره بیست و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی حسنانی با استادی راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکه‌گیری" و در ادامه تولد یک سال رهایی مسافر قاسم در روز شنبه 26 آبان ماه 1403، ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان علی هستم مسافر، دستور جلسه امروز "رابطه یادگیری و معرکه گیری" می‌باشد، خدا را شکر هر کسی که به کنگره می‌آید اینطور نیست که قاتل و یا جانی باشد، ما مصرف‌کننده مواد مخدر بودیم و بر اساس این نوع زندگی و نوع فرهنگی که انتخاب کرده بودیم طبیعتاً یک سری مشکلات داشتیم، مثلاً دروغ زیاد می‌گفتیم و خانواده و دیگران را آزار می‌دادیم و دیگران را از خودمان می‌راندیم.

کنگره نکات ظریفی را به ما یاد می‌دهد، یکی از مواردی که خیلی مهم است و تقریباً می‌توان گفت من خودم در تمام عمر درگیرش بودم همین معرکه گیری است، واقعیت این است که معرکه گیر کسی است که یک نقطه ضعفی دارد و نمی‌داند نقطه ضعفش چیست چون اگر بداند قطعاً آن را برطرف می‌کند و زمانی که از آن نقطه ضعف اطلاعی نداشته باشد برای پنهان کردن آن شروع به معرکه‌گیری می‌کند، آقای مهندس در سی‌دی معرکه‌گیری می‌گویند رهجویی که شروع به نق زدن می‌کند و به حرف راهنما گوش نمی‌دهد، رهجویی که وسط سفر است ولی هنوز نتوانسته تعداد سی‌دی لازم را بنویسد، اینها ضعف او می‌باشد، حالا این شخصی که سفرش را درست انجام نداده شروع به معرکه گیری می‌کند و بجای برطرف نمودن مشکلش وانمود می‌کند کنگره نتوانسته او را درمان کند، ما باید با یادگیری این دستورجلسات به برطرف کردن گره هایمان بپردازیم.

ما باید بدانیم کسی که معرکه‌گیری می‌کند از نادانی و جهل اوست؛ اگر مشکل را پیدا کند درمان خواهد شد، بزرگترین تفاوت ما با افراد بیرون از کنگره این است که می‌توانیم گره‌هایمان را پیدا کنیم و سعی کنیم آنها را یکی یکی باز کنیم.

و اما در مورد قسمت دوم دستور جلسه که تولد قاسم است، ما در کنگره برعکس سایر مکان‌ها که فکر می‌کنند یک سال مواد مصرف نکرده‌اند شاخ غول را شکسته‌اند در تولد یک سالگی می‌گوییم این فرد تازه در اول راه است، تازه مواد را کنار گذاشته و اینگونه نیست که بخواهد هیاهو به‌پا کند، به قول آقا فرهاد نورایی رهجو‌ها در کنگره دو دسته هستند یک دسته روی کنگره هستند و یک دسته هم توی کنگره هستند، آنهایی که روی کنگره هستند، علم و دانش کنگره را مصرف می‌‎کنند و می‌روند، اینها زندگی‎‌شان نجات پیدا می‌کند و بد هم نیست، ولی آنهایی که توی کنگره هستند مثل پلاکتهای موجود در خون که هر کجا زخم ایجاد شود جمع می‌شوند و خونِ زخم را بند می‌آورند، هر جایی در کنگره لازم باشد سریع جمع می‌شوند و وظیفه شان را انجام می‌دهند. و این چیزی نیست که راهنما به رهجو یاد بدهد، راهنما فقط می‌تواند حس خدمت کردن و در کنگره بودن را به رهجو انتقال بدهد.

قاسم از همان ابتدا شروع کرد به خدمت کردن ولی هنوز هم گره‌هایی دارد که باید برطرف کند، قاسم با توجه به اینکه کارهای فنی بلد می‌باشد دائماً در این قسمت مشغول به خدمت است، برای من خیلی لذت‌بخش است که او متوجه این شده که اینجا برای خوشحال کردن و رهایی دیگران خدمت می‌کند من خیلی خوشحالم که توانسته زندگی خودش را طوری برنامه‌ریزی کند که بتواند قدمی هم برای درمان دیگران بردارد.

یکی از مواردی که باعث شد قاسم اولین قدم را بردارد حضور همسفرش بوده است، تقریباً دو سال است که قاسم را می‌شناسم و فکر می‌کنم که اگر همسفرش که خواهرش می‌باشد در کنگره نبود پنج یا شش سال دیگر شاید به این جایگاهی که الان هست می‌رسید. امیدوارم همیشه در کنگره باقی بماند و خدمتگزار باشد و بداند که خداوند فرصت خدمت کردن را به هر کسی نمی‌دهد، اگر عملکرد ما درست نباشد به ما اجازه نمی‌دهند که خدمت کنیم و این نشان می‌دهد که باید هر لحظه از خودمان مراقبت کنیم، ممنونم از اینکه به صحبت های من توجه کردید.

مشارکت مسافر قاسم:
تجربه کردن این جایگاه واقعاً حس و حال خوب و زیبایی دارد، از آقای مهندس و خانواده محترمشان برای ایجاد چنین بستری تشکر می‌کنم، رسیدن به رهایی و درمان برای آدم هایی مثل من که 17-18 سال را در بدترین حس و حال‌ها بوده‌اند حس خیلی خوبی دارد، من بدترین حس‌ و بازخورد‌ها را در محل کارم داشتم، الآن که یک سال گذشته تازه متوجه این موضوع شده‌ام، آن زمان چشمی برای دیدن این مشکلات نداشتم ولی حالا که به درمان رسیده‌ام و به سرکار می‌روم و تغییر رفتار مشتریان و اطرافیانم را که می‌بینم متوجه می‌شوم در چه تاریکی قرار داشتم، از راهنمای عزیزم تشکر می‌کنم که روشنایی‌بخش راه درمان من بود و حرکت به سمت نور را قدم به قدم برایم مُیسر کرد، از همسفر خوبم خواهرم تشکر می‌کنم که پشتوانه خوبی برایم بود، من سفر سیگارم را خراب کردم اگر حمایت همسفرم نبود شاید از کنگره دور می‌شدم، حمایت او از من در مقابل اطرافیانم و برخورد درست او و آموزش دادن به اطرافیانم که چطور با من برخورد کنند باعث شد که من در کنگره ماندگار شوم. از راهنمای همسفرم هم تشکر می‌کنم ممنونم که به حرف های من توجه کردید.

مشارکت راهنمای همسفر، خانم معصومه:
خدا را شکر می‌کنم که یک بار دیگر این جایگاه ارزشمند را تجربه می‌کنم، این لحظه های زیبا را در وهله اول به اساتید آقای مهندس و خودشان تبریک می‌گویم و از همه زحماتشان سپاسگزارم، به آقا قاسم هم تبریک می‌گویم که جانانه سفر کردند و دل این خانواده را شاد کردند، به همسفرشان خانم نیره عزیز هم تبریک می‌گویم او سفر خوبی داشت وقتی که یک راهنما می‌بیند رهجویی که یک روز با حال خراب وارد کنگره شده است به درمان رسیده است حس بسیار خوبی در او بوجود می‌آید، خانم نیره وقتی وارد لژیون شد دائم می‌گفت خشمگین هستم و چرا خشم من برطرف نمی‌شود من که تلاشم را می‌کنم، ولی در ادامه متوجه شدم ایشان قلیان مصرف می‌کنند و سیستم ایکس‌شان دچار تخریب شده، به او گفتم اگر می‌خواهی حالت خوب شود باید سفر نیکوتین انجام بدهی، در ابتدا قبول نمی‌کرد ولی در ادامه سفر کردند و توانستند این لحظات زیبا را رقم بزنند. همسر خانم نیره هم که ایشان را همراهی کردند تا در کنگره حضور داشته باشند در این روز زیبا نقش بسزایی دارند، امیدوارم این نقطه تفکر در کسانی که اجازه نمی‌دهند همسرشان در کنگره حضور داشته باشند ایجاد شود تا اجازه حضور آنها را بدهند و الآن هم از شما می‌خواهم آقای امیرحسین همسر خانم نیره را تشویق کنید.

مشارکت همسفر، خانم نیره:
خدا را شکر می‌کنم امروز را می‌بینم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان بی‌نهایت سپاسگزارم و از همه خدمتگزاران شعبه و راهنمای مسافرم آقای چنگیزی و راهنمای درمان سیگار ایشان آقای حامد شمس تشکر می‌کنم، زمانی که برادرم وارد دنیای اعتیاد شد من 3-4 سالم بود، از همان ابتدا اعتیاد برادرم باعث شد رابطه خواهر برادری خوبی نداشته باشیم ولی حالا که درمان شده تغییراتش مشهود است و خوش اخلاق شده و رفتار او زبانزد تمام فامیل و اطرافیان شده، من در کنگره با سفر نیکوتین جسم خودم را هم به درمان رساندم و معنی زندگی را فهمیدم، من کلید حل مشکلاتم را در صحبت‌های آقای مهندس پیدا می‌کنم، از راهنمای خودم که به من عشق و محبت بسیاری دارند تشکر می‌کنم و از راهنمای نیکوتینم که با راهنمایی‌های خوبی که در کنگره به من دادند چشمانم باز شد تشکر می‌کنم، از اینکه به صحبت های من توجه کردید سپاسگزارم.

 

تهیه وتنظیم: گروه سایت شعبه حسنانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .