یازدهمین جلسه از دوره سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰،ویژه مسافران و همسفران با نگهبانی راهنمای تازه واردین مسافر ایمان،دبیری مسافر امیر و استادی راهنما مسافر محسن،با دستور جلسه " رابطه یادگیری و معرکهگیری" و در ادامه جشن اولین سال رهایی مسافر احمد شنبه 26 آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت 16/30 آغاز بکار کرد.
سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم، دستور جلسه این هفته دو بخش است، اول راجب یادگیری و معرکهگیری و بخش دوم تولد اولین سال رهایی مسافر احمد مسئول نشریات میباشد، من برای بار دوم در شعبه باصفای صفادشت حضور پیداکردهام، واقعاً باید شکرگزار باشید، چون این شعبه از انرژی بالایی برخوردار است.
در مورد دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکهگیری از دیدگاه و تجربه خودم اینچنین خدمت شما عرض کنم که، ما در مثلث جهالت یک ضلع به اسم منیت داریم که نقطه مقابل آموزش است، یعنی شخصی که منیت دارد، دریافت نخواهد داشت و تعریف منیت به این صورت است که شخصی جایگاه خودش را بالاتر از آن چیزی که است میداند، رابطه یادگیری و معرکهگیری هم تقریباً شبیه منیت و آموزش میباشد، به این صورت که در معرکهگیری شخص مسئولیت کار خودش را گردن دیگری میاندازد، در معرکهگیری شخص از خودش سلب مسئولیت میکند و دیدگاهش نصبت به دیگران متشنج است و هیچ موقع تن به عذرخواهی نمیدهد و این ویژگی زمانی اتفاق میافتد که شخص دچار منیت میشود، پس اگر شخصی بخواهد از معرکهگیری خارج بشود باید اول منیت نداشته باشد یعنی فردی که بخواهد آموزش دریافت کند باید منیت را از خود دور کند و یک بحث مهم دیگر که ساختارش از جنس منیت میباشد به این صورت است که در معرکهگیری شخص باید دوربین خود را از روی دیگران بردارد و فقط خودش را ببیند، اگر این جمله را درک کنیم راحت از معرکهگیری خارج میشویم، سلب مسئولیت از خویشتن یعنی اینکه خودم هزارتا مشکلدارم ولی زوم شدم به مشکلات دیگران و میخواهم سر از کار دیگران دربیاورم، و مشکلات خودم را نمیبینم، برای مثال کلنگی در مغز خودم فرورفته ولی دارم یک سوزن ریزی که در دست دیگران است را میبینم، در کنگره باید شخص یاد بگیرد باکسی کار نداشته باشد و فقط به سفر خودش فکر کند تا مشکل معرکهگیری حل خواهد شود. چیز دیگری که میتواند واقعاً در این ساختار دخیل باشد حس آلوده میباشد، آلوده شدن حس باعث معرکهگیری میشود برای مثال نسبت به برادر لژیونی، مرزبان یا ایجنت و راهنما حس من بد میباشد و میدانیم حس آلوده اطلاعات اشتباه را انتقال میدهد.
شخص به لژیون ما آمده و بعد از مدتی گفته من با شما نمیتوانم ارتباط برقرار کنم. قانون کنگره که میگوید تا دو سه ماه نمیتواند لژیون را عوض کند، بعدازاینکه مدتی که از سفرش میگذرد، همان شخص بعد از مدتی حسش تغییر کرده و ارتباط برقرار میکند و حسش نسبت به راهنما و لژیون عوض میشود. من راهنما همان آدم هستم و هیچ تغییری در من رخ نداده بلکه تغییر در حسهای آن شخص افتاده است. در اوایل سفر به دلیل حال خراب و عدم تعادل و اینکه حسهایش آلوده است نمیتواند ارتباط درست برقرار کند و شروع به سمپاشی و معرکهگیری میکند بنابراین میتوان گفت سه عنصر منیت، دوربین روی خود بودن و حس آلوده مهمترین عاملهایی هستند که شخص با رعایت آنها به رهایی و درمان میرسد.
قسمت دوم جلسه امروز تولد یک سال رهایی مسافر احمد است ابتدا به ایشان تبریک میگویم انشالله جشن آزادمردی احمد آقا را در این شعبه جشن بگیریم. اگر خلاصه بگویم احمد آقا واقعاً سفری خوب انجام دادند و در ایشان اصلاً معرکهگیری راندیدم کاملاً فرمانبردار راهنما بودند و ابتدا مثل تمام رهجویان باحال خراب وارد کنگره شده بود البته در ابتدا همه باحال خراب وارد کنگره میشوند ولی در ادامه با فرمانبرداری و رعایت قوانین کنگره سفر خوبی را داشت، پیامی که میتوان به سفر اولیهای عزیز بدهم اینکه دو تا عنصر فرمانبرداری و عدم معرکهگیری را رعایت کنند قطعاً به رهایی و درمان خواهند رسید.
اعلام سفر مسافر احمد:
سلام دوستان احمد هستم مسافر، آنتی ایکس شیره خوراکی، روش درمان DST، داروی درمان OT، مدت سفر 14 ماه ، رهایی1 سال و ۳ ماه ، رشته ورزشی طنابکشی، راهنما مسافر محسن زندی،آنتی ایکس دوم سیگار رهایی1 ماه و15 روز، راهنما مسافر محسن ستاری.
آرزو مسافر احمد:
آرزو میکنم از خداوند، تمام سفر اولیها این جایگاه را تجربه کنند و این حس و حالی که الآن دارم برای همه دوستان آرزومندم.
سخنان مسافر احمد:
سلام دوستان احمد هستم مسافر.
خداوند را شاکرم که این جایگاه را تجربه میکنم، از راهنمای خوبم آقای زندی ممنون و سپاسگزارم که خیلی زحمت من را به دوش کشیدن، از جناب مهندس دژاکام ممنونم که این بستر را فراهم نمودند تا من، این حال خوب را تجربه کنم و تمامی دوستانی که از شعبه وحید تشریف آوردن کمال تشکر رادارم، از حس و حال خودم در سفر اول بگویم، باانرژی خیلی بالایی در کنگره حضور پیدا کردم و شانس من دقیقاً زمانی که خواستم وارد کنگره بشوم تعطیلات تابستانی کنگره شروعشده بود، و دو هفته انتظار کشیدم تا تعطیلات به پایان برسد و با اشتیاق زیاد سفر خود را شروع کردم، خداروشکر حسم باراهنما خیلی درگیر شد، ولی متأسفانه، تقریباً دو ماه از سفرم گذشته بود یک مشکل بزرگ برایم پیش آمد، که پسرم به رحمت خدا رفت، واقعاً اگر کنگره و راهنمایی استادم نبود مشخص نبود که الآن کجا بودم، سخنان راهنمایم واقعاً معجزه بود، چون با مشکلی که برای من پیشآمده بود راحت میتوانستم معرکهگیری را شروع کنم و از کنگره و صراط مستقیم فاصله بگیرم، ولی خوشبختانه با کمک خداوند و راهنمای خوبم و خواسته قلبی که داشتم در کنگره ماندم و به سفر خود ادامه دادم، تا چند ماه اول به خاطر اتفاقی که برایم پیشآمده بود واقعاً متوجه سفرم نشدم و باورم نمیشد چه اتفاقی پیشآمده است و تنها چیزی که باعث ماندگاری من در کنگره شد همین فرمانبرداری بود و این فرمانبرداری از حس خوبی که من به راهنما داشتم اتفاق افتاد و به کمک آموزشهای این بزرگوار توانستم به رهایی برسم، در ادامه به لطف خداوند توانستم برای درمان سیگار سفر کنم و به رهایی برسم.
تایپ: مسافر علی و مسافر مختار (خدمتگزار سایت)
ویراستاری و ارسال: مسافر امیر (خدمتگزار سایت)
عکس: مرزبان خبری مسافر علیرضا
نمایندگی صفادشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
234