English Version
This Site Is Available In English

صور آشکار و پنهان از طریق سیستم ایکس متصل می شوند

صور آشکار و پنهان از طریق سیستم ایکس متصل می شوند

نهمین جلسه از دوره اول سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی سنایی نیشابور در روزهای پنج شنبه با استادی: مسافرامین، نگهبانی: مسافر وحید و دبیری: مسافرابراهیم با دستور جلسه « سیستم ایکس » در تاریخ ۱۴۰۳/۸/۲۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، امین هستم یک مسافر. تخریب بیش از ده سال با انواع آنتی‌ایکس‌ها؛ آخرین آنتی‌ایکس‌های مصرفی‌ام تریاک، شیره، هروئین، شیشه، ب۲، متادون و قرص‌های گیاهی بودند طول سفر اولم ۱۰ ماه و ۲۸ روز بود با داروی درمان شربت OT راهنمای خوبم آقای محمد زرگرانی لژیون سوم شعبه عطّار نیشابور بودند رهایی‌ام به لطف کنگره ۶۰، ۵ سال و ۳ ماه و ۲۰ روز است.

من اول جلسه اعلام سفر کردم تا بدانید: اولاً، من در جمع شما غریبه نیستم و ترسم از صحبت با شما بریزد. ثانیاً، من هم عضوی از شما هستم و مدیون نیشابورم. واقعاً هرچه دارم از شما عزیزان نیشابوری و مجموعه خدمتگزاران کنگره ۶۰ است. در ابتدا، تشکر می‌کنم از سرپرست شعبه، راهنمای عزیزم آقای زرگرانی، گروه مرزبانی، نگهبان و دبیر عزیز که این فرصت را به من دادند تا بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم و از شما عزیزان آموزش بگیرم.
در کنگره ۶۰، سیستم ایکس یک تعریف علمی دارد و آن این است: “سیستم‌های تولیدکننده مخدرهای طبیعی بدن، نوروترانسمیترها یا واسطه‌های شیمیایی و یا ناقل‌های عصبی در فضای بین سیناپسی، و مجموعه هورمون‌ها و غدد درون‌ریز.” من این تعریف را از روی متن خواندم، حفظ نیستم. خیلی تعریف سنگینی است، اما سخت کردن علم و اغراق آن هنر نیست؛ هنر این است که علم را به صورت قابل درک برای عموم بیان کنی. این هنر را آقای زرگرانی در لژیون‌شان به زیبایی انجام دادند و ما بهره بردیم. وقتی من وارد لژیون شدم، ایشان گفتند: “الان حالت خوب نیست، چون سیستم ایکست را داغون کرده‌ای. تو تشکیل شده‌ای از دو قسمت: صور آشکار و صور پنهان. این دو به واسطه یک سیستم ایکس باهم در ارتباط‌اند. سوءمصرف مواد مخدر باعث اختلال در این سیستم شده است و ما به روش DST جسمت را و با آموزش‌های کنگره ۶۰ روانت را درمان می‌کنیم تا این اختلال برطرف شود.” بعد توضیحات کاملی دادند و بارها در لژیون درباره‌اش صحبت کردند تا متوجه شوم که من در مرکز قرار دارم و دو مؤلفه اصلی در کنارم قرار گرفته‌اند: یکی جسم و دیگری روان. این دو مثل چرخ‌دنده عمل می‌کنند و چرخ‌دنده مرکزی که من باشم، وقتی درست می‌چرخد که چرخ‌دنده‌های کناری، یعنی جسم و روان، با یک سرعت و یک قدرت بچرخند. اگر هرکدام از این چرخ‌دنده‌ها دچار مشکل شود، در من اختلال ایجاد می‌شود. این مسائل را به‌خوبی برای من باز کردند. وقتی خودم این موضوع را حلاجی کردم، گفتم: خب، اگر قرار است من حالم خوب باشد، یعنی چه؟ یعنی باید صور آشکار و صور پنهان من درست عمل کنند. آن موقع بود که این چرخ‌دنده‌ها را کنار هم گذاشتم و گفتم: خب، این جسم و روان باید چطور بچرخند که در این ریتم اختلال ایجاد نشود؟ دیدم که باید به خیلی چیزها توجه کنم: باید به خوراکم توجه کنم، باید خوب ببینم، خوب حرف بزنم، و خوب تفکر کنم، چون هرکدام از این‌ها می‌تواند اختلال ایجاد کند. هنری که به من در کنگره ۶۰ یاد دادند این بود که حرکت به سمت ارزش‌ها باعث می‌شود چرخ‌دنده‌ها درست بچرخند. من آن موقع یاد گرفتم که در هر جایی قرار نگیرم که روان و جسمم در مسیر القای افکار منفی قرار نگیرد. چون اگر این اتفاق بیفتد، سیستم بیوشیمی یا ایکس من درست کار نمی‌کند و حال من خوب نمی‌شود. من یاد گرفتم که اجازه ندارم هر فکر منفی و خورنده‌ای را در ذهنم راه بدهم. یاد گرفتم که دست بگیرم، نه این‌که کسی را هل بدهم. یاد گرفتم که برای بقا و کمک به دیگران قدم بردارم، نه این‌که دیگران را زمین بزنم یا باعث تخریب‌شان شوم. به زیبایی این نکات را به من آموزش دادند. فهمیدم که اگر قرار است من که در مرکز قرار دارم خوب باشم، باید دو چرخ‌دنده من، یعنی صور آشکار و صور پنهان، هر چیزی که مانع چرخش روان آن‌ها می‌شود را برطرف کنند. هرچه در مسیر ارزش‌ها حرکت کنی، چرخ‌دنده‌ها خوب کار می‌کنند. اما هرچه در مسیر ضد ارزش‌ها حرکت کنی، این چرخ‌دنده‌ها دچار اختلال می‌شوند. حتی ممکن است بعضی حرکت‌ها، مثل مصرف مواد مخدر، اختلال شدیدی ایجاد کند و باعث شود که بعضی از این دنده‌ها بشکند. کنگره ۶۰ می‌آید شما را ژنرال سرویس می‌کند! چرخ‌دنده صدمه‌دیده را برمی‌دارد، بازسازی می‌کند، تایمش را تنظیم می‌کند و سر جای خودش می‌گذارد. اما این دلیل نمی‌شود که این حالت بقا داشته باشد، اگر یاد نگیری که این چرخ‌دنده‌ها چگونه و با چه نیروهایی درست می‌چرخند. امیدوارم بتوانیم با آموزش‌های ناب کنگره ۶۰ دست‌به‌دست هم دهیم و این آتش ویرانگر را از بین ببریم.


شاخه‌ها را از جدایی گرغم است*******ریشه‌هاشان دست دردست هم است
تو نه کمتر از درختی، سر برآر*******پای از زندان خود بیرون گذار
دست من با دست تو دستان شود*******کار ما زین دست کارستان شود
ای برادر،در نشیب و در فراز*******آدمی به آدمی دارد نیاز
گر دو چشم او شوی،او گوش تو*******پس پدید آید چه دنیاهای نو


در ادامه جشن رهایی مسافرین نمایندگی سنایی نیشابور برگزار شد.
عکس مسافر رضا لژیون سوم
تایپ مسافر علی لژیون اول
ویراستاری مسافر پیام لژیون اول

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .