جلسه پنجم از دوره سوم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران نمایندگی سیرجان به استادی همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر وجیهه با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» روز شنبه ۲۶ آبانماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
سخنان استاد:
یادگیری به معنی فراگیری و آموختن است، فضای یادگیری خیلی وسیع است، موسیقی، هنرهای رزمی، انواع و اقسام زبانهای خارجی، ارتباطات و ... نیاز به یادگیری دارند، درواقع برای ساخته شدن باید بیاموزیم و برای آموختن، زمان خاصی مشخص نشده است.
در مقاله علمی صورت مسئله اعتیاد آمده اصل درمان برای گروهی از مصرفکنندگان مواد مخدر صدق میکند که خواهان رهایی از اعتیاد هستند. برای رسیدن به درمان، اولین عامل خواسته فرد است که او را به حرکت درمیآورد و باعث میشود برای درمان اعتیاد خود اقدام کند. بعد از مسئله خواسته، آموزش و دانایی اهمیت ویژهای دارد، مانند شناخت مواد مخدر، چگونگی درمان اعتیاد و ...؛ زیرا پدیده اعتیاد یکی از سختترین و بزرگترین آزمایشهایی است که یک انسان ممکن است در طول حیات خود با آن روبهرو شود. در کتاب «عبور از منطقه ۶۰درجه زیر صفر» این آیه از کلامالله آمده «فَلَااقْتَحَمَالْعَقَبه و ما اَدراک مَاالْعَقَبه فَک رَقَبه، پس نگذشته است بر گذرگاه سخت چه چیز دانا کرد تو را که چیست گذرگاه سخت، رهانیدن گردنی است. (آزاد کردن انسان)» انسان باید خودش، خودش را به رهایی برساند و عبور از گذرگاه سخت بدون داشتن علم و آگاهی غیرممکن است. داشتن این علم و آگاهی و بهکارگیری آن باعث میشود فرد از اعتیاد و مواد مخدر خارج شود و بدون آن نمیتواند حتی یک قدم مفید و مؤثر بردارد؛ بنابراین برای رسیدن به درمان اعتیاد به آموزش و یادگیری نیاز داریم. در مبحث «بهترین راه» از کتاب عبور از منطقه ۶۰درجه زیر صفر از قول استاد سردار میخوانیم «باید بدانیم که ما برای خدمت و آموزش پا به حیات نهادهایم، ابتدا آموزش و سپس خدمت درست انجام دهیم.»
نکته مهم این است که آموزش درست، اصول و قوانین خاص خودش را دارد و کسی که از آن اصول پیروی نکند، آموزش نمیبیند؛ مثلاً کسی که به حاشیه رفته و اشتباه خود را نمیپذیرد و به اصطلاح معرکهگیر است از آموزشها عقب میماند و آنچه نیاز دارد را فرانمیگیرد، معرکهگیری یعنی نقزدن و به حاشیه رفتن. معرکهگیری در اثر کمبود دانش، حسادت، خودخواهی و منیت بهوجود میآید یا اینکه انسان در کاری یا اهدافی شکست میخورد و بر سر دو راهی قرار میگیرد و دلیل اشتباهات خود را پیدا نمیکند و دوباره شکست میخورد و از اینجا معرکهگیری شروع میشود. شخصی که در جهت منفی قدم برمیدارد و بهجای بالا رفتن و به روشنایی رسیدن به عقب برمیگردد و درجا میزند، شروع به معرکهگیری میکند و خودش اولین کسی است که قربانی میشود.
معرکهگیری در تمام سطوح زندگی وجود دارد در دانشگاه، ادارات، خانواده، کنگره و ...؛ شیطان با زیباترین شکل وارد افکار و اندیشه انسان میشود؛ ولی تمام چیزهایی که پشت آن زیبایی نهفته است وارونه و غلط است و ما به سوی معرکهگیری و افکار شیطانی حرکت داده میشویم و شیطان ما را به معرکهگیری وادار میکند. چیزی که باعث میشود ما از یادگیری فاصله بگیریم و در معرکهگیری غرق شویم، عدم آگاهی و هوشیاری ما میباشد. اشخاصی که هوشیار هستند تمام مطالب را یاد میگیرند؛ امّا افرادی که جسم آنها در یکجا و تفکرشان در جای دیگر باشد، بههیچعنوان نمیتوانند مطالب را بیاموزند و وارد معرکهگیری میشوند و معرکهگیری همراه با نقزدن و اعتراض است.
زمانی که فردی توانایی انجام کاری را ندارد با بهانهجویی، اعتراض و نقزدن خود را تسکین میدهد. در کنگره۶۰ اگر کسی در حال یادگیری و خدمت نباشد از مسیر درست خارج شده و به حاشیهای کشیده میشود، غیبت میکند، دیگران را قضاوت کرده و در امور شخصی آنها تجسس میکند و درنهایت معرکه میگیرد، به قول معروف اگر افسار نفس و خواستههای خود را در دست نگیریم، نفس افسار ما را در دست خواهد گرفت و به سویی میبرد که خود میخواهد. یکی از ابزارها برای جلوگیری از معرکهگیری در کنگره۶۰ وجود لژیونهاست که در گروههای دیگر این سبک وجود ندارد و معرکهگیری رخ میدهد. وجود نشریات و سیدیهای آموزشی در کنگره یکی دیگر از ابزارهایی است که با گوش دادن و خواندن آنها آموزش میبینیم و آگاه میشویم و از معرکهگیری دوری میکنیم. تجربه نشان میدهد افرادی که در کنگره۶۰ در چرخه آموزش و خدمت هستند، بهندرت وارد مسائل حاشیهای میشوند؛ چون با آموزش و خدمت کردن تغییراتی در افکار و اندیشه و جهانبینی آنها بهوجود میآید و مسائل حاشیهای برایشان معنا و مفهومی ندارد و کاری به کار دیگران ندارند؛ اما افرادی که از چرخه آموزش خارج میشوند، این تغییر در تفکر و جهانبینی آنها رخ نمیدهد و توجه آنها معطوف به عملکرد دیگران است و این یکی از بدترین حالاتی است که ممکن یک انسان به آن دچار شده و وقت خود را صرف ایراد گرفتن، غیبت کردن و نقد دیگران کند، این افراد خسی را در چشم دیگران میبینند؛ ولی چوب را در چشم خود نمیبینند.
رابطهای که بین یادگیری و معرکهگیری میتوانیم برقرار کنیم این است که هر زمان از آموزش و خدمت فاصله بگیریم به معرکهگیری کشیده میشویم. شهر وجودی، تفکرات و ذهن ما فقط جای یکی از اینهاست یا یادگیری و آموزش و خدمت یا معرکهگیری، نقزدن و حاشیه. معرکهگیری، نقزدن و رفتن به حاشیه همهوهمه به دلیل نادانی، جهل و ناآگاهی انسان است، بههمیندلیل در جلسات کنگره، نگهبان میخواند «برای رهایی از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است ۱۴ثانیه سکوت کنیم و به خداوند بزرگ پناه ببریم.» زیرا آنچه ما را نابود میکند جهل و نادانی خودمان است و برای رهایی از بند این دشمن باید علم بیاموزیم، آموزش ببینیم و به آنها عمل کنیم.
نویسنده و ویراستار: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون دوم)
ارسال: راهنما همسفر وجیهه
همسفران نمایندگی سیرجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
226