English Version
This Site Is Available In English

ترس، ناامیدی و منیت ابزار معرکه‌گیری است

ترس، ناامیدی و منیت ابزار معرکه‌گیری است

در اینجا با دو واژه یادگیری و معرکه‌گیری روبرو هستیم. معرکه‌گیری یعنی، دور شدن از مرکز و به حاشیه رفتن و یادگیری یعنی، قادر باشیم، سه مؤلفه‌ی مثلث دانایی، تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم. معرکه‌گیری؛ نقطه مقابل یادگیری بوده و ریشه آن به جهل و ناآگاهی برمی‌گردد. در واقع تغییر یک موضوع و تبدیل آن به مسئله دیگر به نام معرکه‌گیری می‌شود؛ زمانی که انسان اشتباهات خود را در نظر نگرفته و دیگران را مقصر قلمداد کند، وارد معرکه‌گیری می‌شود.

در معرکه‌گیری، سه صفت ترس، ناامیدی و منیت وجود دارد. فردی که معرکه‌گیر است به دلیل وجود منیت، نمی‌تواند اشتباهات خود را قبول کند؛ زیرا ترس آن را دارد که دیگران او را مقصر دانسته و از خواسته‌هایش دور شود. بنابراین همیشه در حاشیه قرار گرفته و همیشه ناامید بوده و اکثر اوقات در حال نق زدن است. علم و دانایی و مهم‌تر از آن به کار گیری، باعث می‌شود تا فرد از حوزه و کشش قدرتمند معرکه گیری خارج شود و بر نیروی آن فائق آید تا این علم و دانایی نباشد، نمی‌توان حتی یک قدم موثر ومفید برداشت.

سیستم هستی و خلقت نیز بر پایه‌ی اضداد بنا شده، یعنی هرچیزی برمبنای ضدش شناخته می‌شود و هر چیزی زمانی برای ما مفهوم پیدا می‌کند که ضدش رابشناسیم؛ مثلا تاریکی در مقابل روشنایی، اگر تاریکی نباشد روشنایی هم مفهومی ندارد. در کلام‌الله شریف یاد شده‌ است که انسان به واسطه‌ی دو موضوع پا به هستی و خلقت می‌گذارد؛ یکی آموزش و دیگری خدمت، ابتدا باید آموزش درست ببیند تا بتواند خدمت درست انجام دهد.

انسان موجودی کمال‌گراست و همیشه دوست دارد در هر زمینه‌ای پیشرفت کند و پایه‌ی پیشرفت انسان در جهان خلقت همان آموزش می‌باشد در هر موضوعی فرقی نمی‌کند، لازم است که انسان آموزش بگیرد. یقینا کسانی که در کنگره ۶۰ خدمت می‌کنند، خیلی کم‌تر وارد معرکه‌گیری می‌شوند. اینجاست که ما به اهمیت موضوع آموزش که نقطه مقابل معرکه‌گیریست، پی می‌بریم. حال یک سوال پیش می‌آید چه زمانی یک انسان وارد معرکه‌گیری می‌شود؟ و یا بهتر است بگوییم عناصر به وجود آمدن معرکه‌گیری چیست؟

معرکه‌گیری در اثر حسادت، خودخواهی، کمبود دانش و منیت به وجود می‌آید و یا انسان در کاری یا اهدافش شکست می‌خورد و بر سر یک دوراهی قرار می‌گیرد که اصولا معرکه گیری از آن‌جا شروع می‌شود. کسانی هستند که وقتی بر سر دو راهی قرار می‌گیرند از شکست و ناکامی خود درس می‌گیرند و اشتباهات خود را می‌پذیرند تا دوباره دچار شکست نشوند و یک تجربه تلخ را دوباره تجربه نکنند و به پیروزی برسند؛ یعنی آن شکست، حکم پل پیروزی می‌شود.

ما هیچ کدام از زمان شروع نمی‌توانیم، تشخیص دهیم که کدام عمل سالم است و کدام عمل، عمل به ظاهر سالم است، پس باید تاریکی را تجربه کنیم و آموزش ببینیم تا در روشنایی قرار بگیریم. در معرکه‌گیری هم انسان در جهت منفی جلو می‌رود و به جای بالا رفتن و به روشنایی رسیدن به عقب برمی‌گردد و یا در جا می‌زند و خود قربانی می‌شود. معرکه‌گیری در تمام سطوح زندگی وجود دارد در دانشگاه، ادارات در خانواده و ...

شیطان؛ همیشه به زیباترین شکل ممکن وارد افکار و اندیشه انسان می‌شود؛ ولی تمام مسائلی که پشت آن است، زیبایی وارونه و غلط است و ما هر لحظه به سوی معرکه‌گیری و سیستم شیطانی حرکت داده می‌شویم. کنگره هم از این قضیه مستثنی نیست، شخصی که روی برنامه نباشد، فرقی نمی‌کند چه همسفر و چه مسافر آن وظیفه‌ای که دارند را به خوبی انجام ندهند، باعث می‌شود وارد معرکه گیری شوند؛ مثلا مسافری که روی برنامه نباشد و مدت زمان سفر زیاد باشد، وارد قیاس می‌شود و خودش را با بقیه مسافران مقایسه می‌کند و یکسری موضوعات را برای اینکه باعث انحراف ذهن راهنما و هم‌لژیونی‌هایش شود، برای خودش دلیل‌تراشی می‌کند.

همسفر هم اگر از مسیر اصلی خارج شود، حسش آلوده می‌شود و با حس آلوده، مسافرش را از مسیر درمان خارج می‌کند. حال این سوال مطرح می‌گردد، معرکه گیری چه ثمره‌ای برای شخص دارد؟ قطعا انسان را از مسیرش منحرف می‌کند و دیگر فرد آموزش پذیر نیست و روز به روز به تاریکی عمیق‌تری فرو خواهد رفت، تاریکی که فرد با جهل وناآگاهی برای خودش محیا کرده است. انسان‌هایی که دچار منیت باشند و ابزار جهل و جهالت داشته باشند، وارد معرکه‌گیری می‌شوند، بنابراین اگر در مسیر آموزش‌ها نباشد این اتفاق می‌افتد.

یکی از ابزارها برای جلوگیری از معرکه‌گیری وجود لژیون در کنگره است، ابزار دیگری که برای آگاه شدن در کنگره وجود دارد، نشریات وسی‌دی‌های آموزشی می‌باشد که با گوش کردن و خواندن آن‌ها آموزش می‌بینیم و آگاه می‌شویم. ان‌شالله که بتوانیم در مسیر آموزش‌های کنگره ۶۰ از معرکه‌گیری دور شویم تا روز به روز به آن هدف والای انسانی که رسیدن به فرمان عقل است، برسیم و باعث رهایی خود از ضد ارزش‌ها شویم.

نویسنده: راهنما همسفر مریم، عضو لژیون سردار
رابط خبری: همسفر فاطمه، عضو لژیون سردار
ویراستار و ارسال: راهنمای تازه‌واردین، همسفر سمانه، عضو لژیون سردار
همسفران نمایندگی گوجان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .